در چند ماه گذشته فعاليتهاي جدي براي آبگيري سد ژاوه صورت گرفته است. جلسات متعددي در تهران و سنندج برگزار شده است. ساخت اين سد بد مطالعه شده، در سال ۱۳۹۲ پايان يافت، اما به دلايل مشكلات كيفي آب ورودي به مخزن سد تا حالا امكان آبگيري نبوده است. مدتي قبل بعد از همايش بينالمللي هامون با معاون آب وزير نيرو ملاقات داشتم و اين گزارش را به عرض ايشان هم رساندم كه سد ژاوه نبايد در اين شرايط آبگيري بشود.
دولت چهاردهم با شعار تصميمگيري مبتني بر شواهد به پيروزي رسيد، بنابراين انتظار ميرود كه در پروژههايي مانند سد ژاوه بر اساس يافتههاي علمي سازوكارهاي بخش آب و كشاورزي پيش رود. سد ژاوه در محدوده استان كردستان روي رودخانه ژاوهرود و در پاييندست دو رودخانه گاوهرود و قشلاق احداث شده است. درحوضه آبريز سد ژاوه و روي دو رودخانه مذكور سه سد احداث شده كه سدهاي گاوشان در استان كردستان و سد سليمانشاه در استان كرمانشاه روي رودخانه گاوهرود و سد قشلاق يا وحدت روي رودخانه قشلاق احداث شده است. كارفرماي سد ژاوه شركت توسعه منابع آب و نيروي ايران است و هدف از احداث آن استحصال آب ميان حوضه و آب رها شده از سدهاي قشلاق و گاوشان، جهت استفاده در بخشهاي كشاورزي است.
نتايج مدلسازي كيفي رودخانهها
دفتر محيط زيست و كيفيت منابع آب شركت آب منطقهاي كردستان گزارشي از مطالعات مدلسازي كيفي رودخانههاي مذكور كه توسط كارفرما و مشاورين انجام شده را منتشر كرده است. آناليزها و نتايج كيفي رودخانه نشان داده كه نبايد سد ژاوه آبگيري شود، چراكه شرايط آبگيري مهيا نشده است. اين گزارش به سهم آلايندههاي بالادست سد اشاره دارد:
حجم مخزن سد ژاوه در رقوم نرمال حدودا 65 ميليون مترمكعب است. منابع آبي تامينكننده آن از رودخانه گاوهرود با سهم تقريبي52درصد فراهم ميشود. سهم آلايندگي آن نيز در رودخانه ژاوهرود 34 درصد بوده كه عمدتا ناشي از فعاليتهاي كشاورزي، روستايي و دام و طيور است.
منبع تامينكننده ديگر با سهم43 درصدي از آورد سد ژاوه، رودخانه قشلاق بوده كه با طول 45 كيلومتر از پاياب سد قشلاق شروع شده و در مجاورت آن باغات و اراضي كشاورزي توسعه يافته است. همچنين به واسطه عبور از شهر سنندج و نواحي منفصل شهري و روستاهايي كه به نحوي در كنار آبراههها و مجاري آبهاي سطحي منتهي به رودخانه واقع شدهاند، همواره حامل جرياني از آلايندههاست.
سهم آلايندگي رودخانه قشلاق براي سد ژاوه معادل 66 درصد بوده كه از اين66 درصد، 45 درصد آن مربوط به تصفيهخانه فاضلاب و شيرابه زباله است.
تصفيهخانه فاضلاب سنندج كه در 4 كيلومتري پاييندست شهر سنندج واقع شده در شرايط فعلي نه از نظر كمي (به دليل حجم قابل توجهي از وجود جريان پساب و تخليه فاضلاب خام به رودخانه) و نه از نظر كيفي (عدم حذف فسفر و نيتروژن)، شرايط لازم و كافي را براي آبگيري سد ژاوه مهيا نكرده و كماكان به عنوان يك كانون آلايندگي قابل توجه براي رودخانه قشلاق و تشديد وضعيت تغذيهگرايي سد ژاوه به شمار ميآيد. آناليزها و نتايج كيفي رودخانه نيز مويد و تاييدكننده اين موضوع است.
هيچ اقدامي در خصوص ساماندهي فاضلاب، مديريت فضولات حيواني و دفع بهداشتي زبالههاي انساني روستاهاي واقع درحوضه آبريز سد ژاوه نشده است و آلايندگي كليه روستاهاي مذكور عمدتا از طريق مجاري آبهاي سطحي به رودخانههاي قشلاق و گاوهرود سرازير و منتهي ميشود.
سلب مسووليت وزارت نيرو و شركت آب و نيرو در مورد كيفيت آب ورودي به سد ژاوه
آنچه به عنوان بحث اساسي در ساخت اين سد واضح ميشود، موضوع كيفيت آب رودخانههاي قشلاق و گاوهرود بوده و از بدو ساخت سد ژاوه يكي از ايرادهايي كه گزارش ارزيابي زيست محيطي به آن اشاره كرده بحث ورود آلايندهها به سد مذكور است. لذا يكي از نواقص مطالعاتي در حوضه آبريز «سيروان» مطالعات زيست محيطي و كيفي هستند. شركت توسعه آب و نيرو اعتراف ميكند كه در گذشته مطالعات گستردهاي در حوضه آبريز سيروان به دست مشاورين مختلف انجام شده است كه «ميتوان گفت همگي آنها به مطالعات كمي اين حوضه آبريز پرداختهاند و مقوله كيفي آب چندان مورد توجه قرار نگرفته است.» از سال 1386 كه موضوع سد ژاوه مطرح شد اين مساله مورد اعتناي متخصصان بوده است. فاطمه ظفرنژاد، كارشناس و پژوهشگر حوزه آب، در سال 1399 در مورد سد ژاوه چنين مينويسد:
«در يك آبخيز كوچك يا در يك زيرحوضه كه چند سد بزرگ درآن وجود دارد سد تازهاي تصويب ميشود در حالي كه سيماي مصرف نشان ميدهد آبي پشت سد جمع نخواهد شد مگر فاضلاب شهرهاي بالادست سد ژاوه.» هرچند متخصصان اين مساله را به شركت آب و نيرو و وزارت نيرو گوشزد كرده بودند، اما تصميم بر اين شد كه مسووليت كيفيت رودخانه و مديريت حوضه آبخيز به عهده ارگانهاي ذيريط استاني است و تا ساخت سد و آبگيري اين مساله را بايد حل كنند. مديريت كيفي رودخانه قشلاق و گاوهرود به عهده مسوولان استان است. ارگانهاي استاني نيز هيچ دخالتي در برنامهريزي، طراحي و ساخت (اجرايي) سد ژاوه نداشته، هيچ مسووليتي در قبال مديريت كيفيت حوضه سد ژاوه را قبول نكردهاند، چراكه بهزعم خود، اعتبارات لازمي براي اجراي آن دريافت نكرده بودند.
روايت سازندگي و توسعه يا ناكارآمدي مديريتي؟
گزارش شركت آب و نيرو (1399) اين را متذكر ميشود كه مسووليت رفع 55 درصد از آلودگيهاي ورودي به مخزن سد ژاوه به عهده ادارات مختلف استان كردستان است كه تقسيم وظايف مربوط به فعاليتهاي آن در نامه شماره 16959/200/97/ص مورخ 23/12/97 شركت آب منطقهاي استان كردستان به توافق ادارات مربوطه رسيده است. ابهاماتي زيادي وجود دارد كه چطور اين ادارات استاني 55 درصد آلايندهها را كنترل ميكنند. براي تقليل اهميت اينبار آلودگي، بسياري از مسوولان ذيربط اين روايت را بازگو ميكنند كه اگر اين 45 درصد كنترل شود و تصفيهخانه ارتقا يابد، 55 درصد آلودگي چيزي نيست. در عمل از رويكرد «انشاءالله در آينده درست ميشود» يا به عبارتي، موكول كردن تكميل تصفيهخانه و حذف 55 درصد از آلودگيهاي ديگر در آيندهاي نامعلوم استفاده ميشود.
تهديدي براي امنيت اجتماعي پايدار در منطقه
يكي از موضوعات مهم امنيت ملي در بحث مديريت منابع آب اين است كه آلودگي اين منابع و ايجاد آلودگي در اين سطح با ايجاد درياچه فاضلاب ميتواند تهديد جدي براي امنيت ملي باشد: ايجاد درياچهاي با آلودگي، مصداق كاهش منابع است كه تبعات اقتصادي را هم در بر دارد. براي مثال با توجه به دشواري امكان زيست در روستاهاي حاشيه، بالادست و مجاور سد بسياري از باغات مستعد اطراف سنندج از بين خواهد رفت و اين موضوع از يك سو با از بين بردن باغاتي كه عمده محصولات كشاورزي را براي شهرهاي اطراف تامين ميكند در اقتصاد منطقه تاثيرات ناگواري خواهد داشت. يكي ديگر از پيامدهايي كه امنيت ملي را تهديد ميكند، تشديد مهاجرت است. از بين رفتن امكان معيشت در روستاها و روي آوردن روستاييان به مهاجرت و مشاغل كاذب از ديگر پيامدهاي اين موضوع خواهد بود. از سوي ديگر پيامدهاي بهداشتي اين موضوع براي ساكنان روستاها و شهر سنندج از جمله موضوعات مهمي است كه وجه اقتصادي قابل توجهي دارد. پديده حاشيهنشيني و مهاجرت از روستاهاي اطراف شهرهاي استان پديدهاي رايج است و در مجاورت سنندج نيز نواحي منفصل شهري پذيراي مهاجرين روستاهاي اطراف شدهاند. در حال حاضر روستاي دوشان با پذيرش مهاجرت عمدتا از روستاهاي بين شهرستان سنندج و كامياران از حالت روستا به يك ناحيه منفصل شهري تبديل شده است كه عمدتا نوع مهاجرت به صورت دستهجمعي از هر روستا چند خانوار بوده است. اكنون در صورت آبگيري سد و نبود شرايط مساعد زندگي روند مهاجرت اين روستا و حاشيهنشيني گسترش خواهد يافت، به عبارت ديگر اين موضوع منجر به تغييرات دموگرافي منطقه خواهد شد، با تغيير شيوه زيست روستاييان پس از مهاجرت به حاشيه شهرها الگوهاي رفتاري و فرهنگي آنان نيز دستخوش دگرگونيهاي زيادي خواهد شد و بنيانها و ارزشهايي كه در روستاهاي مبدا مورد توجه بوده است معمولا در حاشيه شهرها فاقد كاركرد اجتماعي خواهد بود.
لطمه واردن شدن به منظر فرهنگي هورامان به عنوان ميراث جهاني يونسكو
درياچه اين سد در حريم و عرصه منظر فرهنگي هورامان به عنوان ميراث جهاني يونسكو قرار گرفته است. يكي از شاخصهاي ارزيابي ميان مدت اين اثر جهاني حفظ محيط زيست و كاهش آسيب سد ژاوه است كه يونسكو به سازمان ميراث فرهنگي ابلاغ كرده. علاوه بر اين حفظ آثار ميراث فرهنگي و تاريخي در اين ميراث جهاني جزو وظايف ذاتي وزارت ميراث است كه پس از ثبت جهاني اين اثر در تعهدات جمهوري اسلامي ايران به يونسكو نيز قرار دارد. بنابراين وجود درياچه آلوده سد ژاوه نه فقط يك فاجعه زيست محيطي است، بلكه به (1) منظر فرهنگي هورامان به عنوان ميراث جهاني يونسكو و (2) معيشت و زندگي و رونق اقتصادي مردم منطقه لطمه وارد ميكند .
رييس شوراي سياستگذاري
آب و خاك اتاق سنندج