نگاهي به زمين زير پايمان...
تقي شامخي
موضوع كنترل سيلابها در كشوري خشك و نيمهخشك امري مهم است، چه با مديريت و كنترل سيلابها اولا جلوي آثار تخريبي آبها را ميگيريم و ثانيا مشكل كمبود آب را كه معضل اصلي در چنين شرايط اقليمي است، معالجه ميكنيم. سيل وقتي حركت ميكند، خاك را ميشويد و سر راه خود جان انسانها را ميگيرد، دامها را از بين ميبرد و به زمينهاي كشاورزي خسارت ميزند، خانه و كاشانه مردم را ويران و تاسيسات و زيرساختها را نابود ميكند ولي همين سيلاب اگر رام شود بالاترين نعمت براي آباداني و توسعه و رفاه مردم است و در كشوري خشك و نيمهخشك كه با نوسانات بارندگي همراه است و سالهاي كم باران و خشكسالي و بعضي سالها بارندگيهاي سيلآسا دارد، چنانچه بتوان در سالهاي پرآبي آب را ذخيره و در سالهاي خشك از آن استفاده كرد، اين تدبيري شگفت و باعث رشد، اعتلا و رفاه مردم است. براي كنترل سيلاب سياستهاي متفاوتي ميتوان در پيش گرفت. فعاليتهايي كه با نامهاي آبخيزداري، آبخوانداري، سدسازي، حوضچههاي ذخيره آب و..... مشخص ميشود؛ نشان از اين سياستهاي متفاوت دارد. در هر سرزمين و اقليم با توجه به جغرافيا، پوشش گياهي، وضعيت زمينشناسي و وضعيت اجتماعي اقتصادي بايد ديد مناسبترين اين سياستها كدامند. آنچه مهم است اينكه براي مديريت آبها و سيلابها معمولا تركيبي از اين سياستها مورد استفاده خواهد بود. ولي توجه به اولويتبندي براي رسيدن به مناسبترين سياست عامل موفقيت در مديريت در هماهنگي با وضع اجتماعي و ويژگيهاي سرزميني است. براي رسيدن به مناسبترين انتخاب توضيح مختصري راجع به سرزمين ايران مناسب است. ايران سرزميني كوهستاني با رشتهكوههاي متعدد و دشتهايي در ارتفاعات مختلف و بيابانها و كويرهاست.
سيلابها در كوهها سرازير و مسير رودخانهها را در دشتها پيموده و بار آب و رسوبات خود را در تالابها و چالههاي كويري داخلي و درياها در جنوب و شمال كشور ميسپارد. همانطور كه اشاره شد، نوسانات بارندگي در سالهاي مختلف زياد است و اگر بارندگي متوسط سالانه در درازمدت حدود 250-230 ميليمتر است، بعضي سالها اين رقم تا 400 ميليمتر افزايش مييابد و سالهايي نيز در حدود 150 ميليمتر باقي ميماند. بهعلاوه اين نوسانات از منطقه به منطقه ديگر فاصله اين حداكثر و حداقل را باز هم افزايش ميدهد. بنابراين چنانچه آب در سالهاي پرآبي براي سالهاي كمآبي ذخيره شود، گره اصلي زندگي شايسته و توسعه پايدار سرزمين گشوده خواهد شد... وضعيت جغرافيايي و زمينشناسي ايران خود راهحل اين مشكل را به همراه دارد. در بين كوهها و روي فلات ايران حدود ششصد دشت داريم كه عمده اين دشتها در طول زمان با رسوباتي كه پس از بارندگيها از كوهها سرازير شده و در پاي كوهها نهشته شدهاند به وجود آمدهاند. به اين ترتيب است كه در پاي عمده اين كوهها دشتهاي آبرفتي را داريم. اين دشتهاي آبرفتي برحسب اهميت رسوبات عمقهاي متفاوت از چند ده متر، چند صد متر تا بيش از هزار متر دارند و اين آبرفتها و اين دشتها توان خوبي براي ذخيره آب در خود را دارند. وقتي سيلابها در طول زمان از كوهها جاري شدهاند ابتدا رسوبات دانه درشت را برجاي گذاردهاند و هر چه رسوبها ريزتر بودهاند با آب و به فاصله دورتري رفتهاند. اين است كه درست در دشتهاي نزديك به كوه رسوبات دانه درشت و در تالابها، كويرها يا مصبها رسوبات دانه ريز را داريم (با خشك شدن تالابها همين رسوبات ريزدانه است كه به همراه باد حركت كرده و مشكلات سالهاي اخير را در مناطقي از كشور به وجود ميآورد). طبق مطالعات انجام شده هر مترمكعب از اين رسوبات دانه درشت يا آبرفتهاي دانه درشت 400-300 ليتر آب را ميتواند در خود ذخيره كند. اينكه ما در اين دشتها قناتها را داريم يا چاه حفر ميكنيم و به آب ميرسيم، همين ذخيره است كه بهطور طبيعي با بارندگيها در اين دشتهاي آبرفتي به وجود آمدهاند. در اين دشتها، قسمت بالادست و نزديك به كوه كه آبرفت دانه درشت دارد مثل دهانهاي است كه آب را بهتر و بيشتر به داخل اين ذخيرهگاه هدايت ميكند. در ايران حدود 15 ميليون هكتار (كمي كمتر از 10 درصد سطح كشور) از اين آبرفتهاي دانه درشت خيلي مناسب و حدود 19 ميليون هكتار آبرفت با مرغوبيت كمتر وجود دارد كه ميتوان سيلها را روي آنها پخش و به داخل آبرفت نفوذ داد و در آن ذخيره كرد. حجم اين آبرفتها كه ميتوانند آب را در خود ذخيره كنند به پنج هزار كيلومترمكعب برآورد ميشود يعني پنج هزار ميليارد مترمكعب؛ يعني حدود پانصد برابر ظرفيت سدهايي كه تاكنون ساخته شدهاند. توضيحات بالا با اين هدف بيان شد كه ما ميتوانيم سيلابها را در اين دشتها يا آبخوانها ذخيره كنيم. اين روش به دلايلي كه در ادامه توضيح داده ميشود راهكاري است كه خود طبيعت در شرايط اقليمي مثل ايران در اختيار بشر قرار داده تا اين فلات خشك را قابل زيست كند و اجازه دهد كه تمدنهاي انساني طي قرون در اين سرزمين پايداري خود را حفظ كنند. ما با پخش سيلابها در اين دشتها، آنها را به زيرزمين هدايت ميكنيم تا به جاي اينكه در مسير خود ايجاد خرابي كنند، با پخش شدن و نفوذ به لايههاي زيرين ذخيرهاي براي سالهاي كمآبي به وجود آورند. به اين ترتيب بوده كه از گذشتههاي دور انسانها توانستهاند با حفر چاهها و قناتها حيات پايدار و تمدن خود را روي اين فلات سامان دهند. اين كار از گذشتههاي دور در اين سرزمين صورت ميگرفته، آبخوانها تغذيه ميشدهاند و چاهها و قناتها آبدار ميشدهاند. در روزگاري كه جمعيت كشور حدود 10 ميليون و شهرها و روستاها بسيار پراكنده بودهاند، همان اندازه نياز مردم و سرزمين را تامين ميكرده و سيلابها هم در بستر رودخانهها، تالابها و درياها هدايت ميشدند.
امروز جمعيت كشور حدود 80 ميليون نفر و نياز آبي براي كشاورزي و شهرها و صنايع بسيار افزايش يافته است كه ما با ايجاد سدها و حفر چاهها، آب بسيار زيادي تا حدود 90 درصد قابل تجديد را برداشت ميكنيم و از اين راه صدمه غيرقابل جبراني را به منابع طبيعي و محيط زيست كشور وارد كرده و ميكنيم. حدود 700 هزار چاه حفر كردهايم و حدود 600 سد بزرگ و كوچك ساختهايم در چنين شرايطي با پخش سيلاب ميتوانيم به همان روش كه خود طبيعت عمل ميكند، آب را در آبخوانها ذخيره كنيم، به اين ترتيب سياستي را در پيش خواهيم گرفت كه نزديك به طبيعت و دوستدار طبيعت است و پدران ما نيز بخصوص در بخشهاي خشكتر اين سرزمين در شرق و جنوب كشور از گذشته با چنين روشي آب را ذخيره و به كشاورزي ميپرداختند. اولويت دادن به اين سياست در عين حال داراي مزاياي زير است:
1- آبخوانها در دشتهاي كشور كه با حفر غيرمنطقي چاهها تخليه شدهاند، آبدار ميشوند. فاجعه پايين رفتن آبهاي زيرزميني و فرونشست دشتها تا حد ممكن ترميم ميشود. ما ميدانيم با تخليه آبخوانها، رسوبات آبرفتي فشرده ميشوند و اين ظرفيت ذخيره آب را از دست ميدهند، به اين ترتيب ميتوانيم جلوي اين فاجعه را بگيريم.
2- آبي كه به اين صورت ذخيره ميشود در معرض تابش آفتاب و تبخير نيست و به اين ترتيب در سرزميني خشك و با تابش شديد آفتاب كه تبخير سالانه به 4000 تا 3000 ميليمتر در سال ميرسد، در اين روش جلوي تبخير و هدررفت گرفته ميشود.
3- در اين روش جلوي خسارت سيلابها گرفته ميشود. چون ميتوان از سرمنشا و از همان دشتهاي بالادست، آنجا كه نهرهاي اوليه تشكيل ميشود، با ايجاد سازههاي ساده سيل را به روي دشتها هدايت كرد و آب را در آنجا نفوذ داد.
4- در اين روش خاكهاي فرسايش يافته كه معمولا تا درياها يا دل كويرها يا تالابها هدايت ميشوند و از دست رفتن آنها از خسارات مهم سيل است در نزديكترين فاصله به نقطه حركت خود در دشتها رسوب داده ميشوند و در طول زمان روي آبرفتهاي درشت دانه زمينهاي مستعد كشاورزي به وجود ميآورند.
5- در اين روش هزينههاي عمليات بسيار پايين است و با ايجاد بندهاي ساده آب از بستر خود با شيارهايي به دشتها هدايت ميشوند. در اين عمليات مطالعات مهندسي ساده و ماشينآلات كمي مورد استفاده قرار ميگيرد. عملياتي كه هزينه آن با هزينههاي مطالعاتي و اجرايي سدها قابل مقايسه نيست. در سرزميني كه نوسانات بارندگي خيلي بالاست و به قول آقاي رييسجمهور بعد از سيلهاي اخير، سدهايي طي سالهايي خالي مانده بودند در چنين وضعيتي لازم است با ساخت سدها سرمايهگذاري عظيمي سالها روي زمين بماند تا يك سال سيلابهايي را كنترل كند، در اينجا با سرمايهگذاري كم ميتوان شبكهاي را به وجود آورد كه اگر سالها گذشت و سيلي نيامد، سرمايه به كار رفته بسيار پايين باشد تا سرمايه زيادي راكد نماند.
6- اين روش همانطوري كه اشاره شد، دوستدار طبيعت است و در اين سرزمين توسط پدران ما مورد استفاده بوده است.
بهطوري كه گفته شد براي مديريت آبها يك سياست پاسخگو نخواهد بود. اين به عهده وزيرمحترم نيروست كه با توجه به آنچه توضيح داده شده براي اين سياست در مديريت سيلابها اولويت قائل شود. سياستي كه اجراي آن در اين سرزمين سابقه طولاني دارد و طي نسلها تجربه شده است. با طبيعت و جغرافياي زمين و اقليم اين كشور هماهنگ و همسو است و صرفهجويي مهمي در سرمايهگذاريهاي لازم به وجود ميآورد. بديهي است كه در بالادست و در دامنه كوهها آبخيزداري انجام خواهد شد، در پايين كوهها و ابتداي دشتها، آبها در آبرفتهاي دانه درشت ذخيره خواهد شد و به دنبال آن با توجه به نياز شهرها، صنايع و قطبهاي كشاورزي آنجا كه ضرورت اقتضا كند با ساختن سدها به نيازها پاسخ داده خواهد شد. براي تهيه يادداشت فوق از اطلاعات آقايان دكتر كوثر و دكتر نجابت استفاده شد. دكتر كوثر محقق پيشكسوت كشور كه با توجه به فعاليتهاي خود در بخش سيلاب به دريافت نشان درجه يك پژوهش كشور از طرف جناب آقاي هاشميرفسنجاني رييسجمهور فقيد نائل شدند و آقاي دكتر نجابت كه پاياننامه دكتراي خود را به بررسي در زمينه پخش سيلاب اختصاص دادند.