مزیتهای سفر عمران خان
محمد شریعتی دهاقانی
سفر نخستوزیر پاکستان به ایران بنا بود زودتر از این انجام شود. عمرانخان در زمان انتخابات وعده داده بود که زود به ایران سفر کند. منتها مسائل پیچیدهای مانند مسائل ایران با عربستان سعودی و نیز روابط تاریخی پاکستان با عربستان موجب به تعویق افتادن این سفر شده بود. آقای عمرانخان شخصیت سیاسی نداشت و در واقع از عرصه بازی «کریکت» که بازی محبوب پاکستانیهاست به حوزه سیاست آمده است. مدتها بود که او حرکتهاي مردمی را رهبری میکرده و حالا که به نخستوزیری رسیده، معادلاتی در خود پاکستان وجود دارد از جمله در حوزه نظامی که باید آنها را در نظر داشته باشد و رعایت کند. پاکستان از زمان تاسیس خود با ایران مناسبات خوبی داشته؛ همانطور که با عربستان مناسبات خوب و حتی بهتری داشته است. وضعیت اقتصادی پاکستان به گونهای نیست که فقط با ایران ارتباط داشته باشد و مصالح ایران را بر مصالح دیگران ترجیح بدهد. در اینجا هم مساله فشارهای امریکا مطرح است و هم فشارهایی که عربستان وارد میکند. با توجه به این مسائل، حالا که ایران روابط خوبی با عربستان ندارد...
سفر نخستوزیر پاکستان به ایران بازخورد خبری و تبلیغاتی خوبی برای کشور ما خواهد داشت. بدیهی است که اگر روابط ما با عربستان نه خوب بلکه عادی شود، در روابط ما با همسایگانمان هم بسیار موثر خواهد بود. بنابراین تا به این چشمانداز بلندمدت برسیم، باید بتوانیم روابطمان با همسایگانمان را به خوبی اداره کنیم و روابط فیمابین با پاکستان هم ذیل این ضرورت قرار میگیرد. مساله امنیت و حفظ مرزها هم برای پاکستان مهم است و هم برای ایران. ما باید ملاحظات کشورهای همسایه و محدودیتهای آنها را در نظر بگیریم. ما نمیتوانیم با پاکستان بدون در نظر گرفتن روابط این کشور با دیگر کشورها رابطه داشته باشیم. همانطور که در مورد عراق و سایر کشورهای منطقه هم چنین ملاحظاتی اهمیت دارد. با توجه به مجموع شرایط باید تلاش کرد که رابطه قدیمی ما با پاکستان حفظ شود. از نظر امنیتی هم باید اولویتها را به پاکستان تذکر بدهیم. گشت مشترک پاکستان و ایران هم پیشنهاد داده شده است که موضوع مهمی است. ضمن اینکه بعید نیست موضوع واسطه شدن پاکستان بین ایران و عربستان از سوی عمرانخان در این سفر مطرح شود. همانطور که نخستوزیر عراق پیشتر پیشنهاد کرده بود که این نقش را بین دو کشور ایفا کند. البته پیداست که مسائل بین ایران و عربستان را در درجه اول خودشان باید حل کنند. اگر ارادهای در طرفین برای حل مشکلاتشان وجود داشته باشد، آن وقت وساطت دیگران هم میتواند موضوعیت جدیتری پیدا کند. به نظر میرسد این مشکلات قابل حل است؛ همانطور که در دورههای ریاست جمهوری آقایان هاشمی و خاتمی روابط دو کشور مسیر نسبتا بهتری را طی کرد. قدر مسلم سفر عمرانخان به ایران برای کشور ما بازخورد خبری و تبلیغاتی خوبی خواهد داشت. بازتاب این سفر در رسانهها و تحلیلهایشان این بازخورد را به خوبی نشان میدهد؛ تحلیلهایی ناظر بر اینکه ایران از طریق بهبود روابط خود با کشورهای منطقه میتواند بخش مهمی از مشکلات ناشی از تحریمها را برطرف کند. اگر بتوانیم در چالشهای بینالمللی از قدرتهای منطقهای و نیز کشورهایی مانند ژاپن، چین و... استفاده کنیم، بخش زیادی از مشکلات ما برطرف خواهد شد. تاکید آقای روحانی بر اینکه ما با عربستان مشکل اساسی نداریم و مشکل اصلی ما در منطقه با اسراییل است، به این معناست که باید مشکلاتمان را تا حد ممکن با کشورهای منطقه کاهش دهیم. بهخصوص که ملتها در این زمینه که بزرگترین خطر منطقه، اسراییل و حکومت دست راستیهایی مانند نتانیاهو است، با ما هماندیش هستند. اگر در این مسیر حرکت کنیم، بسیاری از تحریمها هم از کار خواهند افتاد. ما میتوانیم روابط اقتصادی، امنیتی و اجتماعی بسیار خوبی با پاکستان داشته باشیم. پاکستان با توجه به تنوع قومیتی و مذهبیاش، برای حفظ موجودیت خودش هم که شده به روابط با ایران توجه خواهد داشت. سیاست اصلی آقای دکتر روحانی در حوزه بینالملل، سیاست دولت اصلاحات است که تنشزدایی در آن محوریت دارد. با این حال باید توجه داشته باشیم که روابط بینالمللی امری یکطرفه نیست و طرفین باید تمایل دوجانبه داشته باشند. ما میخواهیم اما آیا عربستان میخواهد؟ بحرین میخواهد؟ امارات میخواهد؟ پاسخ به این پرسش بسیار مهم است. با توجه به همه این مسائل باید اشاره کرد به تلاشهای بسیار خوبی که آقای دکتر روحانی و آقای دکتر ظریف در خصوص تنشزدایی با کشورهای منطقه داشتهاند. به عقیده من با همه ظلمها و نابسامانیهایی که از طرف کشورهای منطقه صورت گرفته، عکسالعمل رسمی دولت تداعیگر این پیام است که ما خواهان روابط منطقهای هستیم و از سلاحهای ما که به تمامی ساخت داخل است، خطری متوجه همسایگان نیست. این پیام دوستی بسیار اهمیت دارد و همسایگان ما باید به آن توجه داشته باشند.