خردگريزي و علمستيزي
محسن آزموده
بالاخره شهرداري كار خودش را كرد. دوشنبه اول مرداد، تصوير در ورودي انجمن جامعهشناسي با برگهاي آشنا براي ايرانيان در اين روزها منتشر شد. روي برگه چنين نوشته است: «اين واحد با حكم مقام قضايي تخليه و تحويل شهرداري شد. هر گونه دخل و تصرف پيگرد قانوني دارد.» پيشتر و در ايام انتخابات (27 خرداد) در يادداشتي با عنوان «چه كسي از علوم اجتماعي ميترسد؟» به اين موضوع پرداخته بوديم كه شهردار تهران درصدد است انجمن جامعهشناسي را از ساختماني كه يك دهه است در اختيار اين انجمن است و اين انجمن در آن كارهاي زيادي كرده، پس بگيرد و ايشان را بيرون كند.
در آن روزها شهردار تهران درگير انتخابات بود و به عنوان كانديداي پوششي سرش شلوغ بود. اما حالا كه انتخابات تمام شده و تلاشهاي اين كانديداي پوششي نتيجهاي در بر نداشت، به سر كارش برگشته و در انجمن جامعهشناسي را پلمب كرده. لابد حالا هم روابط عمومي شهرداري كلي توضيح و توجيه در آستين دارد كه اين كار ما قانوني است و از پيش تصميم گرفتهايم و فلان و بيسار. همه اين حرفها را همه بلدند.
نتيجه مهم است. پلمب در ساختمان يكي از فعالترين و جديترين و پيگيرترين انجمنهاي علمي كشور در نزديك به سي سال گذشته.
راستي چه عجلهاي براي اين كار هست؟ آيا شهرداري همه وظايف خود را انجام داده و مانده پس گرفتن ساختمان انجمن جامعهشناسي؟ شايد هم خيلي به اين محل احتياج دارد! يعني شهرداري براي كارهايش هيچ جاي ديگري ندارد و فقط همين مانده كه چند استاد و پژوهشگر علوم اجتماعي را بيجا كند؟ اين جامعهشناسان جاي چه كسي را تنگ كرده بودند؟ آيا كساني كه چنين تصميمهاي غيرمدني و شتابزدهاي ميگيرند، به انعكاس آنها فكر نميكنند؟ آيا براي شهردار تهران بد نيست كه در كارنامهاش بنويسند، در دوران او در انجمن جامعهشناسي پملب شد؟ آيا بهتر نيست شهرداري از ظرفيتهاي فراوان اين انجمن استفاده كند، براي فهم مشكلات عديده فرهنگي و اجتماعي شهر؟
اصلا مشكلات و مصائب اجتماعي شهر به كنار، آيا بهتر نيست شهرداري از جامعهشناسان بخواهد براي او توضيح دهند كه چرا در انتخابات شكست خورده و مردم اقبالي به او ندارند و در همين چند هفته، براي جابهجايي او، چند صد هزار امضا جمع كردهاند؟
بستن در ساختمان انجمن جامعهشناسي البته اقدامي ناپسند است، اما هر آدم عاقلي ميداند كه در روزگار ما با اين كارها نميتوان جلوي فعاليت گروهي پژوهشگر و محقق را گرفت. اصحاب علوم اجتماعي مثل پژوهشگران و محققان ساير حوزههاي علم و معرفت، از اين اقدامات ناروا دلسرد و ناراحت خواهند شد، به خصوص وقتي ميبينند كه به جاي تقدير و تشويق، هزينههاي مادي و معنوي آنها را هم حيف و ميل ميكنند.
اما بدون شك آنها كار خود را خواهند كرد. در ساختمان را ميتوان پلمب كرد، اما در افكار و انديشهها را نميتوان بست. پلمب كردن در انجمن جامعهشناسي خردگريزي آشكار و علمستيزي عيان است. خيلي عجيب است كه شهرداري تهران حاضر شده زير بار اين كار برود.