افقگشايي در نيويورك
سيدعطاءالله سينايي
بوي بهبود ز اوضاع جهان ميشنوم
شادي آورد گل و بادِ صبا شاد آمد
به اين مقايسه شگفتانگيز نگاه كنيد:
ايران ما 1 درصد از مساحت و 1 درصد از جمعيت زيستكره زمين را داراست و از اين نظر در ميان كشورها در رديف هفدهم قرار دارد. ايران، با وجود آنكه در گروه پهناورترين كشورها نيست، ولي با داشتن همسايگي با 15 كشور در خشكي و دريا، (7 درصد از اعضاي سازمان ملل)، در گروه كشورهاي پر همسايه قرار دارد.
اين در حالي است كه كشور بسيار پهناور روسيه، با 5/11 درصد مساحت زمين، تنها با 20 كشور، (بيش از 10 درصد كشورها) همسايه است و كشور بسيار پهناور و بسيار پر جمعيت، چين، با بيش از 17 درصد جمعيت جهان و حدود 5/6 درصد پهناي زيست كره، تنها با 20 كشور، (10 درصد از كشورها) همسايگي دارد و هند، با نزديك به 18 درصد جميعت جهان و بيش از 2 درصد از پهناي زمين، تنها با 10 كشور، (بيش از 5 درصد) از كشورهاي عضو سازمان ملل همسايگي دارد. همزمان ايران با دارا بودن بيش از 7 درصد از منابع معدني زيست كره، در گروه كشورهاي غني از منابع معدني قرار دارد. ما در خاورميانه پر حادثه سكونت گزيدهايم. در كنار 15 همسايه قرار داريم. هر همسايه در فرآيند ملتسازي و هويتيابي، غيريتهاي خود را نيز يافته است. همچنين هر همسايه يك كانال ورودي و خروجي، يك شاهراه و يك فرصت يا تهديد است. به همين دليل است كه ما بر حفظ بيقيد شرط ارتباط 14 كيلومتري مرز خود با كشور ارمنستان اصرار داريم. ايران در موقعيتي در نبش چهار راه يك خيابان شلوغ و پر آمد و شد است. واقع بودن در نبش چهارراه يك فرصت و تهديد همزمان است. سرزميني با مساحت و جمعيتي نه چندان زياد، با منابع بالقوه هفت برابر سهم خود از زيستكره، با ژئوپلتيك و ژئواستراتژيك ممتاز، نبش يك چهار راه پر تراكم، با بستر جغرافيايي مملو از كالاهاي خام، با بازارهاي حساس و بهشدت رقابتي، بايد كدام راهبردهاي سياسي را در ارتباط با ديگر بازيگران قدرتمند در پيش بگيرد؟ جوامعي اگر در پي دسترسي به بازار و فناوري جهاني براي استحصال منابع، تكميل زنجيرههاي ارزش و
عرضه كالا و بارگذاري فرصتها بر روي موقعيت ممتاز سرزميني باشند، در آن صورت سياست همگرا و همكاري با نظم موجود و مماشات با چالشهاي محيطي را بر ميگزينند. اگر در اين چهار راه شلوغ در برابر تحولات بيتاب شويم و طرف يكي از قدرتها را بگيريم و مرگ ديگران را بجویيم، طبعا منازعه رخ ميدهد و ديگر ذينفعان كليدي شيشههاي فروشگاه ما را پايين ميآورند، آنگاه مجبوريم كركرهها را نيز پايين بكشيم و جنسمان را با تخفيفهاي حقارتآميز از در كوچه پشتي به مشتريهاي دغلكار تحويل بدهيم. عاقلانه است كه راهبرد مطلوب ما بايد تنشزدايي و منازعهپرهيزي باشد. مثبت انديشي، انعطافپذيري و مشتريمداري سياست يك فروشنده خوب است، كه يك موقعيت ممتاز، با منابع و فرصتهاي پر و پيمان دارد. او به جلب سرمايه، فناوري و مشتري، بالاخص مشتريان دائمي، براي بيشينه كردن سود خود ميانديشد.
با چنين مختصاتي، ما به عنوان يك كشور، بايد با انعطافپذيري و مماشات، بتوانيم وارد اتحاديههاي منطقهاي و جهاني شويم و به رشد اقتصادي و رونق و رفاه و رضايتمندي ملي بينديشيم. سياستهاي يكجانبهگرا در جنگهاي اول و دوم جهاني، بهرغم اعلام سياست بيطرفي، براي ايران مصيبتساز بود. ايران نبايد با در آميخته شدن سياستهاي اشتباه داخلي و نيز توطئه قدرتهاي شرقي و غربي، به هدفي براي پيمانهاي امنيتي منطقهاي تبديل شود. اين براي كشور ما فاجعه بار است.
زماني ايران ما ميان پتك و سندان روسیه و انگليس بود و ما از سياست خارجي قاجار و پهلوي آسيبهاي سخت ديدهايم. ولي نظم جهاني در دو سده گذشته متحول شده است. نه شرقى نه غربى، نيز كه در راهپيماييهاي انقلاب اسلامي به صورت يك هدف راهبردي و شعاري مترقي برجسته شد، سياستي متناسب با فضاي جنگ سرد و برآمده از تجربه تاريخي ملت ايران، در رقابت قدرتهاي استعمارگر قرون نوزدهم و بيستم و استمرار سياست موازنه منفي دكتر مصدق بود. سه دهه از فروپاشي نظام جنگ سرد و نيز بيش از چهار دهه از سياست موازنه منفي نه شرقي، نه غربي سپري شده است. در اين دوره كشور نتوانسته است به صورت كارآمدي در معاهدات بينالمللي عضويت يابد و رويكرد تجديد نظر طلبي و تهاجم به نظام جهاني به تحميل تحريمهاي ويرانگر بر اقتصاد كشور و انزواي سياسي و اقتصادي ايران انجاميده است.
ما به افقگشايي در سياست خارجي نياز داريم. قواعد فقهي نفي سبيل (ولنْ يجْعلالله لِلْكافِرِين على الْمُومِنِين سبِيلًا) و اجتناب از ستمگري و ستمپذيري (لا تظلِمون ولا تُظلمون) راهنمايي شرعي و قانوني ماست و مقام معظم رهبري خطوط اين راهبرد را ترسيم فرمودهاند.
در جهان كنوني، تنوع و تكثر قدرتهاي بينالمللي و وقوع تحولات سياسي داخلي و استقلال كشورها و همزمان نياز به همگرايي و وابستگي متقابل، تار و پود نقشِ نظام جهاني را متفاوت كرده است. در دهه سوم قرن بيست و يكم، كشورها نه تنها با دستورالعمل سده پيش كه حتي با راهبردهاي دهه پيش نيز نميتوانند منافع ملي خود را در نظم سيالِ سياست جهاني به دست آورند. اين امري معمول است كه سياستگذاري خارجي كشورها در موقعيتهاي متعارض، به صورتي پويا و اقتضايي عمل ميكند.
امروزه ما به سياست متوازن و مثبت نياز داريم. عملكرد اقتصادهاي نوپديد در شرق و جنوب شرق آسيا تجارب و الگوهاي موفق (Best practices) و قابل مطالعه و بوميسازي هستند.
به عنوان نمونه، هيچ كشوري به اندازه ويتنام از اِشغال و جنگ آسيب نديد. يا چين، به صورت طولانيمدت مورد تهاجم و تصرف قرار گرفت. ولي پس از افت و خيزهاي انقلابي، اين دو كشور در عمل، تنشزدايي و سياست متوازن و همكاري با همه قدرتها را پيش گرفتند و بستر جهاني را براي هماهنگ كردن بازار خود با بازارهاي بينالمللي، جلب سرمايه و فناوري و دسترسي به بازارهاي جهاني هموار كرده و بر سكوي جهش اقتصادي قرار گرفتند. هند و تركيه نيز در همين مسير حركت ميكنند.
چرا ما چنين نكنيم؟!
سفر نيويورك ميتواند دروازهاي به اين رويكرد باشد. براي گام برداشتن در مسير دستيابي به اهداف سند چشمانداز و سياستهاي برنامه توسعه، بدون تعارض در سياستهاي اعلامي و اعمالي، بايد در راه اعتمادسازي و تغيير نوع نگرش جهان به خود باشيم و رييسجمهور ميتواند اين پيام را به جهان بدهد.
عضو هيات علمي دانشگاه و سياستپژوه