جايگاه شاهنامه نزد ايرانيان
علي بهراميان
بيش از ۳۵ سال پيش وقتي در بخش ويرايش موسسه انتشارات اميركبير مجموعه مقالاتي از مرحوم استاد محيط طباطبايي را براي انتشار به مناسبت هزاره شاهنامه آماده ميكردم، مقالهاي از ايشان خواندم با عنوان «شاهنامه كتاب مقدس كردها» كه به گمانم سالها پيش از انقلاب نخست در مجله گوهر منتشر شده بود. استاد محيط طباطبايي در آن مقاله به استناد همين مطلب ابن اثير در كتاب المثل السائر و به خصوص تعبير از شاهنامه به «قرآن القوم» و اينكه ابن اثير اهل موصل و كرد بوده نتيجه گرفته بود كه شاهنامه كتاب مقدس كردها بوده است. بعدها هم موقع ترجمه مقاله خانم دوروتيا كراوولسكي با عنوان «احياء نام ايران در عهد ايلخانان مغول» بار ديگر به اين مطلب ابن اثير كه مولف مقاله به آن استناد كرده بود بر خورده بودم و اينبار براي نقل كامل مطلب در ضمن يادداشتهاي مترجم، اصل كتاب و مطلب را ديدم و آنجا نقل كردم. روزي در بخش تاريخ مركز دايرهالمعارف بزرگ اسلامي با مرحوم دكتر طباطبايي نميدانم به چه مناسبتي سخن از اين مطلب ابن اثير پيش آمد و اساس عرض بنده اين بود كه منظور ابن اثير از «القوم» در «قرآن القوم» بنابر سياق مطلب، همه ايرانيان است، نه فقط كردها چنانكه استاد محيط طباطبايي و شايد هم ديگران چنين استنباط كردهاند. دكتر طباطبايي مايل شد كه اصل مطلب ابن اثير را ببيند و من به كتابخانه مركز رفتم و كتاب ابن اثير را آوردم و عبارات را خواندم. ايشان خواستار كپي از آن صفحه يا صفحات به خصوص شدند. من كپي تهيه كردم و به ايشان دادم. همان موقع با شوخطبعي خاص خود گفت: بايد اين مطلب را جاي خوبي خرج كنم (عين عبارت). واقع اين است كه عبارات ابن اثير چندان پيچيده نيست و تفسير ايشان بسيار موسع و خارج از متن است.