تغيير تاكتيك مطبوعات
محمدجواد حقشناس
بخشي از نابسامانيهاي امروز مطبوعات ما به شرايط كنوني اطلاعرساني جهاني بر ميگردد كه رسانههاي ما را نيز تحتالشعاع قرار داده است. يكي از اين موارد قدرت گرفتن فضاي مجازي و فراگير شدن اينترنت و فناوريهاي نوين است. همانطور كه ميدانيد براساس آمار هم اينك چيزي حدود 50 ميليون موبايل هوشمند در ايران وجود دارد ضمن آنكه 90 ميليون خط تلفن همراه نيز به ثبت رسيده و فعال است. همين مساله باعث شده تا اطلاعات و اخبار به راحتي و به ارزاني و البته با سرعتي بسيار بيشتر از روزنامهها، به شهروندان برسد. درچنين شرايطي طبيعي است كه اين فضا، رسانههاي مكتوب را پشت سربگذارد و يكهتاز ميدان شود. اين شرايط هم فقط مختص ايران نيست بلكه در ژاپن و امريكا نيز كه تا چندي پيش رسانهها تيراژهاي حتي ميليوني داشتند، به يكباره با ريزش تيراژ مواجه شده و در مقابل جاي خود را به نسخههاي الكترونيكي دادهاند. گرچه در اين كشورها نسخههاي الكترونيكي نيز در قبال پرداخت هزينه عرضه ميشوند. البته در اين زمينه ما نيز دركشورمان چنين تجربهاي را داشتيم ولي در عمل چندان موفق نبوديم. پس همانطور كه ميبينيد اين عامل، يكي از فاكتورهاي عمومي در جهان است كه باعث افت تيراژ و كسادي بازار رسانههاي مكتوب شده است. اما يكسري از عوامل از سكه افتادن رسانههاي مكتوب، به عوامل داخلي كشورما برميگردد. واقعيت اين است كه برخي از محدوديتزاييها و تنگنظريها، عدم نقدپذيري در مورد آنچه قانونگذار تعريف كرده و برخوردهاي سختافزارانه و خشن موجب شده تا قدرت مطبوعات كاهش پيدا كند. نقطه عطف و آغاز اين تحليل قدرت نيز 2 خرداد 76 بوده است. چرا كه تا قبل از آن شاهد رونق بيسابقهاي در فضاي رسانهاي كشور و اوج گرفتن تيراژ برخي رسانهها بوديم كه فضاي رسانهاي اوايل انقلاب را تداعي ميكرد.
اما بعد از دوم خرداد برخوردهاي خشني كه با رسانهها و روزنامهنگاران شد و همچنين تاخت و تاز دادگاه مطبوعات و عدم رعايت درست قواعد آزادي بيان مطابق قانون اساسي، موجب ياس و نااميدي و گرفتاري مطبوعات شده است. از سويي علاوه بر موارد ياد شده، عوامل ديگري نيزدر سخت شدن شرايط فعاليت مطبوعات دخيل هستند. يكي از اين موارد گراني بيسابقه كاغذ در دو سه ساله اخير است كه فضاي فعاليت را بر رسانهها تنگتر و تنگتر كرده است. در كنار اين فاكتور بايد به تبعيض در رسانهها اشاره كرد. تبعيضهايي بين رسانههاي خصوصي و رسانههاي حاكميتي و دولتي. همانطور كه ميدانيد رسانههاي دولتي بعضا از حمايتهاي بيدريغ سازمانها و نهادهايي كه به نوعي به آنها وابستهاند برخوردارند و روندي تبعيضآميز و رانتخوارانه را طي ميكنند. به عنوان مثال روزنامههايي مانند ايران؛ همشهري، كيهان و... از جمله روزنامههايي هستند كه از رانتهاي مختلفي استفاده ميكنند و حمايت ميشوند. در مقابل ما با روزنامههاي خصوصي مانند وطن امروز مواجهيم كه چند روز قبل به دليل مشكلات مالي تعطيل شد. با اين تفاصيل و با وجود تمام مشكلات ياد شده برخي از رسانهها تلاش ميكنند تا در همين شرايط نيز با ابتكارعملهايي كه به كار ميبرند و استفاده از روشهاي حرفهاي نوين روز دنيا، به بقاي خود ادامه دهند. به عنوان نمونه تعدادي از رسانهها مانند اعتماد و يا اخيرا ايرنا، تيمهاي چندرسانهاي حرفهاي را پايهگذاري كردهاند كه اتفاقات و شيوههاي نويني از اطلاعرساني را دنبال ميكنند. دررويه جديدي كه اينگونه رسانهها دنبال ميكنند، گروههاي مجازي، مكتوب، مولتيمديا و... همديگر را پوشش ميدهند و اتفاقات خوبي را رقم ميزنند و كمكم دارند جامعه را به سمت و سويي ميبرند كه نسخههاي الكترونيكي روزنامهها را بخرند و مطالعه كنند. با همين رويكرد به نظر ميرسد شايد يكي از بهترين گزينهها براي رهايي از شرايط كنوني اين باشد كه دركنار نسخههاي كاغذي، توجه بيشتري به نسخههاي الكترونيكي داشته باشيم. نسخههايي كه هم راحتتر در اختيار علاقهمندان قرار ميگيرندو هم ارزانتر هستند. بدين ترتيب هم جوانان و طرفداران فضاي مجازي ميتوانند روزنامه مورد علاقه خود را در اينترنت مطالعه كنند و هم روزنامهخوانهاي سنتي ميتوانند روزنامههاي كاغذي بخرند و با لذت مطالعه كنند. با اين شيوه هم اثرگذاري روزنامهها حفظ ميشود و هم ديگرشاهد تعطيلي روزنامهها و يا بيكاري خبرنگاران نخواهيم بود و مخاطبان نيز راضي خواهند بود.