توانايي فني ساخت بمب اتمي
سيد عطاءالله مهاجراني
دكتر كمال خرازي، رييس شوراي راهبردي سياست خارجي ايران، كمگوي و گزيدهگوي است. اهل دقت و سنجيدگي در سخن. در مصاحبه با تلويزيون الجزيره به نكات بسيار مهمي اشاره كرده است. «بر كسي پوشيده نيست كه ما توانايي فني توليد بمب اتم را داريم ولي تصميمي براي اين كار نداريم. جمهوري اسلامي تنها طي چند روز ميزان غنيسازي اورانيوم را از ۲۰ به ۶۰ درصد رسانده و به راحتي ميتواند آن را به ۹۰ درصد برساند.» همگان ميدانستند و ميدانند كه جمهوري اسلامي ايران، به اعتبار بومي شدن دانش هستهاي و استراتژي دقيق و آيندهنگري روشنبينانه، شناخت تحولات منطقه خاورميانه، به چنين دستاوردي دست يافته است. البته اين توانايي تازه نيست! اعلام آن توسط دكتر خرازي، در زماني مشخص، پس از سفر بايدن به تلآويو و جده، رجزخواني بايدن در كنفرانس جده و نيز اظهارات نخست وزير نورسيده اسراييل است كه گفت: «حمله نظامي به ايران اقدامي اخلاقي است!» نيازي نيست تا فهرست زمانبندي تهديدات نظامي عليه ايران را حتي به اشاره مطرح كنيم. غريب اينكه دو تن از مقامات امريكايي، در تلاطم رقابتهاي انتخابات رياستجمهوري در امريكا، ايران را به بمباران اتمي تهديد كردند. جان مك كين (2018- ۱۹۳۶) كه البته جنايتكار جنگي بود و بارها در جنگ ويتنام، ويتكنگها را بمباران كرده بود؛ البته اسيرش كردند و ۵ سال اسير ويتكنگها بود. او از چهرههاي افراطي حزب جمهوريخواه و نيز از مهمانان مزدبگير كارناوالهاي آلباني بود. جان مك كين تاكيدش بر تغيير نظام در ايران و نيز بمباران اتمي ايران بود! در ۲۰ ماه آوريل سال ۲۰۰۷ در ميان جماعتي از امريكاييان آواز خواند: «بمب بمب بمب!ايران را بمباران كنيد.» توضيح داد كه مرادش بمباران اتمي است. در مصاحبهاي كه در تار يخ ۲۸ سپتامبر همان سال داشت، درباره اين موضع، يعني تهديد اتمي ايران گفت: «من به اين موضع افتخار ميكنم.» يكسال قبل از مرگش، در ۲۵ فروردين سال ۱۳۹۶ جان مك كين به تيرانا سفر كرد و در جمع اعضاي سازمان مجاهدين گفت: «من مطمئن هستم. روزي ايران آزاد خواهد شد و ما در ميدان آزادي گرد هم خواهيم آمد.» بديهي است كه منظور او از آزادي، اسارت ايران در زير سيطره امريكا بوده است چنانكه در دوره پهلوي بود.
هيلاري كلينتون هم از قافله تهديد اتمي ايران عقب نماند! ايشان كه در حسرت آرزوي رياستجمهوري بود، در رقابتهاي انتخاباتي در سال ۲۰۰۸ گفت: «امريكا به نحوي به ايران حمله خواهد كرد كه ايران كاملا نابود شود!»
سخن او را به حمله اتمي تفسير يا تعبير كردند. اين هم از شگفتيهاي زمانه است. امريكا دو بار از سلاح هستهاي در نابود كردن دو شهر هيروشيما و ناكازاكي استفاده كرده است. بزرگترين زرادخانه اتمي جهان را داراست. در اشغال عراق از سلاح تاكتيكي هستهاي استفاده كرد. نگران توان هستهاي ايران است. مصاحبه دكتر كمال خرازي ميتواند نقطه پاياني بر اين تهديدها باشد. تهديدهايي كه قدر مشتركشان، متوقف كردن انقلاب اسلامي در ايران، براندازي جمهوري اسلامي ايران و نابود كردن كانونهاي مقاومت در عراق، سوريه، لبنان و يمن است. اما گويي بايدن، ماجراي فرار ارتش امريكا بعد از بيست سال اشغال و سه هزار ميليارد دلار هزينه و خسارت را از ياد برده است! ايران يك كشور حقيقي است. با ظرفيتهاي علمي و فني پيشرفته. دانش و تكنيك ديگر در انحصار امريكا و اروپا نيست. وقتي كشوري اعلام ميكند كه توانايي فني و علمي توليد سلاح هستهاي را داراست؛ اين موضع مهمترين درس اخلاقي است كه ميتوان به نخستوزير اسراييل و بايدن داد. روزگاري اوباما از اينكه ايران «بازي بههمزن» در منطقه است، گلايه ميكرد. امروز اين امر يك واقعيت است. كدام كشور طرح خاورميانه جديد امريكا، به مركزيت اسراييل را متوقف كرد؟ كشوري كه به لحاظ فني ميتواند در دفاع از تماميت سرزميني و وحدت ملي و امنيت ملي خود هر گاه اراده كند، « به راحتي» سلاح هستهاي داشته باشد. بديهي است كه سياست راهبردي ايران، پرهيز از توليد سلاح هستهاي بوده و هست، اما درس اخلاق را امريكا و اسراييل و اروپا نياموختند؟!