پيچيدگي در صدور يا عدم صدور قطعنامه عليه ايران
محمد جواد قهرماني
از هفتههاي گذشته موضوع امكان صدور قطعنامه عليه جمهوري اسلامي ايران در شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي به موضوعي مهم در ميان سياستمداران و تحليلگران تبديل شده است. اين امر به اين دليل بيش از همه توجهات را به خود معطوف داشته كه ايالات متحده امريكا با طرح سه كشور اروپايي مبني تصويب قطعنامه در جديدترين نشست آژانس مخالفت كرده و اروپاييها مصر به پيشبرد آن هستند. از آخرين باري كه قطعنامه عليه جمهوري اسلامي ايران حدود 18 ماه ميگذرد. اما در حال حاضر سه كشور اروپايي موضع سختگيرانهتري را نسبت به گذشته در پيش گرفتهاند و تأكيد آنها اين است كه تداوم اين روند به كاهش اعتبار آژانس و همچنين فشارهاي غرب منجر شده است. همين موضوع سبب شده بهرغم مخالفت امريكا آن را پيش ببرند. طبق گزارشهايي كه تاكنون منتشر شده اين كشورها، پيشنويس اين قطعنامه را در اختيار اعضا و دبيرخانه شوراي حكام قرار دادهاند. در قطعنامهاي كه اين سه كشور تدارك ديدهاند موضوعات مختلفي از بازگشت بازرسان آژانس گرفته تا وجود ذرات ادعايي در دو سايت اعلام نشده و البته موضوعات ديگر مورد اشاره قرار گرفته است. با اين حال طبق گزارشهايي كه در هفتههاي گذشته منتشر شده، امريكا مخالفت خود را با تصويب قطعنامه اعلام كرده است. مهمترين دلايلي كه امريكاييها براي اين مخالفت ابراز ميكنند امكان تشديد تنشها با تهران و همچنين تسريع در فعاليتهاي هستهاي ايران است. اخيرا دور جديدي از گفتوگوهاي غيرمستقيم ميان ايران و امريكا آغاز شده و احتمالا مقامات امريكا نگرانند تصويب چنين قطعنامهاي به ادامه اين روند آسيب وارد کند. بهويژه آنكه مقامات تهران اظهار داشتهاند كه تصويب چنين قطعنامهاي با واكنش جدي تهران همراه خواهد بود. نمونه برجسته اين واكنش، اظهارات علي شمخاني است كه
در آستانه نشست آژانس به اين موضوع اشاره كرد چنانچه برخي كشورهاي اروپايي بخواهند موضعي خصمانه عليه ايران اتخاذ كنند با واكنش جدي و موثر جمهوري اسلامي ايران مواجه خواهند شد.
علاوه بر اين، در زماني كه بايدن طرح صلحي براي جنگ غزه مطرح كرده هرگونه افزايش تنش با ايران ميتواند آن را بهطور جدي تحت تاثير قرار بدهد. اگرچه صدور قطعنامه مربوط به برنامه هستهاي ايران است، اما نميتوان امكان تسري آن به ديگر حوزههاي روابط را ناديده گرفت. نزديك بودن انتخابات رياستجمهوري امريكا را نيز بايد در ملاحظات تصميم گيران اين كشور مدنظر قرار داد كه نگراني آنها از هرگونه افزايش تنش را دوچندان ميسازد.
حال شواهد نشان ميدهد كشورهاي اروپايي عزم خود را براي طرح اين قطعنامه جزم كردهاند. پيشتر برخي مقامات امريكايي با رد هرگونه اختلاف با شركاي اروپايي در اين موضوع بر وجود هماهنگي تاكيد و همچنين طبق برخي گزارشها اعلام موضع خود را منوط به وضعيت حاكم بر نشست كردهاند. همين موضوع به علاوه گزارش هفت خرداد آژانس و اظهارات رافائل گروسي، دبير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي، در آغاز نشست اخير، بررسي مجدد موضوع را ضروري ميسازد. گروسي در ابتداي نشست انتقاداتي را بر نوع همكاري ايران وارد كرده است. به ادعاي وي ذخاير اورانيوم غني شده ايران در سطح 60 درصد افزايش پيدا كرده و هيچ پيشرفتي در حل مسائل باقيمانده پادمان وجود نداشته است. به گفته وي، آژانس تداوم دانش خود را در رابطه با توليد و موجودي سانتريفيوژها، روتورها، آب سنگين و كنسانتره سنگ اورانيوم از دست داده است. در كنار اين موارد، گروسي به اظهارات مقامات جمهوري اسلامي ايران نيز اشاره ميكند و مدعي است صحبت از تغيير احتمالي در دكترين هستهاي، نگرانيها درباره صحت و كامل بودن اعلاميههاي پادماني ايران را افزايش ميدهد.
بر اين اساس، متاثر از فضايي كه اكنون وجود دارد، ميتوان پيش بينيهاي مختلفي را مطرح كرد. اولين امكاني كه ميتوان متصور بود، اين است كه با وجود فشارهاي سه كشور اروپايي، سرانجام در لحظات پاياني تصويب قطعنامه از دستور كار خارج شود. اين موضوع به معناي آن است كه احتمالا فشارهاي امريكا موثر واقع شده و كشورهاي اروپايي متقاعد شدهاند مسير مدنظر امريكا ادامه پيدا كند. اين رخداد بدين معناست كه اروپا نقش پليس بد و امريكا نقش پليس خوب را ايفاكرده و به ايران نيز در مورد تحولات هستهاي در آينده و رويكرد احتمالي غرب هشدار لازم داده شده است. نكته قابل اشاره در اينجا اين است كه هرگونه اقدامي كه بتواند دولت بايدن را در سطح داخلي امريكا تضعيف كند و بر نتايج انتخابات امريكا تاثيرگذار واقع شود، اروپا را با رييسجمهوري مواجه خواهد كرد كه بر خلاف بايدن چندان حامي حفظ و تقويت انسجام در روابط اروپا و امريكا نيست. البته در اين شرايط، احتمالا با بيانيهاي تند عليه تهران مواجه خواهيم بود.
امكان دوم، تصويب اين قطعنامه است؛ همان طور كه بسياري از تحليلگران نيز اشاره ميكنند جديت اروپاييها و توزيع آن در دبيرخانه شوراي حكام احتمالا بدين معناست كه نشان ميدهد كشورهاي اروپايي خواهان تصويب اين قطعنامه تحت هر شرايطي هستند. در اين صورت ممكن است دو حالت مختلف در خصوص رويكرد واشنگتن به وقوع بپيوندد:
از يك سو، ممكن است امريكا در نهايت وادار به همراهي با اين قطعنامه شود. اين شرايط بدين معناست كه ازطرفي اروپاييها، توانستهاند امريكا را متقاعد كنند كه حتي در صورت تصويب اين قطعنامه، تهران اقداماتي كه به طور جدي تنش را افزايش بدهد انجام نخواهد داد يا عدم تصويب قطعنامه به كاهش اعتبار آژانس و فشارهاي غرب در ميان تصميمگيران ايراني منجر خواهد شد. از طرف ديگر ممكن است امريكا به منظور نمايش عدم وجود شكاف در روابط با شركاي خود، با اقدام سه كشور اروپايي همراهي كند. البته در اينجا اشاره به اين نكته نيز ضرورت دارد كه حتي در صورت تصويب قطعنامه، در صورتي كه امريكا تمايل داشته باشد تنشها افزايش پيدا نكند، ميتواند از طريق انتقال پيام، موضع متفاوت خود را به تهران انتقال دهد تا به اين وسيله مقامات ايران را همچنان به حفظ وضع موجود متقاعد سازد.
از سوي ديگر، ممكن است امريكا با آن همراهي نكند. در چنين شرايطي امريكا از اين طريق تمايل خود به عدم فشار بر تهران را به نمايش ميگذارد. اين موضوع ميتواند فضا را همچنان براي تعامل با تهران بازگذارد.
بهطور كلي از هفتههاي قبل، سه كشور اروپايي تمايل جدي خود براي تصويب قطعنامه عليه ايران در نشست شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي اعلام كردهاند. با وجود مخالفتهاي امريكا، ظاهرا بر مبناي گزارشهاي منتشر شده حتي با وجود آغاز نشست و بهرغم خواسته امريكا اين رويه توسط آنها ادامه پيدا كرده است. اما اينكه در نهايت قطعنامه ذكر شده تصويب خواهد شد يا خير از طرفي به اين موضوع بر ميگردد كه تا چه اندازه تلاشهاي احتمالي امريكا براي متقاعد كردن اين كشورها موثر واقع شده و از طرفي به فضاي حاكم بر نشست مرتبط خواهد بود. هرچند با توجه به نشست قبلي آژانس و با عطف به رويكرد واشنگتن به تحولات داخلي، منطقهاي و بينالمللي، از قبل اين انتظار در ميان تحليلگران وجود داشته كه امريكا بتواند شركاي اروپايي را در نهايت متقاعد سازد.
كارشناس ارشد مسائل بين الملل