آلودگي هوا در تابستان كشور را در نورديده است
زهرا نژادبهرام
بر اساس آخرين گزارشها ميزان آلودگي هوا با آنكه تنها يك ماه از تابستان گذشته به صورت گسترده شهرهاي بزرگ و كوچك كشور را تحت تاثير قرار داده آنگونه كه برخي از شهرها مجبور به تعطيلي اجباري شدهاند. توجه كنيد اين آلودگي در زمستان نيست كه هوا به دليل سردي و... امكان آلودگي در آن قابل انتظار است بلكه در تابستان به وقوع پيوسته است! بر اساس برخي گزارشها آلودگي هوا به خصوص در كشورهاي درحال توسعه از شدت و حدت زيادي برخوردار است، درايران نيز آلودگي هوا به كلافي سردرگم مبدل شده است؛آن گونه كه شهرهاي بزرگ و كوچك نظير تهران و خوزستان و آذربايجان و اصفهان و... تصويري ديگر از آلودگي هوا را به نمايش گذاشتهاند. بي توجهي به نوع سوخت براي خودروهاي در حال تردد در سطح شهرها، تغييرات اقليمي و حذف تدريجي فضاي سبز شهرها به بهانههاي متعدد توسعه شهري از اصليترين مسائلي است كه آلودگي هوا در كشور را ايجاد ميكند. بر اساس آخرين خبرها برخي استانها از جمله سيستان و بلوچستان، مركزي، خوزستان مجبور به تعطيلي ادارات شدهاند. اين مهم بيانگر جدي بودن آلودگي هوا است كه بهرغم هشدارهاي متعدد متخصصان مورد توجه قرار نگرفته است. اين امر نگران كننده دركنار بيتوجهي به اصليترين مساله زندگي مردم از سوي نهادهاي مرتبط نظير وزارت كشور، سازمان محيط زيست، وزارت نفت، وزارت نيرو و... مويد اين مساله است كه سلامت شهروندان امري دست چندم در سياستگذاريها محسوب ميشود. از سوي ديگر بهرغم آنكه قانون هواي پاك در سال 1396 مصوب شده و همه دستگاههاي مرتبط كه برخي از آنها نامشان ذكر شد، مسووليت رسيدگي به اين امر را دارند اما همچنان اين آلودگي هوا است كه سالانه حدود 26 هزار جان را به طور مستقيم ميستاند. نكته قابل توجه به اين امر آثار آلودگي هوا در بروز انواع بيماريها به خصوص براي كودكان و نوجوانان كه سرمايههاي اصلي كشور براي بقا هستند، است.
اين مهم نه اين است كه امري منطقهاي باشد بلكه مسالهاي است كه كه محوري اساسي را بايد در برنامهريزي كلان كشور به خود اختصاص بدهد؛ چرا كه بقا يك كشور بر مبناي منابع انساني آن است، بهخصوص نسل آينده كه سكان اداره كشور را در دست دارد.
از اين رو نشانگرهاي شاخص هوا در تهران و شهرهاي بزرگ و كوچك ديگر تنها نشانگر نيستند بلكه عمق نگراني را براي سياستگذاري كلان كشور را بايد ايجاد كند. اين نشانگرها هشدار به كشور است.
امروزه به دليل سهلانگاري، ناديده انگاري و سياستهاي كوتاهمدت، بي وجهي مديريتهاي شهري به فضاي سبز كه يكي از عوامل موثر در كاهش آلودگي يا حداقل مانعي در برابر آن محسوب ميشود، مبدل به امري عادي شده است. از ساخت و سازهاي بيدليل در پاركهاي بزرگ و كوچك به بهانههاي گوناگون گرفته تا خشك کردن عمدي و غيرعمدي درختان باغات شهري و حاشيه شهري، از گسترش برجهاي سر به فلك كشيده بدون توجه به ضوابط شهرسازي تا عدم تمركز بر گسترش فضاي سبز موثر با توجه به اقليم كشور.
در كنار اين مهم، به نقش صنعتگران در عدم كنترل آلودگيهاي ناشي از مصرف سوخت براي فعاليتهاي صنعتي نيز بايد توجه كرد؛ بيتوجهي آنان و عدم نظارت موثر براي ميزان آلايندگي به خصوص آنهايي كه در حاشيه شهرها و در برخي موارد در عمق شهرها هستند منجر به گسترش آلودگي هوا و تشديد آن شده است.
عدم بهكارگيري تجهيزات كنترل كننده آلايندهها از سوي اين صنايع امروزه به امري موثر در تشديد آلودگي هوا شده است.
دراين ميان شايد اصليترين عامل را بايد در بيتوجهي و بيبرنامگي وزارت نفت دانست كه با كاهش كيفيت سوخت و ناديده انگاري آثار آن بر سلامت شهروندان به عاملي موثر در بروز آلودگي هوا مبدل شده و به نوعي، آلودگي متحرك را به كشور تززيق ميكند. ترافيك و حجم كثير خودروهاي در حال تردد با نوع سوختي كه در اختيار آنها قرار داده ميشود، تصويري ناروشن از آينده سلامت شهروندان را پيش روي ما قرار داده است.
در كنار اين موارد مساله اصلي تغييرات اقليمي است كه تمام جهان را تحت تاثير قرار داده و سياستگذاران و مجريان بيتوجه به اين مهم با اتخاذ تصميمها و بيتوجهي به شاخصهاي كيفيت هوا مسير خود را طي ميكنند. كشور در اين مقطع نيازمند رويكردي ملي براي كاهش آلودگي هوا با اتخاذ تصميمگيري كلان است. اكنون كه دولت چهاردهم در حال تشكيل است ضروري است يكي از اولويتهاي هر وزارتخانه ارائه راهكار براي تابآوري در برابر تغييرات اقليمي باشد و پس از آن راهكارهاي لازم براي كاهش عناصر انسانی ساخت در جهت آلودهسازي هوا باشد.
انتظار ميرود دولتي كه رياست آن با يك پزشك حاذق است تصويري ديگر از سلامت شهروندان را پيش رو داشته باشد و با توجه به اين مهم نسبت به انتخاب همكاران با تكيه بر داشتن راهكارهاي موثر نسبت به مساله آلودگي هوا و تغييرات اقليمي اقدام کند.
بديهي است كه امروزه تغييرات اقليمي منتظر اتخاذ تصميم يا حتي اقدام سياستگذاران و مجريان نميماند و مسير خود را با سرعت طي ميكند اما آنچه مهم است داشتن برنامهاي يكپارچه و منسجم براي تابآوري در برابر آن است. امروزه همه دنيا نسبت به اين مهم برنامههاي موثري را طراحي و اجرا كردند ولي در خصوص ايران ظاهرا موج لازم به ما نرسيده و مديران و مسوولان در جهت منافع كوتاهمدت مساله اصلي امروز و فرداي كشور كه تغييرات اقليمي است را مورد توجه قرار نميدهند.