سوءاستفاده ترامپ از براندازان
داوود حشمتي
احمد زيدآبادي روزنامهنگار در مقالهاي كه در كانال تلگرامياش منتشر كرد به مساله «براندازها» پرداخته است. معتقدم همانطور كه براندازها رفتهرفته زاويه خودشان را با خاتمي و حتي سيدمصطفي تاجزاده مشخص و شروع به ناسزاگويي به آنها كردند، زيدآبادي را نيز كه پيشتر «شرف آل قلم» ميناميدند، به تيغ فحاشي مينوازند.
خصوصا با انتشار اين مقاله اخير كه به درستي به ماهيت آنها پرداخته و در بخش مهمي از آن مينويسد: «حالا لشكر سايبري برانداز تا جان در بدن دارد فحش و ناسزا دهد! به پيامبر و علي و حسين هتاكي كند! به فلسطينيهاي آواره و تحت اشغال ناسزا بگويد و پاچهخواري موجود نژادپرستِ متهم به فسادي چون نتانياهو را كند! به همه شخصيتهاي تاريخي و چهرههاي امتحان پس داده و رنج كشيده بيادبي و بياحترامي كند! تهديد به انتقام و خونريزي كند! ديگر كسي نگران فحاشي اين جماعت نخواهد بود. از اين پس، تعريف و تمجيد و ستايش اين عده، مايه ننگ و بدنامي و دشنامشان سبب افتخار و سربلندي خواهد بود. يعني دقيقا همان منطقي كه در مورد كيهان شريعتمداري جاري و ساري است!»
اما بخش مهم اين مقاله به نظر من جايي است كه به رابطه ترامپ و براندازان اشاره ميكند و معتقد است كه ترامپ مشغول استفاده از براندازان است. پيشتر در روزنامه اعتماد به همين نكته اشاره كردم و ذيل عنوان «ترامپ آخرين نقطه اميد براندازان است»، نوشتم كه ترامپ به محض رسيدن به شرايط مذاكره آنها را رها خواهد كرد.
احمد زيدآبادي مينويسد: گويا دولت دونالد ترامپ نيز به نتيجه مشابهي رسيده است. از همين روست كه ترامپ با بياعتنايي به اين جماعت فحاش يا صرفا استفاده ابزاري از آنان براي اعمال فشار بر جمهوري اسلامي، تمام قدرت خود را به كار گرفته تا با جمهوري اسلامي مذاكره و معامله كند و آنها را به سمت و سوي ديگري بكشاند. با اين حساب، براندازان در قالب لشكر هتاك، هنوز ظهور نكرده، رو به افول و تباهي گذاشتند.
23 تيرماه در روزنامه اعتماد نوشتم: «ترامپ از دو ابزار تحريمها و گروههاي برانداز مانند منافقين و حتي حزب كومله استفاده خواهد كرد تا اول اقتصاد را در حالت فروپاشي قرار دهد و دوم شرايط اجتماعي. اما به خوبي ميداند هيچ كدام از اين دو عامل نميتواند نقطه نهايي رژيم چنج در ايران باشد.
در اين وضعيت نكته اين است كه بدانيم ترامپ مشغول سوءاستفاده از نيروهاي اپوزيسيون برانداز است. آنها اگر واقعبين باشند متوجه ميشوند كه آلتدست ترامپ شدهاند و به محض رسيدن به موقعيت مطلوب از نظر ترامپ (يعني پذيرفتن مذاكره مجدد) همه آنها را بدون هيچ نگراني به كناري پرت خواهد كرد. تنها مانع او اول اسراييل است كه خواستهاش محدوديت هستهاي است و در مرتبه دوم عربستان كه درخواست محدوديت موشكي دارد. مشكل ترامپ تنها راضي كردن اين دو كشور است. براي عبور از موانع آنها هم ناچار است اولين قدمهاي مذاكره را به صورت پنهاني بردارد. درست همان كاري كه اوباما انجام داد.
اعتراض دي ماه 96 نقطه عطف مهمي بود كه براندازان را به توهمي بزرگ دچار كرد. اين توهم بزرگ با سوءاستفاده جريان ترامپ از آنها بزرگتر هم شد. اما همانطور كه پيشتر نوشتم ترامپ آخرين نقطه اميد براندازان بود و بعد از آن شايد هيچوقت شرايطي چون امروز پديد نيايد كه كاخ سفيد را متشكل از ترامپ، جولياني و پمپئو ببينيم و در منطقه هم شاهد همراهي نتانياهو و بنسلمان باشيم.