وزير كشور در پاسخ به «اعتماد»:
با روحاني اختلافي ندارم
ناهيد مولوي
مرداني كه در طبقه هجدهم ساختمان فاطمي تهران ساكن شدهاند هيچوقت بدون حاشيه نبودهاند و بيشك اين خاصيت آن ساختمان و حساسيتهايش است كه مردان شماره يكش را بيدردسر رها نميكند. حال ميخواهد عبدالله نوري باشد كه از وزارتنشيني به زندان ميرسد و سه سال حبس را متحمل ميشود يا علي كردان باشد كه با بالا گرفتن شك و شبهه درمورد صحت مدرك تحصيلياش سر و كارش به استيضاح ميكشد و به گفته برخي فشارهاي ناشي از آن امان زندگي به او نميدهد. فقط كافي است نگاهي به وزراي كشور دولتهاي قبلي داشته باشيم تا به اين نتيجه برسيم كه وزير كشور حسن روحاني بسيار خوششانس بوده است و دست كم تا امروز ضربشستهايي كه سابق بر اين بر وزراي كشور نشان داده شده هنوز مقابل ديدگانش به نمايش ننشسته است. در هر صورت هر دولتي بنا به ماهيت و سرشتي كه دارد، حاشيههايش هم متفاوت خواهد بود و شايد از همين روست كه وزير كشور دولت اصلاحات بر سر اقداماتش براي تحقق توسعه سياسي دچار دردسر شد و در مجلس پنجم ذبح شد تا مخالفان دولت اصلاحات اين پيام را بدهند كه خاتمي راه دشواري براي پيگيري برنامههايش خواهد داشت و وزير كشور احمدينژاد به خاطر مدرك تحصيلي جعلي در اين زمينه استيضاح شد. به بيان ديگر سطح مشكلات و دردسرهاي وزراي كشور نسبت مستقيمي با اهداف و برنامههاي يك دولت دارد و دليل اين امر هم مهم بودن و حساس بودن اين پست در تحقق برنامهها و سياستهايي است كه يك دولت به دنبال آن است، هر چه باشد وزارت كشور مديريت بازوهاي اجرايي دولت را در اختيار دارد. اكنون با همين نگاه ميتوان فهميد كه چرا رحماني فضلي هنوز در دستانداز مشكلات يك وزير كشور نيفتاده است اگرچه در كابينه حسن روحاني پذيراي فشارهاي بسياري بوده است. بيشك او يكي از اصولگراترين چهرههاي حاضر در كابينه است كه وقتي نامش به عنوان وزير كشور حسن روحاني مطرح شد بسياري سابقه طولاني همكارياش با علي لاريجاني را وسط كشيدند و حضور او در ساختمان فاطمي را نتيجه يك بده بستان سياسي ميان علي لاريجاني و حسن روحاني دانستند. همين مساله و سابقه مديريتش در صدا و سيما آن هم در دورهاي كه لاريجاني بر رياست آن سازمان تكيه زده بود و مديريت بحرانسازي عليه دولت اصلاحات را عهدهدار بود سبب شد تا اصلاحطلبان حامي روحاني چهره خوشي نسبت به حضور او در كسوت وزير كشور نشان ندهند. اما صداي انتقادها زماني اوج گرفت كه چند ماه از آمدن رحماني فضلي به ساختمان فاطمي گذشته بود و بدنه وزارت كشور در سطح فرمانداران همچنان رنگ و بوي دولت سابق را داشت. انتقادها با كليد واژه «مديران غيرهمسو با دولت» آغاز شد اما وزارت كشور در سكوت به كار خود ادامه ميداد تا اينكه يك حادثه در شيراز پيكان انتقادها را تندتر كرد و پنبهها را از گوش وزير كشور درآورد. حمله به علي مطهري در شيراز گويي زنگ خطري براي او بود كه يك سال بعد از همان روز، موعد برگزاري انتخاباتي مهم در هفتم اسفند بود. حالا ديگر براي رحمانيفضلي روشن شده بود براي برگزاري انتخاباتي كه باب طبع حسن روحاني است نياز دارد تا تغييراتي را در بدنه مديرانش رقم بزند؛ تغييراتي كه بيشك گسترده بود. از اين رو هرچه به زمان انتخابات هفت اسفند نزديكتر ميشديم خبر تغييرات در فرمانداريها و استانداريها بيشتر ميشد. انتخابات كه از سر گذشت ثابت كرد وزيري در قد و قواره دولت حسن روحاني است و به خوبي آنچه را كه مدنظر رييسش در كابينه بود را اجرا كرد. اكنون ديگر هم حسن روحاني راضي بود و هم اصلاحطلباني كه با كف مطالبات خود وارد عرصه انتخابات شده بودند و مهمترين دغدغهشان سالم بودن روند برگزاري انتخابات بود. رحماني فضلي همه را راضي كرد و كارنامه قابل قبولي از عملكرد خود در برگزاري انتخابات به جا گذاشت.
روزهاي سخت آقاي وزير
هنوز شيريني نتيجه انتخابات هفتم اسفند در كامش بود كه خبر ابطال آراي منتخب سوم اصفهان در نخستين روزهاي سال 95 پيامآور آغاز روزهاي سخت شد. انتقادها از وزير كشور بالا گرفت و تنها كار او اين بود كه اعلام كند در اين مورد با شوراي نگهبان اختلاف نظر دارد. لغو كنسرتها يك سرش فشار به وزير ارشاد بود و سر ديگرش فشار بر وزير كشور و دستان بستهاي كه در برابر قدرت بزرگتري اجازه عرض اندام نداشت. داستان لغو كنسرتها در حال قرباني كردن وزير ارشاد بود كه ماجراي ديگري علم شد و آن لغو زنجيرهاي سخنرانيها بود، از علي مطهري در مشهد تا صادق زيباكلام در قزوين. وزير كشور براي بازديد از مرز مهران در ايام اربعين به ايلام رفته بود كه اين اتفاقها رخ داد ولي به محض اينكه پايش به تهران رسيد نشست خبري برگزار كرد و در آن به صورت كامل توضيح داد كه مديرانش همه اقدامات را انجام دادهاند و دست قدرتمندتري اين سخنرانيها لغو كرده است. چند ماه مانده به انتخابات مهم رياستجمهوري روزهاي سخت آقاي وزير هم آغاز شده است. اكنون اما مهمترين شايعه و حاشيهاي كه در اطراف او وجود دارد تيره شدن رابطهاش با حسن روحاني است. شايعهاي كه بيش از هر چيز مورد استقبال مخالفان دولت قرار گرفته است. از بركناري او پيش از انتخابات تا اختلافنظرهايش با حسن روحاني نقل محافل سياسي مخالفان است. اما نميتوان از اين حقيقت گذشت كه خود او با بيان يك جمله روي آنتن صدا و سيما بر داغ شدن اين شايعات دامن زد، زماني كه گفت: قبلا بيشتر به ديدن رييسجمهور ميرفتم اما اين اواخر فقط براي جلسات كاري ايشان را ميبينم. همين جمله كافي بود تا تيترها را به سمت و سوي تيره شدن رابطهها ببرد، اكنون اما او به «اعتماد» ميگويد: رابطه من با رييسجمهور خيلي هم خوب است.
رابطهام با رييسجمهور خوب است
در حاشيه نشست استانداران با وزير كشور و معاونانش بود كه توانستم اين سوال را از وزير كشور بپرسم و جلسه به درازا كشيده بود و اعلام كردند وزير بعد از جمعبندي جلسه نشست خبري نخواهد داشت و خبرنگاران را راهي خانههايشان كردند. شايد تنها بودنم سبب شد تا رحماني فضلي هنگام خروج از جلسه و مقابل در آسانسوري كه به طبقه هجدهم ميرفت، بايستد و تنها به يك سوال من پاسخ دهد. از او پرسيدم بعد از گفتوگوي تلويزيوني شما و صحبتهايتان در مورد كم شدن ديدارها با رييسجمهور شايعه تيره شدن رابطهتان بسيار قوت گرفته است، آقاي وزير كمتر از پنج ماه تا انتخابات باقي مانده است در اين شرايط رابطهتان با رييسجمهور چطور است؟ با لبخند معناداري پاسخ ميدهد و ميگويد: « اولا رابطه من با رييسجمهور هرگز خراب نبوده است و هميشه هم رو به بهبود بوده است و الان هم رابطه مان با هم خيلي خوب است. ثانيا در آن برنامه تلويزيوني از من پرسيدند رابطه شما مثل قبل با رييسجمهور زياد است و من گفتم كه در آن زمان هر دوي ما فشار كاري كمتري داشتيم و بيشتر همديگر را ميديديم اما الان به خاطر تراكم كارها و فشار كاري رابطه و ديدارمان بيشتر كاري است و هر وقت آقاي رييسجمهور يا من كاري داشته باشيم يكديگر را ملاقات ميكنيم. اما اين موضوع را طوري مطرح كردند كه گويي اختلافي ميان ما است. اصلا چنين چيزي صحت ندارد و اختلافي ميان ما نيست و من ارادتمند ايشان هستم.» جملهاش كه به پايان رسيد داخل آسانسور رفت و وقتي پرسيدم مهمترين توصيه شان براي انتخابات آينده به شما چه بوده در حالي كه درهاي آسانسور بسته ميشد با فرياد گفت: «رعايت قانون. »