• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5888 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲ آبان

در رويداد «شكوه سينما» چه گذشت؟

گردهمايي سفيران سينما

جيلان در پاسخ به «اعتماد»: سينماي ايران نجيب و بزرگ است و من با هنرمندان ايران رفيقم

تينا جلالي

بعد از عبور از گيت، از پله‌هاي هتل آزادي بالا مي‌روم و وارد سالن پذيرايي مي‌شوم، جمعيت شلوغي در سالن و پله‌ها پراكنده‌اند به اطرافم نگاه مي‌كنم، جوانان و هنرجوياني كه با هم صحبت مي‌كنند و سلفي مي‌گيرند. كنار درب اصلي آقاي محترمي ايستاده و مرا به داخل سالن براي ناهار دعوت مي‌كند، تشكر مي‌كنم. از صحبت‌هايش متوجه مي‌شوم كه كلاس پارسا پيروز‌فر تمام شده است و براي كلاس نوري بيلگه جيلان بايد منتظر بمانم.

در لابي سالن روي صندلي‌ها مي‌نشينم، كنارم دختر جوان زيبارويي نشسته، از او مي‌پرسم شما به مستركلاس دعوت شديد؟ هنرمند هستيد؟ نگاهم مي‌كند و با خوشحالي مي‌گويد: هنرجوي يكي از آموزشگا‌ها هستم و بليت تهيه كردم.

از او درباره كيفيت برنامه با توجه به قيمت بليت مي‌پرسم كه مي‌گويد: برگزار‌كنندگان واقعا زحمت كشيدند، به شخصه مي‌خواستم از راهنمايي‌هاي پارسا پيروز‌فر استفاده كنم، راهنمايي‌هاي پارسا پيروز‌فر براي من بسيار اهميت دارد. خيلي خوشحالم كه من به عنوان هنرجو در كنار همه هنرمندان در اين مراسم هستم، فيلمساز بزرگ دنيا در اين مراسم است، به نظرم برنامه خوبي است.

يك ربعي كه مي‌گذرد، در فضاي سالن كمي مي‌چرخم، نگاهم به شادمهر راستين مي‌افتد با تلفنش صحبت مي‌كند، كمي آ‌ن‌طرف‌تر مستانه مهاجر با كيوان كثيريان در تكاپو است، مدام با عوامل اجرايي صحبت مي‌كنند تا نظم برقرار باشد.

در همين حين پارسا پيروز‌فر از سمت ديگر سالن با پوريا رحيمي سام و چند هنرمند جوان وارد مي‌شوند .

بعد از دقايقي با صداي عكاسان متوجه حضور سحر دولتشاهي مي‌شوم، خانم دولتشاهي لطفا اين‌طرف را نگاه مي‌كنيد؟ خانم دولتشاهي يك لحظه ... صداي شاتر دوربين‌ها كه در فضا مي‌پيچد، بعد حامد كميلي، الناز شاكردوست ، نويد محمدزاده، فرشته حسيني و محمدرضا شريفي‌نيا، رفته رفته سالن شلوغ مي‌شود.

كمي بعد درب سالن اصلي جلسه باز مي‌شود و از مهمانان دعوت مي‌شود در سالن حاضر شوند.

در نزديك‌ترين صندلي مي‌نشينم و دقايقي بعد جيلان با تشويق مهمانان حاضر در سالن وارد سالن شده و برنامه اجرا مي‌شود.

 

مستر كلاسي باشكوه

نوري بيلگه جيلان مشغول صحبت مي‌شود و من به اطرافم نگاه مي‌كنم. چهره‌هاي مطرح و نام‌آشنا در كنار هنرجويان دراين كلاس حضور دارند.

از بهمن فرمان‌آرا، ابراهيم حقيقي، سحر دولتشاهي، نويد محمدزاده، الناز شاكردوست، پارسا پيروزفر، پرويز شهبازي، پوريا رحيمي‌سام، حامد كميلي، فرشته حسيني، مينا ساداتي، ليلا بلوكات، شادمهر راستين، فرشته صدرعرفايي، نازنين پيركاري، محمدرضا شريفي‌نيا، ماني حقيقي، كاوه سجادي حسيني، مهرداد غفارزاده، مرجان شيرمحمدي، مرجان اشرفي‌زاده، مجيد توكلي، سيف‌الله صمديان، محمد حسين فرح‌بخش، ليلا نقدي‌پري، هومن بهمنش، مصطفي احمدي، مجيد نوروزي، كاميار محسنين، درناز حاجي‌ها، هوشنگ گلمكاني، سام نوري، سام كلانتري، اوژن حقيقي، حسن مصطفوي، سها نياستي، حنيف سروري، شبنم قرباني، ارسلان اميري، اميد شمس، بايرام فضلي، امين شعرباف، آرش صادقي، مهدي ابراهيم‌زاده، منصور وثوقي، نفس بازغي، سودابه خسروي، محمد كمالي‌پور، سميرا برادري، پرند زاهدي، غزل معصومي، حسين اكبري، گلاره كيازند، كتايون ارسنجاني، كيميا كاظمي و ... همه و همه در اين مراسم هستند.

 

يك استقبال گرم

در شرايطي كه ظرف دو، سه سال گذشته سينماي ايران درگير كرونا و بعد از آن انواع و اقسام نامهرباني‌ها و حواشي ممنوع‌التصويري و ممنوع‌الكاري و تهديدها بود، چنين گردهمايي و حضوري بسيار دلپذير بود. سينماگراني از طيف‌ها و تفكرات مختلف به بهانه چنين حضوري در هتل آزادي گردهم آمدند و از مهمان‌شان به شايستگي استقبال كردند.

به هر حال از هر زاويه‌اي كه به چنين جلسه و نشستي نگاه مي‌كنيم با اهميت و با ارزش است.

از اعتبار نوري بيلگه‌جيلان بگوييم كه غير از جوايز بزرگي كه تاكنون از جشنواره كن گرفته، او كارگردان شناخته شده و محبوبي در جهان است و نامش و حضورش در محفل‌ها و مجامع سينمايي كنجكاوبرانگيز است.

فيلم‌هاي «اوزاك»، «روزي روزگاري در آناتولي»، «خواب زمستاني» و« درخت گلابي وحشي» در ايران و جهان دوستداران بي‌شماري دارد. فيلم اخير «روي علف‌هاي خشك» توجه منتقدان زيادي را در سراسر جهان به خود جلب كرد.

به حتم مسووليت دعوت و هماهنگي حضور چنين سينماگري در ايران توسط بخش خصوصي كاري سخت و قابل ستايش است.

 

توجه رسانه‌هاي دنيا به حضور جيلان در ايران

حضور جيلان در ايران و بازتابي كه در رسانه‌هاي ايران دارد بي‌شك توجه رسانه‌هاي معتبر سينمايي دنيا را به خود جلب مي‌كند. سال گذشته بود كه با يكي از كارشناسان حوزه فيلم درباره حضور سينماي ايران در جهان صحبت مي‌كردم. او در بخشي از صحبت خود گفته بود: رسانه‌هاي جهان بسيار به وقايعي كه در كشورمان ايران رخ داده حساس هستند و همچنين مطالبي كه از رسانه‌ها منتشر مي‌شود براي فستيوال‌هاي دنيا بسيار اهميت دارد. يعني مسوولان جشنواره و مديران به آنچه رسانه‌ها درباره ايران مي‌نويسند، توجه مي‌كنند.

قطعا حضور جيلان در ايران توسط فستيوال‌هاي كن، ونيز، برلين و حتي اسكار رصد مي‌شود و چنين موضوعي تاثير زيادي در ديده شدن سينماي ايران در جهان دارد.

راستي غيبت دو فيلمساز شناخته شده سينماي ايران سيد رضا ميركريمي و محمد مهدي عسگر‌پور دراين مراسم پرسش برانگيز بود. دو سينماگري كه در صحبت‌هاي‌شان داعيه ارتباط با سينماي جهان را دارند و اساسا با فيلمسازان و مجامع جهاني مراودات زيادي دارند و براي برگزاري جشنواره جهاني تلاش زيادي كرده بودند چرا دراين گردهمايي نبودند؟ اگرچه عسگرپور در برنامه مجمع عمومي خانه سينما حضور داشت، اما مي‌شد جوري برنامه‌ريزي كرد كه دراين مراسم ميزبان جيلان هم بود.

نكته ديگر اينكه ‌اي‌كاش در برنامه‌هاي ديگر «شكوه سينما» هزينه ورودي به گونه‌اي طراحي شود كه هنرجويان از طيف‌هاي مختلف بتوانند در اين كلاس حاضر شوند .

 

پاسخ جيلان به« اعتماد»

از نوري بيلگه جيلان پرسيدم: نظر شما درباره ايران چيست؟ غير از فرهادي و كيارستمي كدام هنرمندان ايراني را مي‌شناسيد؟ آيا مي‌دانيد در سينماي ايران فيلمسازان با سختي فيلم مي‌سازند؟ و آيا سينماگران تركيه هم براي ساخت فيلم‌شان با سختي همراه هستند؟

جيلان در جوابم گفت: سينماي ايران را خيلي دوست دارم، سينماي ايران نجيب و بزرگ است. با بسياري از هنرمندان ايراني رفيقم و آنها را مي‌شناسم، بعضي از آنها در تركيه زندگي مي‌كنند، او گفت: درباره سختي‌هاي فيلمسازي در ايران و تركيه بايد بگويم متاسفانه فيلم ساختن در ايران، تركيه و اساسا همه جاي دنيا كار سختي است، ولي مهم ‌اين است كه چگونه فيلم ساخته مي‌شود.

آيا شما فيلم خوب مي‌سازيد يا فيلم معمولي؟ به هر حال فيلم ساختن امكان‌پذير است، اما گاهي سختي‌هاي فيلمسازي را براي خودمان بزرگ مي‌كنيم و به اين سختي‌ها وابسته مي‌شويم؛ در نتيجه كارمان جلو نمي‌رود .

جيلان گفت: از تجربه شخصي خودم مي‌گويم كه سه‌تا فيلمم را تنها با بودجه شخصي خودم ساختم و از هيچ جايي پول نگرفتم، دو نفره فيلم ساختم خودم و فيلمبردار.ولي فيلمم را ساختم. او گفت: به اين فكر كنيم فيلم خوب ساختن كار سختي است و بايد تلاش كنيم.

 

تاكنون سه بار به ايران آمدم

جيلان در ميان هنرمندان و هنرجويان ايراني گفت: اولين‌بار در سال ۱۹۸۵ به ايران سفر كردم، من تاكنون سه بار به ايران آمدم، آخرين بار هم حدود ۲۰ سال پيش بوده است. سينماي ايران را خيلي دوست دارم و خوشحالم كه در كشوري كه سينمايش قوي است حضور دارم.

او در بخشي از اين نشست گفت: فكر مي‌كردم كه روحيه و شخصيت من چندان با سينما هماهنگ نيست و به همين دليل دير شروع كردم. من بيشتر در تنهايي خود زندگي مي‌كردم، چراكه از تنهايي لذت مي‌بردم. كارم را با عكاسي شروع كردم، چون عكاسي به شما امكاني مي‌دهد كه تنها كاري را انجام دهيد و فيلم كه مي‌ساختم فكر مي‌كردم يك شيوه عكاسي است و به همين دليل شجاعت ورود به سينما را پيدا كردم.

برنده نخل طلاي كن درباره جذابيت سوژه‌ها براي ساخته شدن فيلم‌هايش گفت: درباره موضوعات اخلاقي كه در آن نمي‌توان تصميم‌گيري كرد و چيزهايي كه نمي‌دانم بيشتر كنجكاو هستم كه درباره آن فكر كنم و فيلم بسازم.

جيلان درباره فرآيند خلاقه‌اش در جريان توسعه داستان اظهار كرد: كاش راه مشخصي براي طي كردن اين فرآيند بود. براي هر فيلم و فيلمنامه بايد يك راه جديد پيدا كنيم. بيشتر روي وضعيت امكانات فكر مي‌كنيم و داستان را جلو مي‌بريم.

اين كارگردان سرشناس ترك در بخشي از اين نشست درباره زنده‌ياد عباس كيارستمي بيان كرد: او كارگردان محبوب من است و از او خيلي چيزها ياد گرفتم. او تاثير زيادي روي من داشته است. در استانبول زماني كه رفتم «خانه دوست كجاست؟» را ببينم، هنوز او را نمي‌شناختم و شناخت زيادي هم از سينماي ايران نداشتم. اين فيلم اصلا شبيه فيلم‌هايي كه ديده بودم، نبود و موضوعاتي كه كسي به عنوان فيلمساز برايش ارزش قائل نمي‌شد، وسط فيلم گذاشته بود‌ و از آن فيلم ساخته بود. وقتي شما چنين فيلم‌هايي تماشا مي‌كنيد و دوست داريد، دريچه‌اي تازه به روي‌تان باز مي‌شود. از آن موقع كارهاي كيارستمي را دنبال كردم و همه فيلم‌هايش را دوست دارم.

 

اولين فيلم كوتاهم را در ۳۶ سالگي ساختم

جيلان كه بارها از علاقه خود به عباس كيارستمي صحبت كرده و از تاثير سينماي اين فيلمساز بر آثار خودش سخن گفته، در اين جلسه صحبت‌هاي خود را درباره شروع كارش در سينما اين‌طور بيان كرد كه در جواني و قبل از آن در شهر كوچكي زندگي مي‌كرده و سينما راهي براي خيال‌پروري بوده است. «ما چطور زندگي كردن و پرورش يافتن را از سينما ياد گرفتيم و هر فيلمي كه ديديم تاثير زيادي بر زندگي ما گذاشت. اما با وجود اين تاثير، فكر فيلم ساختن بعد از سال‌ها در من بروز كرد، تقريبا پس از دوران سربازي و گذراندن تنهايي و سختي زياد بود كه تصميم به فيلمسازي گرفتم. به همين دليل خيلي دير وارد سينما شدم، چون اصلا فكر مي‌كردم روحيه‌ من با سينما همخوان نيست. اولين فيلم كوتاهم را در ۳۶‌سالگي ساختم و بيشتر در تنهايي خودم به سر مي‌بردم. در مقطعي هم كار عكاسي مي‌كردم و حتي وقتي فيلم ساختم، حس مي‌كردم كارم به نوعي ادامه عكاسي است و اصلا همين تجربه، جسارت ساخت فيلمسازي را به من مي‌داد.»

او در بخشي ديگر موضوع‌هاي اخلاقي را از موضوع‌هاي ترغيب‌كننده براي فيلمسازي خود دانست و درباره تجربه‌هاي متفاوت فيلم‌هايش به خصوص استفاده از بازيگري حرفه‌اي و نابازيگر گفت: اعتراف مي‌كنم كه كار كردنم با نابازيگران در بعضي فيلم‌هاي اولم از ترس بود، چون تازه داشتم فيلم مي‌ساختم و مي‌خواستم اگر نتيجه كار بد شد، چيزي نگويند ولي بعدها اعتماد به نفس بيشتري پيدا كردم و روش و نگاهم را تغيير دادم. با اين حال وقتي فيلمنامه پيچيده‌اي نوشته‌ام، مجبور شدم از بازيگران حرفه‌اي استفاده كنم البته از نابازيگران هم استفاده مي‌كنم، چون آنها طبيعي بازي مي‌كنند و حضور آنها حُسن خود را دارند. ‌بازيگر باتجربه گاهي آن حس طبيعي را نمي‌تواند دربياورد. بنابراين در كارهايم از دو نوع بازيگري استفاده مي‌كنم.

 

كيارستمي كارگردان محبوب من است

به نقل از ایسنا ،جيلان در پاسخ به اينكه فلسفه‌اش در فيلمسازي چيست؟ بيان كرد: نمي‌توانم بگويم پيرو تفكر فلسفي خاصي هستم ولي بيشتر به اگزيستانسياليست‌ها نزديكم.

او درباره نقش منتقد در سينما و اينكه آيا نقدها را درباره فيلم‌هاي خود مي‌خواند؟ گفت: همه نقدها را نمي‌خوانم، چون ممكن نيست همه را بتوانم بخوانم. ما وقتي فيلمي را مي‌سازيم در مرحله مونتاژ كور مي‌شويم و معمولا فقط در روزهاي اول نمايش فيلم، نظرات را مي‌خوانم، اما بعد ديگر كمتر سراغ آن مي‌روم، چون تكراري مي‌شوند ضمن اينكه براي خواندن نقدهاي طولاني هم چندان حوصله‌اي نيست.‌ البته معتقدم سينما از طرف منتقدان بالا كشيده شده و اهميت ويژه‌اي پيدا كرده و اين موضوع سينماگران را لوس مي‌كند. درحالي كه وقتي يك رمان نوشته مي‌شود يا هنرمندي يك نقاشي مي‌كشد، فقط يكي، دو نقد درباره آنها نوشته مي‌شود ولي براي فيلم اول يك كارگردان، گاهي يك صفحه روزنامه هم صرف مي‌شود. اين بدان معناست كه در زمينه‌ نقد هنر، فضاي عادلانه وجود ندارد.

جيلان در بخشي ديگر از اين مستر‌كلاس درباره تاثير سينماي كيارستمي بر خودش گفت: كيارستمي كارگردان محبوب من است و از او خيلي ياد گرفتم.‌ سال‌ها قبل در جشنواره استانبول فيلم «خانه دوست كجاست» را ديدم و فكر نمي‌كردم فيلم خاصي هم از ايران ببينم، بنابراين موقع تماشا با انتظار كوچكي شروع كردم و هر چه گذشت فيلم برايم تعجب‌آور مي‌شد. اين فيلم شبيه فيلم‌هايي كه من و حتي ديگران ديده بودند، نبود. وقتي چنين فيلم‌هايي را تماشا مي‌كنيد دريچه‌اي به روي شما باز مي‌شود كه كلي ايده جديد مي‌دهد.بعد از آن هميشه كارهاي كيارستمي را دنبال مي‌كردم. البته ما فرهنگ مشتركي داريم و از آن منظر نيز سينماي كيارستمي را دوست دارم كه شايد اتفاقا اين بخش در اروپا خيلي درك نشده باشد. كيارستمي نفس جديد در سينما خلق كرده و همچنين روش فيلمسازي را دگرگون كرده و راه‌هاي جديد فيلمسازي پيشنهاد داده‌ است.

وي درباره استفاده از استوري برد در فيلم‌هايش ابتدا با تعجب پرسيد كه آيا در ايران كسي از استوري برد استفاده مي‌كند و بعد از آنكه شنيد برخي با اين شيوه كار مي‌كنند، گفت: من هرگز با استوري برد كار نكردم و پيشنهاد هم نمي‌كنم، چون فضاي محدودي را به وجود مي‌آورد و نبايد با پيش فرض كار را جلو ببريد.

البته درباره فيلم‌هاي هاليوودي مي‌توان گفت كه لازم است، چون پروداكشن بزرگي دارند ولي براي ما كه فيلم‌ هنري و مستقل مي‌سازيم، لازم نيست و بهتر است اجازه بروز خلاقيت بدهيم. برخي كارگردان‌هاي اول هم ممكن است استفاده كنند تا كم‌تجربگي خود را جبران كنند و هم به گروه خود بگويند كه چطور مي‌خواهند كار را پيش ببرند.

 

سينماي من 100 در صد خصوصي است

نوري بيلگه جيلان در بخش ديگري از اين جلسه درباره سينماي خود و فروشي كه در ميان مخاطبان دارد، بيان كرد: سينماي من ۱۰۰ درصد خصوصي است و كسي نمي‌تواند به من پيشنهاد دهد كه چيزي را در فيلم تغيير دهم. در بخش فروش واقعيت اين است كه بعد از اينكه دنيا، مرا شناخت بيشتر به آثارم توجه شد ولي برچسب جشنواره كن در اين مسير خيلي تاثيرگذار است.

 

جاي عباس كيارستمي هميشه خالي است

در ادامه، مراسم يادبودي صميمي براي كارگردان نامدار سينماي ايران، زنده‌ياد عباس كيارستمي برگزار شد.

در ابتداي اين مراسم برش كوتاه از فيلم «كيارستمي و عصاي گم شده» درباره عباس كيارستمي پخش شد.

سپس مستانه مهاجر، مدير اين رويداد در سخناني كوتاه ضمن تقدير از حاضران گفت: «شكوه سينما» باعث شد كه يك بار ديگر دور هم جمع شويم. جاي عباس كيارستمي هميشه خالي است.

سپس سيف‌الله صمديان در سخناني گفت: حيف است فيلم‌هاي نوري بيلگه جيلان را ببينيد و عكس‌هايش را نبينيد.

ابراهيم حقيقي نيز در سخناني اظهار كرد: تصورم اين است كه طوري كه كيارستمي فيلم مي‌ساخت و نوري فيلم مي‌سازد، با قلب‌شان مي‌سازند! به سينماي تجاري جهان كار ندارند.

وي گفت: اگر قرار است معناي سينما را در وجه هنري آن بسنجيم قطعا طرفدار سينماي نوري بيلگه جيلان و عباس كيارستمي خواهيم بود.

سپس بخش‌هاي كوتاهي از مستند «۷۶ دقيقه و ۱۵ ثانيه با عباس كيارستمي» ساخته سيف‌الله صمديان نمايش داده شد.

در پايان، فيلم «روي علف‌هاي خشك» با حضور كارگردان آن، نوري بيلگه جيلان نمايش داده شد.نخستين دوره مستركلاس «شكوه سينما» را مستانه مهاجر برگزار كرد .

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون