خوزستان در ميان آتش و غبار
مژگان جمشيدي
بيش از بيست روز است كه هورالعظيم، در بخش عراقي (و بعضا ايراني) پيوسته در آتش ميسوزد بيآنكه مسوولان پاسخي شفاف براي علت اين سوختنها يا راهكاري ديپلماتيك براي حل مشكل ارايه دهند. يكي دوباري بالگردهاي ايراني- بعد از آنكه دود حاصل از سوختن توربزارهاي تالاب، نفس خوزستانيها را به شماره انداخت – به هوا برخاستند تا آبي به آتش بپاشند. اما آتش چند روزي است بار ديگر شعلهور شده و دود سياه، اينبار چنان آسمان خوزستان را در برگرفته كه روز گذشته تمامي ادارات هويزه را به تعطيلي كشاند. وضعيت در بستان، رفيع، سوسنگرد، حميديه و اهواز نيز بهتر از هويزه نيست و مركز فوريتهاي پزشكي خوزستان از آماده باش مراكز درماني خبر داده و از مردم خواسته از خروج غيراضطراري از منزل خودداري كنند. در همين حال مديريت بحران نيز اعلام كرده به دليل افزايش چشمگير دماي هوا در روز چهارشنبه اين هفته و احتمال قطعي برق، تمامي ادارات شهرهاي خوزستان تعطيل است!
گرماي شديد، بيآبي و بيبرقي، گرد و غبار، آلودگي هوا و آتش و دود! اين، حكايت اين روزها و سالهاي اخير خوزستان است، خوزستاني كه روي دريايي از هيدروكربور خوابيده و قرنهاست به واسطه جلگه پرآب و حاصلخيزش مهد ظهور بزرگترين تمدنهاي بشري در خاورميانه بوده اما حالا چنان در چنبره فجايع زيستمحيطي و فقر و بيكاري گرفتار شده كه ساكنانش از آن ميگريزند و آنها كه ميمانند نبود آب و انرژي و ريههاي پرشده از خاك را بهانهاي براي اعتراضاتشان ميكنند و اين همه در حالي اتفاق ميافتد كه تاكنون بارها كارشناسان نسبت به تشديد بحرانهاي آب و هوايي در ايران به دليل انتخاب الگوهاي غلط توسعه كشاورزي و صنعتي هشدار دادهاند. اينكه ايران نيز متاثر از پديده تغيير اقليم در جهان است شكي نيست اما اقليمشناسان برجسته كشورمان - همچون بهلول عليجاني و محمد جعفر ناظمالسادات – تخريب سرزمين و از بين رفتن پوشش گياهي و تالابها را عامل ديگري براي تشديد پيامدهاي گرمايش جهاني و خشكسالي در كشورمان اعلام كردهاند.
در همين حال موسسه اقليمشناسي دانشگاه زوريخ نيز چند سال قبل هشدار داده بود تا نيمه قرن حاضر، دما و رطوبت بالا در منطقه خليج فارس شرايطي را ايجاد ميكند كه زندگي در جنوب ايران به ويژه در ماهشهر و ساير بخشهاي خليج فارس عملا غيرممكن ميشود و اين پيشبيني هر سال بيش از گذشته به منصه ظهور ميرسد به طوري كه اهواز در تيرماه سال گذشته با ثبت دماي 54 درجه ركورد گرمترين شهرهاي جهان را ثبت كرد. اما آنچه نگرانيها را در مورد خوزستان و ديگر استانهاي جنوبي كشورمان تشديد كرده وابستگي شديد معيشتي مردم به منابع آب و خاك است كه هر سال بيش از قبل در حال زوال است. گرما براي مردم حاشيه جنوب خليج فارس به ويژه در كشورهاي امارات، عربستان، كويت و قطر كه تقريبا از رفاه نسبي برخوردارند شايد چندان آزاردهنده نباشد اما براي مردمان خوزستان و ديگر استانهاي جنوبي كشورمان كه معيشتشان عمدتا به دامداري و كشاورزي وابسته است و آب و خاك اين مناطق نيز پيوسته در حال تخريب و كاهش است يعني گسترش فقر! ضمن اينكه زيرساختهاي كهنه و قديمي در انتقال آب و انرژي اكنون مشكل همهروزه خوزستان است.
اين همه در حالي اتفاق ميافتد كه با وجود گزارش هشداردهنده «چشمانداز اقليم ايران» براي افزايش تابآوري و سازگاري كشور با تغيير اقليم و توسعه انرژيهاي پاك به عنوان تنها راهكار مقابله با اين بحران، كه از سوي سازمان هواشناسي منتشر شده نهتنها سياستها و برنامههاي توسعه كشور با محدوديتهاي اقليمي كشور همسو نشده كه متاسفانه اين برنامهها هر روز بيشتر از قبل به اندك منابع آب و خاك وابسته ميشود! طرح توسعه 550 هزار هكتاري كشاورزي خوزستان و برنامهريزي براي انتقال بيشتر آب از سرشاخههاي كارون آن هم بدون ارزيابي زيستمحيطي، تنها يك نمونه از سياستها و برنامههاي ناپايدار دولت است كه ميتواند بيابانزايي در خوزستان را تشديد و همين اندك آب موجود را هم كاهش دهد. حال بايد پرسيد دولت چه برنامهاي براي جايگزيني نيروگاههاي آبي و فسيلي با نيروگاههاي خورشيدي در خوزستان به منظور تامين انرژي پاك و مورد نياز مردم دارد؟ فراموش نكنيم فناوري انرژي پاك هر ساله در كشوري چون آلمان 360 هزار شغل جديد ايجاد ميكند كه ميتواند يكي از موثرترين راهكارهاي اشتغالزايي در ايران و خوزستان هم باشد.