هراس از گشایش جبهه شمال
حسین ربیعی
از هفت اکتبر سال گذشته که عملیات توفانالاقصی آغاز شد، حزبالله لبنان در حمایت از فلسطینیان غزه حملاتی را به اسرايیل داشته و تقریبا بهطور روزانه اسرايیل را با موشک و راکت هدف حملات خود قرار داده است. ازسوی دیگر اسرايیل نیز در این مدت بارها و بارها مواضع و نیروهای حزبالله را هدف حملات خود قرار داده و تعدادی از فرماندهان ردههای مختلف حزبالله را به شهادت رسانده است.
پیشینه جنگ بین نیروهای لبنانی و اسرايیلي به دهه 1980 میرسد که در سال 1982 نخستین درگیریها بین اسرايیل و نیروهایی لبنانی به نام ساف به وقوع پیوست. با شکل گیری حزبالله در سالهای بعد، جبهه دايمی بین این گروه و اسرايیل گشوده شد که در سال 2006 و در جریان جنگ 33 روزه به اوج خود رسید. از آن زمان تاکنون حزبالله در مقاطع مختلف با استفاده از موشک و راکت حملات بسیاری به خاک اسرايیل انجام داده است و تشدید این حملات در یک سال گذشته درگیری میان حزبالله و اسرايیل را تشدید کرده است. طبق آمار خبرگزاری فرانسه، از آغاز جنگ در غزه تاکنون دستکم ۴۵۸ نفر در لبنان در جریان حملات و درگیریها جان خود را از دست دادهاند.
این تنشها درحالی تشدید شده است که ارتش اسرايیل در نزدیک به یک سال گذشته به شدت در منطقه غزه مشغول عملیات نظامی بوده است و در هفتههای اخیر بر بخشهای جنوبی غزه و رفح متمرکز شده است. در هفتههای اخیر در اسرايیل طرح عملیاتی برای حمله به لبنان مطرح شده است و روز سهشنبه هفته گذشته ارتش اسرايیل دریافت این طرحها را تایید کرده است. یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرايیل در جریان سفر به واشنگتن گفت که کشورش میتواند لبنان را به عصر حجر بازگرداند. معاون سفیر اسرايیل در سازمان ملل متحد نیز در روزهای اخیر با اشاره به اینکه حزبالله روزانه هزاران موشک و پهپاد از لبنان به اسرايیل پرتاب میکند، گفته است اسرايیل اجازه نخواهد داد حزبالله به حملاتش به خاک و شهروندان این کشور ادامه دهد.
نگرانیهای بسیاری که در منطقه و جهان در مورد این رویارویی احتمالی ایجاد شده سوالاتی را ایجاد کرده است. آیا جنگ رخ خواهد داد؟ در صورت رخ دادن جنگ دامنه و شدت آن چگونه خواهد بود و بالاخره پیامد آن بر امنیت منطقهای چه خواهد بود؟
در مورد احتمال رخداد جنگ بین اسرايیل و حزبالله باید گفت زمینههای وقوع جنگ فراهم است. پس از ماهها کشمکش و زد و خوردهای کوچک میان دوطرف، کمکم زمینه برای ورود به یک جنگ بزرگتر فراهم میشود، بهویژه اینکه اسرايیل در پی پایان دادن به درگیریهای جنوب غزه و گسیل نیروها به سمت مرزهای شمالی خود است. تمرکز نیروها در مرزهای شمالی و فراغت از درگیریهای غزه احتمال ورود نیروهای اسرايیل به یک درگیری جدید در مرزهای شمالی فراهم میکند. به تازگی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرايیل گفته است که با پایان درگیری بین ارتش کشورش و حماس، جنگ در غزه تقریبا «به پایان رسیده است» و بخشی از نیروهای اسرايیل به مرز با لبنان خواهند رفت. شاید بیدلیل نیست که برخی کشورهای اروپایی و کانادا به شهروندان خود هشدار دادهاند که به لبنان سفر نکنند. دبیرکل سازمان ملل متحد هم اعلام کرده است که جهان باید با صدای بلند و واضح بگوید: تنشزدایی فوری نه تنها ممکن بلکه ضروری است و هیچ راهحل نظامی وجود ندارد، بنابراین میتوان گفت شیپور جنگ به صدا در آمده است و هر لحظه امکان دارد که جهان شاهد حملات سنگین دو گروه در دو سوی مرز باشد.
در مورد گسترش احتمالی دامنه و شدت جنگ باید گفت که خاورمیانه به دلیل سالها جنگ و درگیری به ویژه پس از رخدادهای بهار عربی و مساله داعش و سوریه، ظرفیت یا کشش ورود به جنگ دیگری ندارد. اگرچه کشورهای این منطقه همواره بر دفاع از منافع فلسطینیان و حتی سایر مسلمانان تاکید کردهاند، ولی تجربه 10 ماهه اخیر که حملات اسرايیل به نوار غزه ادامه داشته است، نشان داد که در میان کشورهای خاورمیانه به استثنای ایران، تمایلی و ارادهای برای رویارویی با اسرايیل وجود ندارد و حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرايیل نیز واکنشی به شهادت فرماندهان خود توسط اسرايیل و به صورت محدود و کنترل شده بوده است. بنابراین در صورت وقوع جنگ، مدت و دامنه آن به واکنش قدرتهای منطقهای و جهانی و همسایگان لبنان بستگی بسیاری دارد. بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران بر این باورند که در صورت شروع جنگ بین حزبالله و اسرايیل، ایران نیز به پشتیبانی از حزبالله وارد درگیری خواهد شد و خطر بروز یک جنگ منطقهای را هشدار دادهاند. در همین راستا تلاشهای گستردهای از سوی ایالاتمتحده امریکا و متحدان اروپایی اسرايیل در جریان است که این کشور را از گشودن جبهه جدید در خاورمیانه و گسترش درگیریها دراین منطقه بازدارد.
در مورد پیامدهای جنگ احتمالی بر امنیت منطقهای، میتوان گفت؛ با وجود اینکه خاورمیانه دهههاست درگیر منازعه و جنگ است، اما هر جنگ جدید، حلقهای به زنجیره بیثباتی در این منطقه اضافه میکند و الگویهای دشمنی بین ملتها و کشورهای منطقه را عمیقتر و استوارتر خواهد کرد. خاورمیانه اکنون به میدان مینگذاریشدهای شبیه است که گروههای مختلف شبهنظامی تحت عناوین مختلف، آماده ورود به جنگ هستند و چه بسا شعلهور شدن جنگ در یک نقطه به شروع درگیریهای گروههای نظامی در سایر مناطق منجر شود و بار دیگر خاورمیانه را به صحنه وحشت و گرسنگی و آوارگی و فرار دهها بدبختی دیگر بکشاند.
حتی اگر خاورمیانه نیز وارد این درگیری نشود، لبنان سالهاست که در بیثباتی ناشی از نبود دولت است و بازشدن جبهه جدید در جنوب این کشور، مشکلات اقتصادی را تشدید میکند. تجربه وحشیگریهای اسرايیل در غزه و خسارات بیشمار جانی و مالی حاصل از 10 ماه یورش اسرايیل به نوار غزه، تلاش برای جلوگیری از تکرار این وضعیت در جنوب لبنان را ضروری میسازد و بر همه کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی است که طرفین را به خویشتنداری و پرهیز از برافروختن شعلههای جنگ تشویق کنند.
دانشیار جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی