• ۱۴۰۳ جمعه ۱۵ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5720 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۱۹ اسفند

بهار قرآن

سيد عطاءالله مهاجراني

به روايت قرآن مجيد، آيه ۱۴۵ سوره بقره، قرآن در ماه مبارك رمضان نازل شده است. براساس تجربه و سابقه مراسم ماه رمضان با تلاوت آيات قرآن و مباحث قرآني همراه بوده است، بسياري از  دين باوران مي‌كوشند كه در ماه رمضان يك‌بار قرآن مجيد را تلاوت كنند و به اصطلاح ختم نمايند. اكنون كه در آستانه ماه رمضان هستيم، به نظرم رسيد كه نكته قابل تأملي را كه علامه محمد اقبال لاهوري درباره قرآن مجيد مطرح كرده است، موضوع اين مقاله قرار دهم. اين نكته از اين جهت اهميت دارد كه گاه ما تلاوت قرآن را به مثابه تقليد يا امري كه به آن عادت كرده‌ايم، تصور مي‌كنيم و گاه واعظان نيز مردمان را به پر خواني تشويق مي‌كنند. من بارها شاهد بوده‌ام كه درحالي كه قاريان قرآن با صوت خوب و خوش دارند در مسجد و مجلس قرآن مي‌خوانند و حضار كم و بيش در گوشه و كنار با هم حرف مي‌زنند. موبايل‌شان را چك مي‌كنند. به تلفن جواب مي‌دهند، زنگ مي‌زنند! اگر هم شما با ملايمت و احتياط تمام تذكر دهيد كه حضرت لطفا! به آنها برمي‌خورد. مي‌دانيد چرا؟ چون تلاوت قرآن و قرآن براي‌شان عادي به نظر مي‌رسد. چنين نيست. قرآن به تعبير امام علي عليه‌السلام تجلي خداوند بر انسان است. خداوند انسان را به شكل و شمايل خويش آفريده است و با آيات قرآن همان نقش را تبيين مي‌كند. اما دايره تكرار و گرفتاري‌هاي روزمره و البته ابتلاي فضاي مجازي كه حقيقت را خاكستر كرده است! نمي‌گذارد كه ما نه نقش را ببينيم و نه به آواز خداوند گوش كنيم. اقبال مي‌گويد بايست از قفس رسوم و تكرار و تقليد بيرون آمد و ايمان را تازه كرد: 
اي گرفتار رسوم ايمان تو /  شيوه‌هاي كافري زندان تو/ گر تو مي‌خواهي مسلمان زيستن/  نيست ممكن جز به‌قرآن زيستن/   از تلاوت بر تو حق دارد كتاب/ تو ازو كامي كه مي‌خواهي بياب...
در نگاه اقبال قرآن كتابي است كه بايست با آن زندگي كرد. يك نمونه را بيان مي‌كنم تا ببينيم زندگي با قرآن مجيد چگونه است و به قول بيهقي پهناي كار تا به كجاست. در سوره توبه، كه مضمون اصلي جهاد با مشركان است، به نكته عبرت‌آموزي اشاره شده است؛ اگر يكي از مشركان از تو پناه خواست پناهش ده تا كلام خدا را بشنود؛ سپس او را به مكان امنش برسان، چراكه آنان قومي نادانند. (سوره توبه/۶)   

سياق آيات و شيوه بيان به گونه‌اي است كه گويي يكي از مشركان به در خانه مسلماني رفته است و از او ياري خواسته است. فرد مسلمان بايست به او پناه دهد، او را به خانه خود ببرد و از او پذيرايي كند، با او سخن بگويد، زيرا فرد مشرك درباره اسلام و ايمان اطلاعي ندارد. از اين فرصت براي روشنگري مي‌بايست استفاده كند. وقتي سخن تمام شد و فرد مشرك مي‌خواهد به خانه‌اش بازگردد، فرد مسلمان (آيه خطاب به پيامبر به عنوان نماد و مصداق سخن است) مي‌بايست آن فرد مشرك را تا خانه‌اش همراهي كند! تصور كنيد در محله مسلمانان ببينند فرد مشركي از خانه مسلماني تنهايي بيرون آمد، بديهي است كه مشكوك مي‌شوند و نسبت به او سوءظن پيدا مي‌كنند و چه بسا جانش در مخاطره بيفتد. آيه مي‌گويد او را همراهي كنيد. همين شيوه سلوك با مخالف و مشركي كه در جست‌وجوي حقيقت بر آمده است، موجب شده بود كه در زماني كوتاه گروه گروه انسان‌ها آيين اسلام را مي‌پذيرفتند. در واقع نخستين مسلمانان بيش و پيش از آنكه با مباحث معرفت‌شناسي، جذب اسلام شوند، شيوه رفتار پيامبر و مسلمانان از بُعد ايماني آنان را جذب مي‌كرد. در واقع رفتار صدايي بلند‌تر و موثر‌تر و ماندگار‌تر از سخن داشت. 
اين روايت: «مردم را بدون زبان (سخن) به سوي خداوند دعوت كنيد!» يعني مردم در چگونگي راه و رسم و رفتار شما دقت مي‌كنند. داوري خودشان را دارند. ممكن است فرصت نكنند يا به آنها امكان يا فرصت بيان داوري‌شان داده نشود، اما با زبان بي‌زباني، گاه با نگاه داوري خود را نشان مي‌دهند. قرآن در واقع مي‌خواهد ما با قرآن رابطه ايماني پيدا كنيم و رفتار خودمان را با قرآن سامان دهيم. در اين صورت از آنجا كه قرآن كهنه نمي‌شود و مثل آفتاب و ماه مي‌تابد و جاري است، رفتار مسلمان باورمند نيز چنان شعاع و بازتاب و سرشتي در بين انسان‌ها پيدا مي‌كند. در واقع قرآن كتابي نيست كه با آن تنها تمرين تجويد يا قرائت و حتي تفسير و تأويل شود، كتابي است كه زندگي را نو مي‌كند. اكنون كه رمضان فرا مي‌رسد و، به تعبير حكيم عمر خيام نيشابوري پگه‌تر در سحرگاه بر مي‌خيزيم، بينديشيم كه گذران عمرمان چگونه است و كي و چگونه نو شويم: 
اي پير خردمند پِگهْ‌تر برخيز!
برخيزيم و ايمان خود را در رمضان و با قرآن نو كنيم. از جام آيات قرآن به تعبير شمس

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها