محيط زيست را دريابيم
علياصغر حداد
دغدغه اين روزهاي من محيط زيست ايران است كه وضعي بسيار اسفناك و نگران دارد. اگر گرمايش كره زمين كه همه زيستمندان را تحت تاثير قرار ميدهد و منحصر به يك منطقه و جغرافياي خاص نميشود را كنار بگذاريم بايد به پلاستيك به عنوان يكي از چالشهاي جدي محيط زيست ايران نگريست. در كشور ما حجم عظيم پلاستيك را همه جا و در هر گوشهاي ميبينيم؛ به ويژه آنجا كه طبيعت زيباتري هست كه مردم براي گردش و تفريح به سراغش ميروند. انگار گروهي وظيفه خود ميدانند در سفر به اين مناطق زبالههايشان را رها كرده و با زشت كردن اين منظره زيبا، آنجا را به جمع ساير مناطقي كه تخريب كردهاند، اضافه كنند تا مبادا و خداي نكرده اين سيماي زشت كامل نباشد.
البته در سالهاي اخير گروههاي مختلفي براي جمعآوري زبالهها و پلاستيكهاي رها شده در طبيعت به وجود آمدهاند كه تلاش ميكنند در اين زمينه فعاليتهاي فرهنگي انجام دهند. با اين حال بايد گفت متاسفانه در جمع بزرگي از هموطنانمان ميبينيم با وجود آنكه نسبت به بهداشت شخصي بسيار حساس هستند اما با ديدن هر زبالهاي در حريم خصوصيشان، آن را در جوي كنار پيادهرو، پشت بوتهها و كنار درختها يا رودخانه در عرصههاي طبيعي ميريزند تا آن را از خود دور كرده باشند. با اين روند عمومي كه وجود دارد، حركت شهرونداني كه زبالههاي رها شده را جمعآوري ميكنند مانند قطرهاي در درياست كه در نهايت نميتواند تاثيرگذاري جدي داشته باشد.
در كنار همه اينها ميبينيم كه مديران و مسوولان هم كمتر دغدغه محيطزيست و آسيب به آن را دارند و صرفا تلاش ميكنند تا در حرف از اهميت محيطزيست بگويند و در مديريت و برنامهريزي اين مقوله را فراموش كنند. با ادامه اين فرآيند بايد انتظار آيندهاي بدتر از امروز را داشته باشيم مگر آنكه اين تغيير در نگاه مسوولان نسبت به اين مقوله و ساير حوزههاي اجتماعي نگريسته شود.