عمليات وعد صادق (۱)
در ساعت آشنای 1:20 بامداد، یکشنبه ۲۶ فروردین ماه، عمليات «وعد صادق» آغاز شد. در این ساعت پهپادها و موشکهای کروز و بالستیک نیروی هوافضای سپاه پاسدران انقلاب اسلامی وارد قلمروی فلسطین اشغالی شده بودند. نکات با اهمیتی درباره این عمليات میتوان مطرح کرد، اما مقدمهای که تبیین آن ضرورت دارد، توجه به گستردگی و عمق و پیچیدگی عملیات مرکب وعد صادق است. این تفسیر بیگمان درست است که نهضت مقاومت فلسطین به قبل و بعد از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تقسیم خواهد شد. توفان الاقصی سرفصل نوینی در تاریخ نهضت آزادی بخش فلسطین است. ۲۶ فروردین، سرفصل جدیدی است که میتواند آغاز شکلگیری خاورمیانه یا منظومه کشورهای غرب آسیا به روایتی جدید باشد. امریکا و اروپا، به معنای کشورهای عضو پیمان ناتو، میخواستند خاورمیانه جدیدی را رقم زنند. به لحاظ نظری شيمون پرز در کتاب «خاورمیانه جدید» خود این موضوع را در همان زمان شکلگیری پیمان اسلو مطرح کرد، نتانياهو هم بعدا در فاصله دو دولتش کتابی نوشت با عنوان: «جایی زیر آفتاب»، در آن کتاب از خاورمیانه جدید سخن گفت، خاورمیانه جدید به روایت شیمون پرز که چنان خاورمیانهای را ندید و به خاک رفت تا خاورمیانه جدید نتانياهو که زنده به خاک سپرده شده است، مشخصاتی دارد:
۱- اسرايیل مركز و رهبر و فرمانده سیاسی و نظامی و امنیتی خاورمیانه جدید است.
۲- اسرايیل مركز صنعتی و فنی و دانشگاهی و علمی منطقه است.
۳- اسرايیل در منطقه نقشی را به عهده دارد که امریکا در جهان ایفا می کند.
۴- مسوولیت نظم نوین منطقه با اسرايیل است.
در دوران ترامپ که داماد صهیونیستش تبديل به کارگزار اسرايیل شده بود و ترامپ آنچنان در خوشرقصی برای اسرايیل پیش رفت که نام یک ایستگاه مترو را به نام او گذاشتند!پروژه طرح صلح قرن کشورهای عربی با اسرايیل با همین رویکرد شکل گرفت. امارات و بحرين پیشقدم شدند و سخن از پیوستن سعودی بوده و هست .
عمليات وعد صادق، رویای خاورمیانه جدید به مرکزیت اسرايیل و نیز پیمان صلح قرن را اگر نگوییم بر باد داد و به روایت نماینده کویت: «در زبالهدان تاریخ انداخت!» میتوان گفت که آن را در افق محال قرار داده است. اسرايیل که بیش از شش ماه است در برابر توفان الاقصی از پای در آمده و با جنایت نسلکشی میخواهد صورتش را سرخ نگه دارد، ناگهان با شوک بزرگ و شگفتانگیز یورش پهپادها و موشکهای کروز و بالستیک ایران روبهرو شد. همه تحلیلگران غربی در این نکته اتفاق نظر داشتند که عملیات ایران خارج از تصور و حد پیشبینی بوده است. نکاتی که میتوان درباره این عملیات بدان توجه داشت:
۱- دهها سال است که اسرايیل دانشمندان هستهای ایران و سرداران سپاه را ترور کرده است. در سوریه حمله به مراکزی که سپاه از آنها استفاده میکرد، تبديل به یک برنامه همیشگی شده بود. ایران خویشتنداری میکرد تا حمله اسرايیل در ۱۳ فروردین به کنسولگری ایران اتفاق افتاد. ایران اعلام کرد که از حق مشروع دفاع از خود استفاده می کند. امریکا و اسرايیل و همپیمانان موضع ایران را جدی تلقی نکردند. حتی وقتی ایران پیشنهاد کرد که به ازای توقف جنگ در غزه و عقبنشینی اسرايیل و آتشبس دايم از حق مقابله به مثل صرفنظر می کند، باز اعتنایی نکردند. حتی پیشنویس قطعنامه محکومیت اسرايیل در حمله به کنسولگری ایران توسط امریکا و انگلستان و فرانسه وتو شد. اقدام ایران دقيقا وقتی صورت گرفت که تمامی گامها و راههای دیپلماسی برداشته شده و به اصطلاح اتمام حجت شده بود.
۲- از هفته پیش امریکا و اروپا دو اقدام متناظر انجام دادند، از سویی به ایران پیغام دادند که درصدد انتقامگیری نباشد. وزیران خارجه کشورهای دوست خود را به خط کردند که به ایران پیام تهدید و تحبيب بفرستند. از سوی دیگر از امكانات نظامی خود برای دفاع از اسرايیل استفاده کردند. امریکا ناو آيزنهاور را در محدوده نزدیک به اسرايیل قرار داد، با همکاری فرانسه مستقيما در ردیابی پهپادها و موشکهای ایرانی نقش داشتند. دوباره به بايدن اطلاعات غلط دادند!بايدن در بیانیه خود به صراحت به این نکته اشاره کرده و حتی گفته است همه پهپادها و موشکهای ایران توسط امریکا ردیابی شده و سرنگون شدهاند! در واقع عملیات «وعد صادق » عليه اسرايیل به تنهایی نبوده است. در واقع تمام توانایی دفاع امریکا و فرانسه و اسرايیل باعث شده بود تا عملیات ایران ناموفق باشد. ناموفق بود؟!