درنگي بر پرسشي كه اين روزها محل مناقشه است
كنسرت در اماكن تاريخي آري يا نه؟
گروه هنر و ادبيات
كنسرت عليرضا قرباني با وجود حواشي بسيار در «تخت جمشيد» برگزار شد. بسياري به برگزاري اين كنسرت كه تيرماه سال جاري در اين مكان برگزار شد، نقد داشتند و نگران آثار مخرب آن بر اين بناي تاريخي بودند. اگرچه عليرضا قرباني در نخستين شب اجرايش در تخت جمشيد گفت كه تيم اين كنسرت از كارشناسان خبره ميراث فرهنگي مشورت گرفته و تمام تلاش خود را براي جلوگيري از آسيب رسيدن به بنا به خرج داده است، مناقشات بسياري در اين زمينه در فضاي مجازي شكل گرفت و رسانهها و افراد مختلف نيز نظرات متفاوتي را بيان كردند و به اين سوژه پرداختند. ايسنا در بخشي از گزارش خود در نيمه تيرماه آماري ارايه داده و نوشته بود: «بنا بر تفكيك آماري كه وزير ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي داشته است، كنسرت عليرضا قرباني هر شب در تخت جمشيد با حضور ۵۴۰۰ بيننده اجرا شد. همزمان در كاخ سعدآباد ۴۰۰۰ نفر تماشاگر كنسرت نمايش «سيصد» و در كاخ نياوران نيز ۱۲۰۰ نفر هر شب بيننده كنسرت پرواز هماي بودهاند. افزون بر اين، كنسرت نمايش «كوچه عاشقي» نيز تا ۱۵ تيرماه در ايوان عطار كاخ سعدآباد روي صحنه رفت.»
برگزاري برنامههايي همچون كنسرتها، اجراي نمايش و... در اماكن فرهنگي و تاريخي در دنيا مرسوم است، اما منوط به يكسري قوانين خاص در جهت پيشگيري از آسيب رسيدن به آن مكان تاريخي يا فرهنگي. در اين مطلب بهطور كلي بر مساله برگزاري چنين اجراهايي در اماكن تاريخي و فرهنگي تمركز شده ؛ اينكه اساسا برگزاري چنين برنامههايي تهديد است يا فرصت؟ در ادامه گفتار و نظرگاه بهروز وجداني را در اين باره ميخوانيم. وجداني، پژوهشگر و مولف حوزه موسيقي و همچنين عضو شوراي ملي ثبت ميراث فرهنگي ناملموس است.
بهروز وجداني
به نظر من برگزاري اجراهاي صحنهاي موسيقي در اماكن ميراث فرهنگي و تاريخي، هم فرصت است و هم تهديد و اينكه چنين اجراهايي به سمت تهديد برود يا يك فرصت به شمار آيد، بستگي به اين دارد كه چگونه به اين مساله نگاه و مهمتر اينكه چگونه در اين زمينه اقدام كنيم.
در ابتدا درباره فرصتها صحبت خواهم كرد. اينگونه اجراها از جمله كنسرت آقاي عليرضا قرباني كه در شمار خوانندگان محبوب مردم بوده و شناخته شده هستند در اماكن تاريخي از جمله تخت جمشيد به اين جهت كه اين برنامه ميتواند به معرفي هر چه بيشتر موسيقي ايراني ختم شود، فرصتي مغتنم است؛ از سوي ديگر، برگزاري اين كنسرتها و اجراها در اماكن فرهنگي ميتواند معرف آن فضا نيز باشد اين موضوع به خصوص براي اماكن ميراث فرهنگي كه كمتر شناخته شده هستند، نمود بيشتري پيدا ميكند.
در عين حال برخي اماكن فرهنگي از جمله تخت جمشيد، نيازي به معرفي ندارند، اما دستكم اينگونه اجراها باعث ميشوند برخي مخاطبان در به دست آوردن اطلاعات درباره آن مكان بيشتر تلاش كنند.
بايد توجه داشت همانطور كه تخت جمشيد ثبت ميراث فرهنگي و تاريخي جهان است و به ثبت رسيده، موسيقي نيز در اشكال مختلف، ميراث فرهنگي ناملموس يا غيرمادي به شمار ميرود كه موضوع كنوانسيون ۲۰۰۳ يونسكو است كه البته ما به آن هم ملحق شديم و تاكنون حدود ۲۴ اثر در حوزه ميراث فرهنگي ناملموس، از ايران به ثبت رسيده و در كنوانسيون ۱۹۷2 كه مورد نظر ما درباره تخت جمشيد است هم، ۲۷ اثر از ما ثبت شده است كه طبق قوانين يونسكو پس از اينكه يك اثر به ثبت جهاني ميرسد، علاوه بر اينكه متعلق به كشور دارنده كه در اينجا ايران است، تبديل به يك ميراث بشري نيز ميشود كه تمام دنيا علاقهمند به حفاظت هر چه بيشتر از آن اثر هستند. با توجه به حساسيت موضوع برگزاري چنين برنامهها و اجراهايي قواعد و چارچوبهاي خاص خودش را دارد و در صورتي كه آسيبي به مكان فرهنگي يا تاريخي وارد نكند، برگزاري اين كنسرتها و برنامهها در چنين فضاهايي دو سر برد است.
همه ما ميدانيم كه رسانه مجازي در حال حاضر چقدر ميتواند در معرفي هر چه بيشتر ميراث فرهنگي ملموس و ناملموس سودمند باشد و مردم را هر چه بيشتر در حفاظت آن حساس كند. چنانكه همين حواشي كه درباره كنسرت اخير به وجود آمد، ميزان حساسيت مردم را نشان داد. ممكن است خيليها اين مساله را فرصت ندانند ولي به نظر من كه كارشناس موسيقي و ميراث فرهنگي هستم، اينها موضوعاتي است كه ميشود در حوزه فرصت از آنها ياد كرد.
در اينجا و پس از برشمردن فرصتها زاويه ديگر را هم نبايد ناديده گرفت؛ چراكه اينگونه برنامهها ممكن است تهديد هم به شمار بروند. ما يك اثر و بناي تاريخي را در يونسكو ثبت كرديم در حالي كه از ديد يونسكو حضور گردشگر انبوه به اينگونه بناها صدمه و آسيب ميزند و اعتقاد آنها اين است كه وقتي حضور افراد در اينگونه اماكن زياد از حد باشد، ما بايد مديريت و حساسيت بيشتري به خرج دهيم و مسائل مختلفي را در نظر بگيريم كه به لحاظ فني جاي صحبت از آن در اين مطلب نيست، اما آنچه مهم است و بايد به آن تاكيد كرد، همين حساسيت و توجه به قواعدي است كه در ابتدا ذكر آنها رفت.
يكي از اهداف چنين اماكني، جذب گردشگر داخلي و خارجي است؛ به اين معني كه مردم بناي رفيعِ تاريخي را كه بخشي از افتخار ما به شمار ميرود، ببينند و از چنين اماكني بازديد كنند. در اين زمينه اقدامات زيادي هم انجام ميشود كه گردشگران داخلي و خارجي از اماكن فرهنگي ديدن كنند، اما نكته قابل توجه اين است كه به همان اندازه كه روي اين موضوع تبليغ ميشود بايد حساسيت زيادي هم اعمال شود و دقت بيشتر و مديريت قويتري وجود داشته باشد كه خود بناي تاريخي هم آسيب نبيند.
در جمعبندي اين صحبتها بايد بگويم كه به عنوان كسي كه هم در ميراث فرهنگي و هم در حوزه موسيقي فعاليت دارم، برگزاري اين كنسرتها و اجراها را در اماكن فرهنگي و تاريخي يك فرصت خوب ميبينم با يك شرط بسيار مهم و آن اينكه به قواعد و چارچوبهاي ميراثي اثر، توجه كامل و دقت زيادي شود و نگرانيهاي موجود درباره امكان آسيب وارد شدن به ابنيه تاريخي و فرهنگي را از بين ببرد. حتي بايد گروهي بتوانند پاسخ دغدغهمندان حوزه ميراث فرهنگي را با حوصله و دقت بدهند تا نگرانيها در سطح جامعه نيز برطرف شود كه البته اين موضوع پيچيده است و آسان نيست، اما ممكن است.
در هر صورت يونسكو، هم در حوزه موسيقي و هم در حوزه بناها مسووليت دارد. بايد توجه داشت كه پاسداري از اين آثار و ابنيه تاريخي و فرهنگي نبايد فراموش شود، از طرفي هم نميتوان درِ اماكن تاريخي و فرهنگي را بست كه مبادا تخريب شوند، چراكه اين هم خودش آسيبهاي خاص خود را دارد. مهمترين و بهترين اقدام اين نيست كه يكسويه تصميم بگيريم؛ بهترين تصميمها گاهي سختترين و دشوارترين تصميمها هستند.
مساله مهم اين است كه ما بايد با مهيا كردن بسترها و همچنين زيرساختهاي لازم از آسيبهاي احتمالي به اماكن فرهنگي و تاريخي جلوگيري به عمل آوريم تا بتوانيم با يك تير دو نشان را هدف بگيريم و هم به نفع اماكن ميراثي و فرهنگي و هم به سود هنر موسيقي كارها و برنامهها را پيش ببريم. اين مساله استانداردها و قاعدههاي خاص خودش را دارد كه بهطور كامل، مشخص و واضح هستند. اين اتفاقات و رويدادها و برنامهها بارها و بارها در جهان اتفاق افتاده و ميافتند و در نتيجه اينكه ما ميتوانيم با در نظر گرفتن ملاحظاتي كه بهطور كلي در همين گفتار به آن اشاره شد، چيزي كه ميتواند يك تهديد باشد را به يك فرصت مغتنم و كمنظير تبديل كنيم و اين موضوع همانطور كه پيشتر و در ابتدا تاكيد كردم، بستگي به اقدامات و نگرش ما دارد كه تا چه حد ميتوانيم در اين زمينه خاص موفق عمل كنيم؛ چه به عنوان مخاطب و هنرمند، چه به عنوان يك مسوول.
* پژوهشگر موسيقي و عضو شوراي ملي ثبت ميراث فرهنگي ناملموس