سرد و گرمهاي موسيقي در يك سال
بابك بنيحسيني
موسيقي عنصر مهمي در زيرساختهاي فرهنگ و هنر هر قوميت يا كشور است. چرخه فعاليت موسيقي در سالي كه رو به اتمام است داراي اوج و حضيضهاي زيادي بوده و البته با خبرهايي تلخ و شيرين. حيات موسيقي را ميتوان به بخشهاي آموزشي، پژوهشي، توليد و نشر، اجرا و صنعت موسيقي تقسيم كرد.
در بخش آموزش دچار بحران و چالشهاي جدي هستيم. بزرگترين بحران در اين حيطه، مشكلات اقتصادي است و عدم برنامهريزي دقيق براي امر آموزش كه به عنوان مهمترين و زيرساختيترين حوزه به شمار ميرود. در بخش آموزش براي هنرستانها و دانشگاهها به دليل مسائلي كه يك سال و اندي همه دچار آن هستند به عنوان مثال فشار حراست بر دانشجويان و عوامل و موانع ديگر، آرامش در جهت كسب آموزش از بين رفته است و دانشجويان دچار تنشهاي بيشتري شدهاند. تعامل بين مديريت دانشگاه، بين كادر آموزش، بين اساتيد و دانشجويان كم شده و فشارهاي حراست بر دانشجويان بيشتر شده است. درنتيجه اين عوامل، بازخورد منفي را در اين سال در حوزه دانشگاه ديدهايم. حال كه بخشِ پژوهش يتيمتر از قبل نفسهاي آخر خود را ميكشد و احياكنندگان كمتري نسبت به سالهاي قبل همت به احياي قلب اين حوزه به از خود گذشتگي مشغول بودهاند تا به مرگ دچار نشود. از سويي آموزشگاههاي موسيقي به دليل فشارهاي تورمي و اقتصادي اعم از اجارهبها، هزينههاي جاري، پرداخت حقوق و فشار طاقتفرساي سازمان مالياتي و فشارهايي كه از طرف شهرداريهاست يكي پس از ديگري به ناچار رو به تعطيلي ميروند و مدرسان و هنرمندان آن يا خانهنشين شدهاند يا در مشاغل ديگري فعاليت ميكنند. كساني از اين دست هستند كه اتاقي اجاره كردند و تدريس را به صورت خصوصي در آنجا يا در منزل هنرجويان بدون هيچگونه نظارتي ادامه ميدهند كه در درازمدت تبعات گسترده و مختلفي دربر خواهد داشت.
در سالي كه گذشت، شاهد از دست دادن تعداد زيادي از استادان و هنرمندان عرصه موسيقي بوديم كه ياد و نامشان جاودان باد. تعدادي اجراي صحنهاي داراي مجوز دچار تنش، اخلال و عدم اجرا گرديدند كه آخرينِ آن، اجراي «عليرضا قرباني» در شهر هنرپرور اصفهان بود كه بالاخره با ورود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به خير گذشت و حمايت آقاي قرباني از نوازندگان گروه، به خصوص بانوان هنرمند جاي بسي ستايش داشت. اميد داريم كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، خانه هنر و هنرمند باشد و اين وزارتخانه با قدرت تمام حامي كليه هنرمندان عرصه موسيقي باشد. از اتفاقات ديگري كه براي موسيقي، اين هنر نجيب و پاك كه با صداي بيصدا به حيات خود ادامه ميدهد موارد ذيل است:
۱- تصويب سند ملي موسيقي ۲- بررسي و تصويب مجامع مرتبط با موسيقي به عنوان چارت كاري و شغلي ۳- ايجاد نشان سرو موسيقي براي مدرسان و اساتيد برتر اين حوزه ۴- اقدام جهت تاسيس انجمن آموزشگاههاي آزاد هنري استان تهران كه با برنامهريزي، تدوين، حمايت و تصويب دفتر توسعه آموزش هنر ميسر شد. شايان ذكر است كه اين دفتر عملكرد پويا و اثرگذاري در حوزه هنر و بالاخص بخش موسيقي در سال جاري داشته است. احياي اركستر ملي به رهبري آقاي همايون رحيميان، اجراي آثار استاد مجيد انتظامي به رهبري ايشان پس از سالها و اجراهاي مختلف اركستر سمفونيك تهران از نقاط عطف موسيقايي در سال جاري بوده است و البته اركستر سمفونيك صدا و سيما نيز به رهبري آقاي حسين شريفي با انرژي نو و مضاعفي شروع به فعاليت نمود. در اين سال جشنواره موسيقي فجر برگزار شد. جشنوارههاي آموزشي و پژوهشي جوان و جشنواره موسيقي امير جاهد نيز اجرا و به پايان رسيد كه هر يك، از ديد آموزشي و اثرگذاري صِرف براي موسيقي با توجه به فضاي اجتماعي كه در اين سال طي كردهايم، قابل تجزيه و تحليل است. از نقاط عطف ديگرِ اجراهاي موسيقي امسال پس از سالها به اجراي استاد حسين عليزاده همراه با گروه جوان ايشان در فرهنگسراي ارسباران به همت استاد شهرام صارمي كه طي تصدي امور موسيقي تمام تلاش خود را براي احيا و اشاعه اين هنر نموده است، ميتوان اشاره كرد كه يادماني در جهت فوت يكي از نوازندگان بانوي موسيقي «سركار خانم نسترن هاشمي» اجرا شد.
در زمينه توليد متاسفانه برعكس ديگر كشورها در ايران، توليدكننده اثر موسيقي خود هنرمند موسيقي است؛ نه حمايتهاي دولتي و نه حامي خصوصي ميتوان برايش پيدا كرد به جز اندكي كه كفه ترازوي اقتصادي آن را پررنگ و سنگين ببينند و به فكر هنر موسيقي نباشند، بلكه نفع اقتصادي خود را پيش ببرند. هر هنرمند براي توليد آثار موسيقي خود، بايد تمام و كمال هزينههاي ساخت، ضبط، نوازنده، استوديو، انتشار، ماركتينگ، ليبل و از اين دست را با خون جگر متحمل شود تا اثري توليد گردد. در بخش اجرا نيز تنها قسمت روشن كه كور سويي از نور از آن ديده ميشود مربوط به موسيقي پاپ و اجراي اين ژانر موسيقايي است كه صد البته سرمايهگذاران و خوانندهها سود اصلي آن را برده و تعداد زيادي از عوامل كه از مهمترين آنها ميتوان از نوازندگان نام برد كه به آن اثر روح و جان ميبخشند و در خاموشي محض نفع اقتصادي جان ميدهند. در حوزه صنعت هر روز شاهد افزايش قيمتها بودهايم و سفرهاي كه روز به روز كوچكتر و خاليتر ميشود چه براي واردكننده و سازنده ساز و چه براي نوازنده، مدرس، هنرجو و مصرف كننده. اميدواريم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان متولي امر هنر و سپس نهادهاي ديگر ازجمله، خانه موسيقي ايران، مركز موسيقي صدا و سيما، مركز موسيقي حوزه هنري، كميسيون فرهنگي، مجلس شورا، نمايندگان و بزرگان و پيشكسوتان عرصه موسيقي تعامل بيشتري با جوانان فعال اين حوزه داشته باشند و با تشكيل جلسات همانديشي و سهل نمودن امور مربوط به حوزه موسيقي كه ذكر شد، شانهها و كمر خم شده هنرمندان موسيقي را از شكستگي و نابودي نجات دهند.
نوازنده و مدرس دف و تمبك