نياز مبرم رييسجمهور به «درك و حمايت»
جعفر گلابي
آقاي پزشكيان كمكم دارد قطرهاي از درياي حساسيتها و مشكلات و سختيها و بحرانها و حتي بنبستهاي پيش روي خود را ميچشد. او جايي ايستاده كه ممكن است يك كلمه پس و پيش گفتن به بلوايي ختم شود و تا هفت رييسجمهور آينده از آن به نيكي يا عبرت ياد كنند! ماجراي قيمت بنزين را كه رييسجمهور اسبق صبح روز جمعه فهميده بود را همه به ياد دارند و شايد هرگز فراموش نشود و... تو خود حديث مفصل خوان از اين مجمل. اما مهمتر از سخنان و ملاقاتها و حضور در دستههاي سينهزني و نوع پوشش رييسجمهور به نظر ميرسد اصليترين چالش او مطالبات انباشته و بحق مردم و انتظارات حكومت از او باشد.در همين ابتداي كار مردم از او كابينهاي كارآمد و درد آشنا ميخواهند كه روز از شب نشناسد و با علم و دانش حد و مرزي براي فراهم آوردن رفاه عمومي قائل نشود.مثلا وزيري كه جان گرو بگذارد و جلو سيستم فشل، بزرگ، پيچيده و تو در توي خودروسازان بايستد و سالانه جان هزاران نفر را نجات دهد. مهمتر از آن وزير ديگر روابط خارجي را تنظيم كند تا تحريمها از بين بروند و به قول خود آقاي پزشكيان از قفس بيرون بياييم. ولي درست همين جا انتظارات آرماني حكومت هم هست كه بنايش بر محوريت دفاع از جبهه مقاومت در مقابل اسراييل است.شايد بسياري از مردم انتظار داشته باشند كه آقاي پزشكيان در اواخر همين شهريور به امريكا برود و تا بايدن از كاخ سفيد نرفته است ملاقاتي صورت بگيرد و شر تحريمها از سر ملت باز شود ولي موضوع به اين سادگي نيست، سياست خارجي چند دهه گذشته جمهوري اسلامي بر آرمان استكبارستيزي هموار بوده و همواره اين تلقي وجود دارد كه ديدار دو رييسجمهور ايران و امريكا عدول از اين آرمان است، آرماني كه نزد تصميمگيران اصلي كشور براي حفظ ماهيت جمهوري اسلامي حياتي است. ميبينيد! براي اتخاذ هر تصميمي اوضاع تا چه حد سخت و پيچيده و با تبعات گسترده است؟ تبعاتي در حد يك انقلاب، انقلابي كه از نظر حقوقي انجامش وظيفه رييس نيست .
درست همين جاست كه ميزان هوش و درايت و بزرگي و فراست و شجاعت آقاي پزشكيان خود را نشان خواهد داد. مثلا اگر وي بتواند امريكا را متقاعد كند كه از خود حسن نيت واقعي به خرج دهد تا او بتواند پشتيباني داخلي را كسب كند، كارستان تاريخي كرده است، البته كاملا واقفيم كه لابيهاي اسراييل در امريكا تا چه حد نفوذ دارند و احساسات ضد جمهوري اسلامي در اين كشور تا چه حد پرورانده شده است. اين چالش ديرپا و بنبستنما كار سرمايهگذاري خارجي را دچار ركود كرده است و چون سرمايهگذاري نباشد بيكاري بيداد ميكند و توليد ثروت هم پا در هوا خواهد ماند و اقتصاد كشور نميتواند مسير معمول اقتصادهاي جهان را بپيمايد. نمونه مورد اشاره كه انواع آن در داخل كشور هم هست، بيانگر عمق مشكلاتي است كه آقاي پزشكيان با آنها روبهرو است و جز از طريق پايمردي و استفاده از خرد جمعي نميتواند بر آنها غالب آيد. اما انداختن همه بار مشكلات كشور بر دوش رييسجمهور سزاوار نيست و اگر وي از درون و برون حكومت قويا مورد درك و حمايت قرار نگيرد، بعيد است ره به جايي ببرد.اگر مردم و حاميان دكتر پزشكيان محدوديتهاي وي را درك كنند و انتظارات خود را معطوف به واقعيتها نكنند و با اندك موانعي سرخورده شوند، وي در مقابل كوهي از مشكلات تنها خواهد ماند و آسيب و عدم موفقيتش متوجه همه خواهد شد.در اين ميان انتظار از نخبگان و سياسيون و آشنايان با محدوديتهاي موجود در كشور بيشتر است.كسي كه سهوا كلام آقاي رييسجمهور (كه اتفاقا فعلا تا مسلط شدن او امكان رخ دادنش كم نيست) را يا هضم نميكند يا چونان مچگيران رفتار ميكند، اولا حامي رييسجمهور نيست و ثانيا درك درست و عميقي از انواع مناسبات معمول انساني ندارد.ياران و همپيمانان نه تنها در ابتداي كار، بلكه در طول سالهاي پرچالش پيش رو و هنگام خطر و حتي بهرغم سليقه و نظر خود بر عهد و پيمان خود ميمانند.از سوي ديگر رييسجمهور در برابر دريايي از انتظارات مردمي نياز مبرم به حمايت حاكميت و همه اركان قدرت دارد. او براي موفقيت دستاني باز ميخواهد تا استعدادهاي بنبستشكني خود را نشان دهد. اگر نرمش قهرمانانه در اختيار دولت آقاي روحاني قرار گرفت اكنون هم انعطاف مدبرانه و مستمر بيش از گذشته ميتواند دولت چهاردهم را كمك كند.بهترين كسي كه ميتواند گزاره «نگذاشتند كار بكند» را باطل كند، حاكميت است. كاش در هر دو سوي ماجرا و پس از آن همه افتوخيزهاي كثير يكبار به دولت اقتدار لازم داده شود تا فارغ البال به مصاف كوه مشكلات برود و اگر نتوانست حداقل تقصير متوجه ديگران نباشد. اما از وجنات و رفتار دولتي كه مردم روي كار آوردهاند، پيداست كه عزمي نيكو و عهدي ناگسستني دارد و حيف خواهد بود اگر با تنگنظريها و سطحينگريها و منفعتطلبيها و تعجيلها و موقعيتناشناسي ما باز هم اين فرصت خدادادي از كف برود.