پس از واكنش ايران به حمله اسراييل، فضاي منطقه به كدامين سمت و سو ميل ميكند؟ آيا نتانياهو كه هم در عرصه افكار عمومي داخلي و هم در عرصه بينالمللي قافيه را باخته براي تداوم دولتش دست به اقدامات انتحاري و غيرقابل بازگشت ميزند؟مرحله پس از حمله به اسراييل براي ايران چه معنا و مفهومي دارد؟ چه زماني ميتوان از ظرفيتهاي ديپلماتيك براي پايان دادن به بحران اخير منطقه و آتشبس ميان اسراييل و حماس استفاده كرد؟ اين پرسشها و ساير پرسشهايي از اين دست اين روزها در محافل مختلف عمومي و تخصصي جريان دارد. برخي تحليلگران معتقدند نتانياهو به دليل مشكلات عديده داخلي تلاش زايدالوصفي را برنامهريزي كرده بود تا پاي ايران را به منازعه منطقهاي اخير بكشاند. اين دسته از تحليلگران معتقدند در شرايطي كه اين فضا براي اسراييل فراهم شد، بعيد است اسراييل از آن استفاده نكند. در واكنش به اين دست تحليلها، الجزيره ديروز خبر داد ايران پيام شديداللحني را از طريق مصر خطاب به اسراييل ارسال كرده است. الجزيره خبر داد ايران پيامهاي جديدي به امريكا و رژيم صهيونيستي از طريق تركيه و مصر ارسال كرده است. منابع ديپلماتيك ايراني روز دوشنبه خبر دادهاند تهران بعد از پاسخ نظامي به رژيم صهيونيستي، از طريق تركيه پيام جديدي به واشنگتن ارسال كرده است. شبكه الجزيره به نقل از اين منابع گزارش داد: تهران از طريق قاهره نيز پيام هشدار مهم و بيسابقه ای به اسراييل ارسال كرد. منابع ديپلماتيك ايراني خاطرنشان كردند كه مضمون پيام ايران پاسخ به هرگونه ماجراجويي جديد رژيم صهيونيستي است.
در اين ميان، استادان روابط بينالملل معتقدند، با عبور از اين مرحله بايد زمينه استفاده از گفتوگو و مذاكره فراهم شود تا كشور از اين طريق بتواند منافع ملي خود را تامين كند. حسن بهشتيپور تحليلگرروابط بينالملل در گفتوگو با اعتماد، ابعاد مختلف شرايط اخير پس از واكنش ايران به اسراييل را تحليل كرد.
تحليلگران معتقدند، نتانياهو براي بقاي خود و دولتش تلاش ميكند پاي ايران را به عرصه نبرد منطقهاي باز كند. اين فرصت امروز در اختيار دولت نتانياهو قرار دارد. به نظر شما پِلن بعدي تصميمات نتانياهو چه خواهد بود؟
اين حرف درست است كه نتانياهو به دنبال تداوم بحران است و ادامه بحران را ادامه بقاي دولتش ميداند، در واقع نتانياهو به خوبي ميداند بلافاصله پس از اعمال آتشبس، سرنوشت اولمرت پس از جنگ 33روزه براي او تكرار ميشود و رقباي نتانياهو به دليل اشتباهات مكرر اجازه نميدهند دولت نتانياهو تداوم يابد. اما واقعيتها به اين معنا نيست كه اگر ايران در برابر تجاوزگريهاي اسراييل از خود دفاع مشروع كند، كمك كرده به بقاي نتانياهو! اگر ايران اقدامي نميكرد، هيچ تضميني وجود نداشت كه اسراييل دوباره دست به حملات تازه عليه ايران نزند. در واقع اسراييل ايران را مجبور كرد كه مطابق بند 51منشور سازمان ملل از خود دفاع كند. بلافاصله هم اعلام شد كه عمليات وعده صادق از نظر ايران پايان يافته است. از سوي ديگر دستگاه ديپلماسي ايران از فرصت 1آوريل (حمله اسراييل به كنسولگري) تا 14آوريل موعد واكنش ايران استفاده كرد و بدون اينكه اقدام عجولانه و فوري انجام دهد، تلاش كرد ابتدا زمين بازي ويژهاي را براي خود تعريف كرده و بعد دست به اقدام بزند. ايران بر اساس حق دفاع مشروع، حمله به مراكز امنيتي و نظامي اسراييل را در دستور كار قرار داد. ضمن اينكه تماسهاي فوري هم با كشورهاي حامي اسراييل برقرار كرد و براي آنها تبيين كرد چرا مجبور به انجام اين حملات است.
پس از حمله ايران هم حمايتهاي مستقيمي توسط امريكا، انگليس و فرانسه و حتي اردن متوجه اسراييل شد. اين حمايتها را چطور ميتوان تفسير كرد؟
اينكه اسراييليها ميگويند موشكها و پهپادهاي ايراني را رهگيري كردهاند، اذعان به اين واقعيت است كه اگر حمايتهاي انگليس، امريكا، فرانسه و اردن نبود، حتي قادر نبودند بخشي از موشكهاي ايران را هم كنترل كنند. روشن است اسراييل بدون حمايتهاي غرب قدرت هيچ عرض اندامي در منطقه را نداشت. اسراييل هرچند خواستار حمايت امريكا و اروپا از خود است اما ماجراجوييهايش را بدون هماهنگي با امريكا انجام ميدهد. بنابراين اين ايده كه هر نوع جنگ باعث تحكيم موقعيت نتانياهو ميشود، كاملا درست است. اما موضوع اين نيست كه ايران نبايد از خود دفاع مشروع انجام دهد.
در اين ميان بايدن از اسراييل خواسته، ايده تلافي را رها كرده و حاشيه تازهاي ايجاد نكند. با اين توصيههاي اكيد بايدن، آيا نتانياهو اين فرصت را از دست ميدهد؟
اگر نتانياهو به پيشنهاد بايدن گوش كند و دست از ماجراجوييهاي تازه بردارد، ايران هم اقدام تازهاي انجام نميدهد. اما مطمئنم اگر اسراييليها اقدامات جديدي عليه ايران انجام دهند، ايران مجبور است با همه امكاناتش از خود دفاع كند. اينجا بحث انتخاب نيست، بحث اجبار است. از منظر ژئواستراتژيك و ژئوپلتيك، ايران نميتواند نسبت به حمله مستقيم به خاك خود، بيتفاوت باشد. البته منظورم از حمله مستقيم، حمله به كنسولگري نيست، چون كنسولگري خاك محسوب نميشود. اما اگر تهديد اسراييل در خصوص حمله مستقيم به ايران عملي شود، ايران چارهاي جز پاسخ مستقيم و موثر ندارد. در اين دفاع ترديد ندارد، ولو اينكه پاسخ ايران به قيمت تثبيت نتانياهو در اسراييل تمام شود. نبايد اينگونه تصور شود كه ايران چون نميخواهد كمكي به تثبيت دولت نتانياهو كند، پس نبايد هيچ اقدامي در برابر تجاوزات اسراييل صورت دهد. اگر اقدام تجاوزكارانهاي عليه ايران صورت گيرد، ايران مجبور است براي تامين امنيت و دفاع از سرزمين خود، حمله متقابل انجام دهد.
يكي ديگر از ابهاماتي که اين روزها درباره آن صحبت ميشود، چگونگي استفاده از ظرفيتهاي ديپلماتيك براي ايجاد بازدارندگي است. در ادامه ايران چگونه بايد از اين ظرفيتهاي ارتباطي استفاده كند؟
ايران خوشبختانه از 13 روز قبل از حمله به اسراييل اقدامات ديپلماتيك لازم را آغاز كرده بود. كانالهاي ارتباطي باز شد، تماسها برقرار شد و سفرهايي در دستور كار قرار گرفت. امير عبداللهيان تلاش كرد مواضع ايران را تشريح كرده و بگويد چرا ناچار به دفاع هستيم. چرا اين اقدام را دفاع مشروع ميداند و چراهاي ديگر كه به آنها پاسخ داده شده است؟ اين مهم است كه ايران به جاي اتخاذ اقدامات فوري و فوتي و نسنجيده در ميداني كه اسراييل طراحي كرده، ميدان مورد نظر خود را تعريف و اقدام كند. اين روند از اين پس هم بايد دنبال شود. دستگاه ديپلماسي كشور، بايد مذاكرات فوري را با طرفهاي اروپايي و امريكايي شروع كند، توضيح دهد و تبيين كند.
در داخل كشور اما برخي افراد و جريانات راديكال وجود دارند كه هر نوع گفتوگو و مذاكرهاي را به معناي ضعف تلقي ميكنند و خواستار اقدامات ميداني و نظامي هستند.
اينجا ديگر مذاكره به معناي ضعف نيست. برخي افراد و گروهها هر نوع مذاكرهاي را التماس ميدانند. اسمش را هم ديپلماسي التماسي گذاشتهاند. در حالي كه وقتي از موضع قدرت عملياتي انجام گرفته براي تثبيت موقعيت بايد سراغ مذاكره و گفتوگو در عاليترين سطح رفت. بايد طرف مقابل را متقاعد كرد كه اين طرف اسراييلي است كه سياست تنشزايي را دنبال ميكند نه ايران. اين اسراييل است كه بقاي خود را در تداوم بحران ميبيند. ايران اما مايل به گسترش صلح و ثبات در منطقه است، اين خواسته را بايد در عمل هم نشان دهد. يكي از مهمترين راههاي اين روند هم ادامه مذاكره با طرفهاي اروپايي و امريكايي است كه حاميان جدي اسراييل هستند.
يكي از متغيرهاي مهم در اين ميان، انتخابات امريكا و احتمال حضور ترامپ در دولت بعدي امريكاست. تا چه اندازه ممكن است نتيجه انتخابات امريكا در تصميمات آتي اسراييل اثرگذار باشد. آيا دميدن در آتش جنگ توسط نتانياهو ميتواند دموكراتها را تضعيف كند؟
انتخابات امريكا مهم است، انتخابات مجلس نمايندگان امريكا هر 2سال و مجلس سنا هر 6 سال يكبار است. هر 4 سال يكبار هم اين 2 انتخابات با انتخابات رياستجمهوري همزمان ميشود. اين همزماني قرار است در آبان ماه 1403 تكرار شود. كل دستگاه ايالات متحده درگير انتخابات فرمانداران، مجلس نمايندگان، مجلس سنا و انتخابات رياست جموري است. ضمن اينكه انتخابات درونحزبي هم ميان جمهوريخواهان و دموكراتها صورت ميگيرد. مشخص شد كه رقابت در اين انتخابات ميان بايدن و ترامپ خواهد بود. مگر اينكه دادگاه نيويورك حكم بيسابقه و جديدي عليه ترامپ صادر كند. در يك چنين فضايي اين تصور كه نتانياهو بحران منطقهاي را طولاني ميكند تا بتواند در معادلات داخلي انتخابات امريكا اثرگذار باشد بعيد است. اسراييل يك لابي قوي و اثرگذار در امريكا دارد كه همواره اثرگذار بودهاند. اين لابي پول هنگفتي را به نمايندگان و احزاب تزريق ميكند.
شمايل اسراييل در افكار عمومي جهاني، مدتهاست كه خدشهدار شده است. ممكن است اين تصوير خدشهدار شده پس از حمله ايران به اسراييل ترميم شود؟
اسراييل يك روسياهي جاودانه با كشتن 33هزار نفر به وجود آورد، بخش قابل توجهي از اين كشتهشدگان كودك بودند. دادگاه لاهه، اسراييل را به عنوان جنايتكار جنگي معرفي كرد و ديگر نميتواند مانند گذشته مظلومنمايي كند. به همين دليل اسراييل تلاش ميكند خود را قرباني معرفي كند. اگر ايران فضاي ارتباطي و رسانهاي و حوزههاي ديپلماتيك را به درستي مديريت كند، اسراييل در عرصه افكار عمومي جهاني، قافيه را ميبازد. شواهد و قرائن نشان ميدهد، اسراييل نميتواند از شرايط فعلي براي گسترش جنگ عليه ايران استفاده كند. هرچند امريكا ناچار است از اسراييل حمايت كند، اما نه به قيمت درگير شدن امريكا با يك جنگ جديد در منطقه با ايران.
اگر فرض بگيريم كه ترامپ رييسجمهور شود، آيا تغييري در اين راهبرد امريكا ايجاد ميشود؟
ترامپ يك فرد نامتعادل است. پيشبيني افراد نامتعادل هم دشوار است. ترجيح ميدهم در اين زمينه اظهارنظر نكرده و صبر كنم پس از حضور احتمالي ترامپ، تحليل كنم. تحليل فردي كه حاضر نيست بر اساس نظام بينالملل كار كند، ساختارهايي كه خود امريكا ايجاد كرده (ناتو و...) را زير سوال برده و رفتارهاي نامعقول و غير متعارف دارد سخت است. البته دستگاه ديپلماسي و سياستگذاران ايراني بايد هر احتمالي را در عرصه بينالملل تحليل كنند و براي وقوع آن آماده باشند.
اگر ایران اقدامی نمی کرد، هیچ تضمینی وجود نداشت که اسراییل دوباره دست به حملات تازه علیه ایران نزند
اینکه اسراییلی ها می گویند موشک ها و پهپادهای ایرانی را رهگیری کرده اند، اذعان به این واقعیت است که اگر حمایت های انگلیس، آمریکا، فرانسه و اردن نبود، حتی قادر نبودند بخشی از موشک های ایران را هم کنترل کنند.
مطمئنم اگر اسراییلی ها اقدامات جدیدی علیه ایران انجام دهند، ایران مجبور است با همه امکاناتش از خود دفاع کند
برخی افراد و گروه ها در ایران هر نوع مذاکره ای را التماس می دانند. اسمش را هم دیپلماسی التماسی گذاشته اند. این درست نیست
این تصور که نتانیاهو بحران منطقه ای را طولانی می کند تا بتواند در معادلات داخلی انتخابات آمریکا اثرگذار باشد بعید است.
اسراییل یک روسیاهی جاودانه با کشتن 33هزار نفر به وجود آورد، بخش قابل توجهی از این کشته شدگان کودک بودند. دادگاه لاهه، اسراییل را به عنوان جنایتکار جنگی معرفی کرد و دیگر نمی تواند مانند گذشته مظلوم نمایی کند.