• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4222 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۰ آبان

براي زلزله ‌زده هيچ باراني عاشقانه نيست

زلزله‌اي كه آبان سال 1396 سرپل ذهاب و روستاهاي اطراف آن را تكان داد، دل بسياري از ايرانيان را در سراسر كشور و خارج از آن لرزاند. بسياري به سمت مناطق زلزله‌زده رهسپار شدند و گروهي در شهرهاي خود كار جمع آورهاي هداياي مردمي را به عهده گرفتند. كاميون كاميون روزانه به سمت اين مناطق سرازير مي‌شد اما همچنان درد در جان زلزله‌زده‌ها مي‌پيچد، بسياري در كانكس و چادر زندگي مي‌كنند و زمستان و سرماي ديگري در راه است. نزديك شدن به سالگرد زلزله كرمانشاه بهانه‌اي شد تا كاربران توييتر فارسي دغدغه‌هاي خود در اين زمينه را با ديگران به اشتراك بگذارند. آنچه مي‌خوانيد بخشي از اين پيام‌هاست:

«كانكس نمي‌تواند جايگزيني براي خانه باشد! زلزله‌زدگان بايد در مسكن مناسب سكونت داشته باشند تا ضمن غلبه بر ترس و اضطراب ناشي از زلزله و پس‌لرزه و مشكلات روحي ناشي از آن با آرامش و بدون دغدغه و ترس از بارندگي و توفان به زندگي عادي برگردند»، «براي زلزله‌زده هيچ باراني عاشقانه نيست»، «يك سال از زلزله مهيب سرپل‌ذهاب و استان كرمانشاه گذشت. به گفته فرماندار سرپل‌ذهاب هنوز حدود ۳0 درصد مستاجران زلزله‌زده در «كف خيابان» زندگي مي‌كنند.... چه زود فراموش شدن اين مردم. گويي همه‌مون با كوله‌باري از مشكلات و محدوديت‌ها تنهاشون گذاشتيم»، «در حالي كه پس از گذشت يك سال از زلزله سرپل‌ذهاب هنوز خدمات درماني در چادرها ارايه مي‌شود»، «هنوز بي‌خانماني براي مردم زلزله‌زده سرپل‌ذهاب ادامه دارد حتي از مينيمم‌هاي امكانات زندگي محروم هستند»، «روزهاي سرد و غمگين كرمانشاه رسيد»، «3 نفر تو يه كانكس ميخوابن، دو تاشون مدرسه مي‌رن تو همين فضا بايد بخوابن، غذا بخورن، درس بخونن، از سرما و گرما هم اذيت نشن»، «صداي دردها تا آسمان بلند است»، «بانوي زلزله‌زده كه در قبرستان زندگي مي‌كند از دردهاي خود و فشارهاي زندگي مي‌گويد! نزديك به ١۵٠ خانواده از زلزله‌زده‌هاي كرمانشاه در كانكس يا چادر در قبرستان امامزاده «احمد بن اسحاق» سرپل‌ذهاب زندگي مي‌كنند! مردم جايي ندارند بروند وگرنه هيچ كس راضي به زندگي در قبرستان نيست»، «يك ‌سال از زلزله كرمانشاه گذشت ولي تغيير آنچناني در وضعيت مردم مشاهده نمي‌شود»، «زمستاني ديگر در راه است خيلي‌ها هنوز در كانكس و چادر زندگي مي‌كنند »، ‌«زمين كه خفت، نوبت به توفان گرد و غبار و باران مي‌شود...»، «اي واي از اين همه درد»، «باران هميشه حادثه‌اي عاشقانه نيست، از آنها كه سقف‌شان شده است آسمان بپرس!»، ‌«يادمون نره در همين لحظات، هموطناني داريم كه نه سقفي دارند و نه خانه‌اي و نه حتي اندكي شادي»، «بر پيراهن اين كودك زلزله‌زده سرپل‌ذهاب نوشته شده
happy smile . اما نگاه مستأصل، پاهاي برهنه، لب‌هاي آويزان او در سيلي كه چادرش را احاطه كرده، تضادي هولناك است»، «سلبريتي‌ها يك واحد هم نساختند»، «نشون به اون نشون كه روستاي زرده پس از بمباران شيميايي اين دومين باري است كه كلا صدمه مي‌بيند و حتي يك خانوار هم اسكان داده نشده»، «بازم بگم زلزله مسخره نيست؟!»، «لعنت به تو زلزله دست و دلمان لرزان است تو ديگر چرا»، «آن موقع‌ها فضاي مجازي نبود بم بعد از زلزله تقريبا رها و فراموش شد اين روزها هم در هياهوي بحران‌هاي كشور، كرمانشاه تنها ماند»، «فلك كي بشنوه آه و فغونُم؟ به هر گردِش زنه آتش به جونم يك عمري بگذرونُم با غم و درد به كامِ دل نگرده آسِمونُم»، «من پري كوچك غمگيني را مي‌شناسم كه در اقيانوسي مسكن دارد و دلش را در يك ني‌لبك چوبين مي‌نوازد آرام آرام...».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون