احسان پناهبر
تحولات چند روز اخير نشان ميدهد اسراييل قصد بالا بردن تنش و ورود به مرحله تازهاي در درگيريها با حزبالله لبنان را دارد. روز جمعه اسراييل، ابراهيم عقيل، از فرماندهان بلندپايه حزبالله را در حمله هوايي به ضاحيه در حومه بيروت هدف قرار داد كه در آن 14 نفر شهيد و 66 نفر مجروح شدند. اكسيوس نيز به نقل از منابع اسراييلي مدعي شد در اين حمله 20 فرمانده نيروهاي نخبه رضوان به شهادت رسيدند. حزبالله چند ساعت پس از آنكه ارتش اسراييل مدعي شد ابراهيم عقيل را در حمله به منطقه ضاحيه ترور كرده است، اين موضوع را طي بيانيهاي تاييد كرد. ترور فرماندهان و نيروهاي ارشد حزبالله در ضاحيه پس از آن در حالي صورت ميگيرد كه در چند روز گذشته اسراييل با حملات تكنولوژيك بيسابقه خود به پيجرها و بيسيمهاي اعضاي حزبالله و برخي شهروندان لبناني، دستكم 37 نفر شهيد و سه هزار مجروح برجاي گذاشت.
ابراهيم عقيل، ملقب به «تحسين»، بلندپايهترين فرد حزبالله است كه در كمتر از دو ماه گذشته به دست اسراييل ترور ميشود. در ماه جولاي، حمله هوايي مشابه اسراييل منجر به شهادت فواد شكر، ديگر عضو بلندپايه اين جنبش شد. عقيل، يكي از آخرين بازماندگان گروهي است كه از آنها به عنوان بنيانگذاران شاخه نظامي حزبالله، فرماندهي يگان ويژه رضوان ياد ميشود. رسانهها و منابع اطلاعاتي از نقش موثر و بيبديل او در بدنه رزمي حزبالله ميگويند. به عقيده برخي ناظران، عقيل فرماندهي در سايه بود كه تنها بر توان رزمي حزبالله تمركز داشت. حسين عبدالحسين، پژوهشگر امور امنيتي به روزنامه گاردين گفت: عقيل همواره از اعضاي بلندپايه حزبالله محسوب ميشود و در كادر رهبري اين جنبش فرد شماره دو يا سه قلمداد ميشد. حال با توجه به ترورهاي بيسابقه اخير اسراييل عليه نيروها و فرماندهان حزبالله، ناظران پرسشهايي را مطرح ميكنند كه اساسا راهبرد اسراييل در ترور و افزايش تنش چيست؟ و اقدامات پرخطر اسراييل چه پيامدهايي ميتواند داشته باشد؟
نشريه هيل: ترور فرماندهان حزبالله توازن قدرت را به نفع اسراييل تغيير نميدهد
نشريه هيل با اشاره به تحولات اخير مدعي شد، ظاهرا ترور شخصيتهاي مقاومت، به ويژه نيروهاي حزبالله، از سوي اسراييل تداوم دارد. با اين حال تاثير راهبرد اسراييل همچنان نامشخص است. تحليلگران ميگويند در كوتاهمدت، ممكن است ترورها براي اسراييل نتايجي به همراه داشته باشد، اما پيروزي راهبردي بلندمدت براي اسراييل در دسترس نخواهد بود. هلال خاشان، استاد علوم سياسي در دانشگاه امريكايي بيروت به نشريه هيل گفت كه اين امر به ويژه در مورد حزبالله صادق است. او گفت كه تلفات در صفوف اين جنبش قطعا ضربه بزرگي است، اما توازن قوا بين حزبالله و اسراييل را تغيير نميدهد. اين گروه ميتواند جاي خالي رزمندگان خود را بلافاصله پر كند و در سطوح فرماندهي نيز به نظر وضع به همين منوال است. از نظر خاشان، حزبالله متحد نيرومندي همچون ايران دارد كه بدنه فرماندهي سپاه قدس به سرعت ميتواند در يافتن جانشين فرماندهي به حزبالله ياري رساند. پس با توجه به سوابق اين گروه، مثلا در مورد ترور شخصيتهايي همچون عماد مغنيه و فواد شكر، ساختار فرماندهي پويايي ترميم شده است. به گفته اين تحليلگر آشنا به ساختار حزبالله، اگرچه حذف فرماندهان بلندپايه ميتواند ضربه سختي براي هر گروه باشد، ساختار غيرمتمركز حزبالله، بهرغم ظاهر آن به عنوان ارتشي متعارف، اين جريان را از وابستگي به شخصيتي خاص، دستكم در ردههاي فرماندهي نظامي تا حدي مصون ميدارد.
مايكل نايتز، پژوهشگر نيروهاي مقاومت در خاورميانه در موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن نيز معتقد است راهبرد كلي اسراييل از تشديد تنش با حزبالله يافتن فرصت و بهانه براي حذف رهبران اين جنبش است. نايتز ميافزايد: به باور سران اسراييل، عملكرد حزبالله را تنها زماني ميتوان بهطور جدي تضعيف كرد كه بتوان به بدنه فرماندهي آن آسيب جدي وارد كرد. اما اين راهبرد ممكن است بنا به دلايلي نتيجه عكس دهد. اول اينكه بنا بر تجربه هرگز ترور شخصيتهاي حزبالله نتوانسته است از توان آنها بكاهد؛ بلكه برعكس در سالهاي اخير شواهد نشان ميدهد كيفيت و كميت نيروها و تجهيزات اين جنبش به سطح بالايي رسيده است. دوم اينكه حملات اسراييل به مناطق مسكوني در لبنان به بهانه ترور فرماندهان حزبالله ميتواند روحيه وحدت ملي را در ميان ديگر گروههاي لبناني برانگيزد. همين امر ميتواند در بلندمدت اتحادي را در سراسر لبنان عليه اسراييل رقم زند. سوم اينكه جامعه جهاني نسبت به افزايش تنش در منطقه، به ويژه لبنان، بسيار حساس است و اين به معناي آن است كه ترورهاي اسراييل ميتواند حتي متحدين اروپايي و امريكايي اين رژيم را عليه اين بازيگر به واكنش وادارد. بهطور كلي، از نظر تحليلگر موسسه سياست خاور نزديك، شايد اسراييل در تاكتيك حذف فرماندهان حزبالله موفق عمل كرده باشد، اما در اين مسير راهبردي با چالشي بزرگ روبهرو خواهد شد.
نيويوركتايمز: ترور فرماندهان حزبالله توان بازدارندگي اسراييل را افزايش نميدهد
نشريه نيويوركتايمز نيز با انتشار يادداشتي ادعا كرد: برخي تحليلگران هرگونه دستاورد بلندمدت از ترورها را رد كردند و گفتند كه اين ترورها اغلب با جوانسازي گروههاي مقاومت يا با كارگيري رهبران جديد و حتي زبدهتر با محافظهكاري كمتر، نتيجه معكوس ميدهند. مهند هيج علي، معاون مدير تحقيقات در مركز خاورميانه مالكوم كر كارنگي مستقر در بيروت در گفتوگو با نيويوركتايمز اذعان كرد: اينگونه ترورها ميتواند سازمان حزبالله را جوان و سرزنده كند. جنيفر كارسون، پژوهشگر مطالعات نيروهاي نظامي غيردولتي نيز با اشاره به نقش رهبران جوان در بدنه سازمانهاي غيردولتي، نقش ديوانسالاري را برجسته ميكند. او معتقد است در نبود ديوانسالاري مرسوم، گروههاي مقاومت قادر خواهند بود به سرعت نيروهاي جوان و بهروز و پويا را جايگزين نيروهاي عمدتا با تجربه كنند. در پايان او معتقد است تجربه حذف شخصيتهاي گروههاي كوچكتر از ارتش يك كشور همچون حزبالله، دستكم در بلندمدت نميتواند بازدارندگي لازم را براي طرف متخاصم داشته باشد. پس با ترور ابراهيم عقيل، اسراييل، در بهترين حالت ممكن براي مدت كوتاهي بازي را به نفع خود تغيير دهد، اما در بلندمدت با فرماندهان زبدهتري رودررو ميشود.
به عقيده جنيفر كارسون، پژوهشگر تروريسم و امنيت ملي در كالج آنرز امريكا، اگر رهبري را با شيوههاي ترور از بين ببريد، به ويژه اگر او محبوب باشد، اين امر ميتواند پايگاه آن گروه را نزد مردم تقويت كند و حتي به جذب هر چه بيشتر نيرو به آن جنبش يا گروه ياري رساند. كارسون معتقد است در روند جايگزيني رهبري ترور شده، معمولا فرد جانشين رويكردهاي تندتري در مقابل دشمن خواهد داشت. در مورد حزبالله، پس از ترور سيد عباس موسوي از سوي اسراييل، رويكرد خلف او، سيد حسن نصرالله نسبت به اسراييل به مراتب تندتر بوده بهطوري كه توانسته است سازمان حزبالله را از گروهي كوچك نظامي به قدرتي سياسي و تعيينكننده در لبنان در مقابل اسراييل بدل كند. در همين رابطه، جاناتان شيمشوني، ژنرال بازنشسته اسراييلي با اشاره به رويكردهاي ايدئولوژيك حزبالله در دشمني با رژيم اسراييل گفت: در حزبالله انگيزه مبارزه عليه اسراييل برجسته است كه بسيار اهميت دارد و همين امر به نيروهاي حزبالله، در هر سطحي، انگيزه لازم را براي ادامه مبارزه داده است. به عقيده اين ژنرال بازنشسته اسراييلي، حذف اين يا آن نيرو و فرمانده بهطور كلي نميتواند اهميت راهبردي لازم را براي اسراييل داشته باشد و اساسا در بلندمدت ميتواند به رويكردهاي سوءراهبردي براي اسراييل نيز بدل شود. شيمشوني در پايان گفت: در مورد اسراييل، سابقه ترورها در اين زمينه اساسا موفقيتآميز نيست: اين اقدامات يا تاثيري مطلوب ندارد يا عواقب معكوس و ناخواستهاي براي اسراييل خواهد داشت!
تايم: ترور ابراهيم عقيل مقدمهسازي براي حمله به لبنان است؟
نشريه تايم با اشاره به تحولات اخير مدعي شد: با مطالعه تاكتيكهاي اسراييل در نيم قرن گذشته، اين قبيل ترورها راهبردي براي پايان دادن به درگيري اسراييل و فلسطين نيست. برخي افراد نزديك به موساد اعتراف ميكنند كه ترورهاي هدفمند اسراييل صرفا يك تاكتيك است و نه راهبرد. آنها به تايم گفتند بيشتر اهداف اسراييل در زمينه ترور تنها خنثي كردن طرحهاي قريبالوقوع حزبالله و برهم زدن موقتي رهبري اين جنبش بوده است. بهزعم اين منابع موساد، اسراييل، دستكم در دهههاي گذشته، هرگز به دنبال هدفي راهبردي براي ترور شخصيتهاي مقاومت نبوده است و ترور ابراهيم عقيل و ديگر فرماندهان حزبالله نيز تنها براي بر هم زدن طرح قريبالوقوع حزبالله جهت حمله انتقامي اين جنبش عليه اسراييل در پي حادثه پيجرها و بيسيمها در لبنان اجرايي شده است. بنابراين به نظر ميرسد ترور ابراهيم عقيل نيز تاثير راهبردي بر حزبالله نداشته باشد. برخي ناظران نيز در گفتوگو با هفتهنامه تايم مدعي شدند شايد هدف اسراييل از ترورهاي هدفمند، پيشزمينهاي براي حمله تمام عيار قريبالوقوع به لبنان باشد. جاناتان اشتروم، تحليلگر مسائل بينالملل معتقد است بايد از منظر تاكتيكي به ترورهاي اسراييل نگاه كرد كه راهبردي بلندمدت را در پي خواهد داشت. اشتروم افزود: به نظر ميرسد هدف اسراييل از ترورهاي اخير، به ويژه فرماندهان ارشد حزبالله، اين باشد كه بهطور موقت ساختار فرماندهي را با اختلال مواجه كند تا بتواند حمله زميني قريبالوقوعش را بهتر پيش ببرد. با توجه به فراخوان ارتش اسراييل براي گسيل نيروها به جبهه شمال، اين حمله از هر زماني محتملتر است و بنابراين اسراييل درصدد است ابتدا نظم سازمان رزم حزبالله را خدشهدار كند. اين تحليلگر امور بينالملل همچنين گفت: حملات سايبري و تكنولوژيك به نيروهاي حزبالله نيز در همين راستا ارزيابي ميشود و اكنون ترور ابراهيم عقيل و برخي فرماندهان حزبالله نشان ميدهد اسراييل نيروهاي نخبه رضوان، نيروهاي مدافع مرز لبنان را هدف قرار داده است تا بتواند نقشههاي خود در پيشروي در ميدان جنگ را عملي كند. به عقيده گروه ديگري از ناظران، به نظر ميرسد اسراييل استراتژي جديدي را براي جلوگيري از جنگ گستردهتر با حزبالله دنبال ميكند. اين گروه از ناظران معتقدند اسراييل احتمالا به اين نتيجه رسيده است كه با ضربات اخير به حزبالله بتواند نوعي بازدارندگي ايجاد كند و تا حدي از حملات اين گروه در امان بماند. ممكن است ارزيابي سران اسراييل اين باشد كه به جاي مبادله آتش توپخانه و موشك، تنها با ترورهاي هدفمند گاه و بيگاه بتواند حزبالله را كمي به عقب برانند. البته اين ناظران هشدار ميدهند سران اسراييل ممكن است در محاسبات خود اشتباه كنند و عمليات خونخواهي حزبالله و متحد قدرتمندش، ايران به شكلي رقم بخورد كه سرنوشت جنگ را تعيين كند. بنابراين صبر استراتژيك حزبالله كه به هيچ روي حد آن مشخص نيست، ممكن است تمام شود و دامنه جنگ تا شهرهاي حساس اسراييلي همچون تلآويو و حيفا نيز كشيده شود.
بلومبرگ: اسراييل با حمله به حزبالله در تله مقاومت ميافتد
مارك چمپون، ستوننويس بخش خاورميانه نشريه بلومبرگ مدعي شد، تصويري از نيات اصلي اسراييل براي لبنان در حال آشكار شدن است: هيچ تهاجم زميني قريبالوقوع نيست. در عوض به نظر ميرسد هدف ادعايي بازگرداندن قدرت بازدارندگي و تضعيف حزبالله به حدي باشد كه قادر به ادامه حملات موشكي و پهپادي به شهرهاي اسراييل نباشد. به نظر ميرسد اسراييل نسبت به قبل سراسيمهتر است، چراكه سرعت تحولات و افزايش تنشها تنها در همين يك هفته اخير به اندازه تمام يازده ماه گذشته بوده است. كميت و كيفيت عملياتهاي ترور اسراييل در لبنان نشان ميدهد شايد اسراييل بازدارندگي را به جاي حمله همهجانبه در دستور كار قرار داده باشد تا با از كار انداختن بخش قابل توجهي از تجهيزات ارتباطي و لجستيكي حزبالله، عملا راه را براي حملات موشكي حزبالله ببندد. روز پنجشنبه، اسراييل مدعي شد جنگندههاي اين رژيم بيش از 100 موشك آماده پرتاب حزبالله را هدف قرار داده است. به عقيده چمپون، اگر ادعاي اسراييل درست باشد، اين بازيگر در شرايط كنوني تنها بر بازدارندگي در مقابل حزبالله تاكيد دارد و نه قصد يورش به خاك لبنان.
به عقيده نويسنده بلومبرگ، همانطور كه گالانت، وزير جنگ اسراييل نيز اذعان كرده، حزبالله حماس نيست. حزبالله بسيار بزرگتر، قويتر و منسجمتر از حماس است. اين امر نيز به اين دليل است كه حماس در محاصره اسراييل به سر ميبرد و تجهيزات پيشرفتهاي كه در اختيار حزبالله است، در اختيار نداشته است. با اين اوصاف، اسراييل شايد تنها به فكر بازدارندگي و نه درگيري مستقيم با رزمندگان حزبالله باشد. به عقيده اين تحليلگر خاورميانه، اگرچه اختلافات در اسراييل براي مقابله با حزبالله زياد است، برخي تنها به همين بازدارندگي اكتفا كردهاند. حسين ايبيش، از موسسه كشورهاي عربي خليجفارس در واشنگتن، روز پنجشنبه در بلومبرگ نوشت كه حزبالله نسبت به عقبنشيني از مرز تا پشت رودخانه ليتاني كاملا بيميل است و به نظر ميرسد حتي به قيمت جنگي تمام عيار نيز حاضر به ترك مرز لبنان نيست. اين امر با وعده نتانياهو براي بازگرداندن شهركنشينان شمال سرزمينهاي اشغالي در مقابل هم قرار ميگيرند. ممكن است اسراييل در كوتاهمدت بازدارندگي ايجاد كند، اما ادامه اين وضع و تضاد منافع حزبالله و اسراييل در مرز ممكن است به جنگ تمام عيار نيز كشيده شود. ژنرالهاي نتانياهو همه چيز را در مورد چالشهاي جنگ با حزبالله ميدانند. اما به عقيده ايبيش، نكته مهمتر اين است كه بدون استراتژي گسترده براي پايان دادن به نبردها به نحوي كه به اسراييل اجازه دهد با امنيت نسبي، شهركهاي شمال سرزمينهاي اشغالي را دوباره فعال كند، تهاجم زميني، مانند غزه، خطر تبديل شدن دستاوردهاي نظامي تاكتيكي به خسارات راهبردي را براي اسراييل به همراه خواهد داشت. در بهترين حالت و اگر اسراييل بتواند جنوب لبنان را اشغال كند، اين رژيم خود را در بند يك اشغال نامعلوم، ويرانكننده و غيرانساني ديگر ميبيند.