لحظاتي ناب در تعطيلات نوروز
عيد 92 بود كه يك گروه نمايشي تصميم گرفت تعطيلات نوروز اجرايشان متوقف نشود و براي مسافران و شهرونداني كه عاشق سكوت تهراناند روي صحنه باشد. تجربه شگفتانگيزي بود كه در يك عصر بهاري، بدونِ ترافيك، خيابانهاي مركز شهر رو بدون ترس از «طرح ترافيك » طي كني و اينبار، همراه با مخاطباني ناآشنا به تماشاي تئاتر بنشيني. مخاطباني كه هركدام از يك سمت ايران آمده و تصميم دارند بعد از ديدوبازديد از آشنايان و موزههاي هميشه يكشكلِ تهران، با تئاتر و سقراط مواجه شوند. سقراط نزديك به دو ساعت، تشريفات متداول عيد را از پسِ ذهن كنار ميزد و 800 نفر را همزمان پرتاب ميكرد به يونان قبل از ميلاد و فلاسفهاش. بگذريم كه حتي قهوه و سيگار و گپهاي فرهنگي بعد از نمايش هم طعم ديگري داشت؛ طعمي متفاوت و جذاب كه ناشي از تداخل فرهنگهاي مختلف تماشاگران و البته بازي بينظير فرهاد آييش بود.
خوشبختانه تجربه موفق پارسال، امسال هم تكرار ميشود اما نهفقط در سالنهاي رسمي. تماشاخانه خصوصي باران تا پايان عيد ميزبان نمايش آخرين نامه است. آخرين نامه تاكنون توانسته نزديك به صدشب در سالنهاي تهران و شهرستان با مخاطب ارتباط برقرار كند و با زبان بيپيرايه و صادقِ خود، بازگوكننده لحظات ناب انسانهاي جامعهاش باشد. جامعهاي كه هنوز از عدم تصوير و ثبت درست مردمانش رنج ميبرد و گويا هرچندسال يكبار خود را بازتوليد ميكند تا شايد صاحب شكل شود. شكل نمايش ساده و خلاق است. صحنه پر است از استانبوليهاي فلزي؛ استانبوليهايي كه هرلحظه در ذهن ما تبديل به مكان و شيئي متفاوت ميشوند تا جايي كه اشيا از امكانات ابتدايي تهي ميشوند و
در كنار شكلگيري روابط و نسبت بين سه كاراكتر، قصه را پيش ميبرند و چهچيز شگفتآورتر از بازي متمركز بازيگراني كه نويد نسلِ تازهاي در تئاتر را ميدهند؛ بازيگراني كه آرام و بيحاشيه در كنار گروهها و جريانهاي باتجربهتر قد كشيدهاند و امروز خودشان تبديل به جريان شدهاند و نامشان بسيار آشنا و اميدبخش است. نويد محمدزاده، پوريا رحيميسام و ميثم نوروزيمقدم بهدرستي موقعيت كاراكترهاي خود در دل جنگ را دريافتهاند و براي فرار از اين ترس و بيهودگي، مدام موقعيت و گذشته كاراكتر را براي همديگر و تماشاگر بازتعريف ميكنند تا شايد زمان بگذرد... و زمان ميگذرد تا آخرين نامه هم به دستشان ميرسد... و شما ميتوانيد خواننده آخريننامه نمايش باشيد اگر از ششم تا چهاردهم فروردين 94 (چقدر سخته نوشتن عدد 94!) ساعت 20:30 به خيابان فلسطين، پايينتر از خيابان انقلاب، پلاك 292، تماشاخانه باران برويد و به تماشاي نمايش بنشينيد.