گروه سياسي
پس از طرح ادعاهاي غيرمتعارف امارات و همراهي اتحاديه اروپا در خصوص جزاير ايراني، اين پرسش در فضاي عمومي كشور ايجاد شده كه دليل طرح اين ادعاها در اين بازه زماني خاص چيست و مهمتر از آن دورنمايي كه طرفهاي مقابل از طرح چنين ادعاهايي دنبال ميكند واجد چه ويژگيهايي است؟ ابتدا لازم است درباره اينكه امارات و برخي كشورهاي عربي و اروپايي به دنبال چه هستند؟ صحبت شود.حشمتالله فلاحتپيشه، تحليلگر مسائل سياسي در گفتوگو با «اعتماد» ضمن ارزيابي چرايي طرح دوباره اين ادعاها در شرايط خاص منطقهاي آن را از ابعاد گوناگون بررسي ميكند. به اعتقاد فلاحتپيشه، اعراب، اروپا و اسراييل و امريكا هر كدام از طرح اين ادعاها، دستاوردهاي متفاوتي را دنبال ميكنند. امارات به دنبال آن است كه اين موضوع در مجامع بينالمللي طنينانداز و از طريق شوراي امنيت سازمان ملل، راي مشورتي از ديوان لاهه اخذ شود. اروپا اما قصد دارد اين پالس را به ايران صادر كند كه نبابد در نبرد اوكراين در صف حمايت از روسيه بايستد.فلاحتپيشه در عين حال طرح اين موضوع توسط امارات و اعراب در شرايطي كه اسراييل هر روز در غزه و لبنان كودككشي و نسلكشي ميكند، معنادار ارزيابي ميكند. به اعتقاد اين تحليلگر، بيشترين منفعت از طرح اين نوع موضوعات حاشيهاي، متوجه اسراييل است كه توجه افكار عمومي را از جناياتش پرت ميكند.
ادعاهايي كه اخيرا امارات و اتحاديه اروپا در مورد جزاير ايراني مطرح كردهاند از منظر سياسي واجد چه معاني خاصي هستند؟
اين روند جديد از طرح ادعاها در مورد جزاير ايراني ابتدا از سوي كشورهايي آغاز شد كه حداقل ايرانيها همواره آنها را به عنوان دوست و شركاي راهبردي خود در نظر ميگيرند. در واقع ابتدا اين روسيه و چين بودند كه چنين فضايي را شكل داده و از ادعاي طرف اماراتي حمايت كردند. پس از اين دو كشور، حمايتها به سمت كشورهاي اروپايي رفته و در ادامه هم ميتوان پيشبيني كرد كه امريكا هم به جمع كشورهاي حمايتكننده از اين درخواست بپيوندد.
اهدافي كه در پس اين ادعا دنبال ميشود چه هدفهايي است؟ اماراتيها ميخواهند با طرح اين ادعاها چه دستاوردي كسب كنند؟
اين ادعاها ابتدا اهداف حقوقي دارد و پس از آن پاي اهداف سياسي در ميان است. اين هدف حقوقي كه اتفاقا در فضاي سياسي كمتر به آن پرداخته ميشود، آن است كه اماراتيها به دنبال گرفتن يك راي مشورتي از ديوان لاهه هستند. آنها به خوبي ميدانند كه ادعاي بيجايي دارند و مردم ايران هم به هيچوجه حاضر نيستند در قبال تماميت ارضي خود كوتاه بيايند. در واقع اين كشورها سعي ميكنند، اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد را وادار كنند كه از ديوان لاهه راي مشورتي بخواهند. در صلاحيت شوراي امنيت سازمان ملل است كه در موارد اختلافي، راي مشورتي از ديوان طلب كند. به اين شكل موضوعي كه ذيل مسائل داخلي ايران قرار دارد به يك موضوع بينالمللي بدل ميشود. اين كاري است كه اماراتيها از منظر حقوقي آن را پيگيري ميكنند كه به نظر من خطرناك است.
چه عاملي اماراتيها را به اين نتيجه رسانده كه از اين نمد ميتوانند براي خود كلاهي ببافند؟ چرا اماراتيها احساس كردهاند اين مسير براي آنها دستاوردي دارد؟
در واقع اين خلأ ديپلماسي شكل گرفته در ايران طي سالهاي اخير است كه اماراتيها را به طمع انداخته است. اشتباهات مكرري كه طي سالهاي اخير در حوزه سياست خارجي ايران صورت گرفته، ايران را به يك كشور پر دشمن تبديل كرده است. از سوي ديگر، ايران كشورهايي مانند روسيه و چين را به عنوان دوست خطاب كرده و براي آنها هزينه داده كه هرگز حاضر نبودهاند قدمي به نفع ايران بردارند. اين موضوع به ضعفهاي دستگاه سياسي خارجي سخنراني محور ايران باز ميگردد. در حالي كه سياست خارجي در هر كشوري با واقعيتها سر و كار دارد.
كشورهاي اروپايي هم به اين دليل است كه وارد اين بازي شدهاند؟ اروپا و اعراب از دل اين منازعه چه طلب ميكنند؟
كشورهاي اروپايي سعي كردهاند با اين اقدام پيامي به ايران ارسال كنند؛ اين پيام به معضل اوكراين مرتبط است. اروپاييان ادعا ميكنند، ايران در ماجراي اوكراين، سمت روسيه را گرفته و به اين كشور وزن بيشتري داده است. بنابراين به دنبال انتقام از ايران هستند. كشورهاي عربي هم از اين شكاف ميان ايران و اتحاديه اروپا بيشترين استفاده را كردهاند. مساله اين است كه عربها دانسته يا ندانسته با اين نوع اقدامات، خدمت زيادي به صهيونيسم جهاني ميكنند.در شرايطي كه مهمترين گسل خونبار منطقهاي كه هر روز دهها فلسطيني را ميكشد، مشكل غزه است، اعراب كوچكترين بيانيهاي در مورد مشكل فلسطين صادر نميكنند، اما موضوع ايران را بولد ميكنند. معتقدم اعراب در اين مورد خاص تبانيهايي را با اروپا و صهيونيسم جهاني انجام دادهاند.
در ميان ايرانيان نحوه مواجهه با اين رخدادها چگونه است؟ ايرانيها در خصوص اين صفكشيها چگونه ميانديشند؟
اين گزارهاي است كه امارات و ساير كشورهاي عربي و اروپايي، توجهي به آن نكردهاند و آن اينكه ايرانيها در خصوص مسائل سرزميني بهرغم هر نوع اختلافي با هم وحدت نظر دارند. هيچ ايراني را در هيچ نقطهاي از جهان نميبينيد كه بهرغم اختلافات، تفاوتها و تضاربهاي سياسي ادعاهايي كه در مورد جزاير سهگانه ميشود را محكوم نكرده باشد. اگر در كشور نوعي مديريت سياسي درستي وجود داشته باشد، همين عامل ميتواند به يك عامل وحدت بخش و اثرگذار براي مجموعه ايرانيان باشد.
راهبرد دستگاه ديپلماسي ايران در اين مواجهه چه ميتواند باشد؟
ديپلماسي در جهان بايد نشاندهنده وحدت و نقاط اشتراك مديريت و تصميمسازيهاي سياسي باشد. در ايران اما ميبينيم فردي كه خود را راس هرم يك جريان سياسي خاص در جناح اصولگرا ميداند، مدعي آغاز جنگ آخرالزماني است و ميگويد ايران هم بايد وارد ميدان اين منازعه شود! همزمان با اين نوع اظهارات، وزير خارجه ايران، سفرهاي زيادي را براي بهبود مناسبات ارتباطي با جهان خارج انجام ميدهد. معتقدم بزرگترين آفت در حوزه سياست خارجي ايران از داخل ايران است. جرياناتي در كشور وجود دارند كه دركي روشني از منافع ملي و مصالح عمومي ندارند و به جاي دنبال كردن راهبردهاي كلان كشور، مواضعي در راستاي منافع اسراييليها اتخاذ ميكنند. معتقدم در سطح كلان بايد سياست خارجي دشمنساز سالهاي گذشته را مورد بازبيني قرار داده و به سمت كاهش تنشها حركت كرد. وقتي تنشها كاهش يابند، هر موضوع كوچكي براي ايران بدل به يك گزاره خطرساز و خطرناك نخواهد شد.
طرح ادعاها در مورد جزایر ایرانی ابتدا از سوی کشورهایی آغاز شد که حداقل ایرانیها همواره آنها را به عنوان دوست و شرکای راهبردی خود در نظر میگیرند. در واقع ابتدا این روسیه و چین بودند که یک چنین فضایی را شکل دادند.
اماراتی ها به دنبال گرفتن یک رای مشورتی از دیوان لاهه هستند. آنها به خوبی میدانند که ادعای بیجایی دارند و مردم ایران هم به هیچ وجه حاضر نیستند در قبال تمامیت ارضی خود کوتاه بیایند.
کشورهای اروپایی سعی کردهاند با این اقدام پیامی به ایران ارسال کنند؛ این پیام به معضل اوکراین مرتبط است. اروپاییان ادعا میکنند، ایران در ماجرای اوکراین، سمت روسیه را گرفته و به این کشور وزن بیشتری داده است.
در شرایطی که مهمترین گسل خونبار منطقهای که هر روز دهها فلسطینی را میکشد، مشکل غزه است، اعراب کوچکترین بیانیهای در مورد مشکل فلسطین صادر نمیکنند، اما موضوع ایران را بولد میکنند.
معتقدم در سطح کلان باید سیاست خارجی دشمنساز سالهای گذشته را مورد بازبینی قرار داده و به سمت کاهش تنشها حرکت کرد. وقتی تنشها کاهش یابند، هر موضوع کوچکی برای ایران بدل به یک گزاره خطرساز و خطرناک نخواهد شد.