روسيه در خاورميانه
حميدرضا عزيزي
تازهترين دور مذاكرات سران «روند آستانه» كه هفته گذشته در آنكارا، پايتخت تركيه برگزار شد به جز موضوع سوريه، از برخي جنبههاي ديگر نيز مورد توجه ناظران و رسانهها قرار گرفت. يكي از اين جنبهها، اظهارات ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه درباره موضع كشورش در قبال حملات اخير به تاسيسات نفتي عربستان سعودي بود. پوتين در پاسخ به سوالي در اين زمينه، مقامات سعودي را به خريد سامانههاي دفاع موشكي روسي براي محافظت از تاسيسات خود دعوت كرده و گفت عربستان سعودي تنها بايد با اتخاذ يك «تصميم عاقلانه»، همچون ايران و تركيه اقدام به خريد سامانههاي دفاع موشكي از روسيه كند. هر چند اين اظهارات بيش از هر چيز به طعنه پوتين به ناكارآمدي سامانههاي دفاعي امريكايي - كه عربستان هماكنون آنها را در اختيار دارد - تعبير شد، اما از منظري ديگر از تمايل مسكو به تعامل هر چه بيشتر با كشورهاي منطقه در حوزه تجارت تسليحات حكايت داشت. اين جنبه از ماجرا به ويژه زماني بيشتر خودنمايي ميكند كه در نظر داشته باشيم پوتين قرار است ماه آينده ميلادي (اكتبر) در سفري رسمي به عربستان سعودي و امارات برود. از هماكنون مشخص است كه يكي از محورهاي اصلي ديدار پوتين از اين دو كشور عربي حاشيه خليج فارس، تمركز بر ارتقاي سطح روابط دوجانبه، از جمله پيشنهاد توسعه همكاريهاي نظامي و امنيتي خواهد بود. از سوي ديگر پيشنهاد اخير پوتين و سفر پيشروي وي به منطقه، اندك زماني پس از طرح ايده «امنيت دستهجمعي در خليج فارس» از سوي مسكو صورت ميگيرد. اين ايده كه در جولاي سال جاري ميلادي از سوي ميخاييل باگدانف، معاون وزير خارجه روسيه مطرح شد، در واقع بيانگر رئوس رويكرد اين كشور نسبت به مساله امنيت در منطقه خليج فارس است.
مجموعه اين تحولات كه بدون شك از تمايل مسكو به ايفاي نقشي فعالتر در منطقه خليج فارس و به طور كلي خاورميانه حكايت دارد، اين سوال را در ذهن بسياري مطرح كرده كه انگيزهها و اهداف روسيه از حركت در اين مسير چيست؟ براي پاسخ به اين سوال بايد چند سالي به عقب برگشت و ماجرا را از سپتامبر 2015، يعني آغاز حضور جدي نظامي روسيه در منطقه خاورميانه در چارچوب بحران سوريه مورد بررسي قرار داد. اين واقعه كه بيانگر تغيير رويكرد مسكو به منطقه، ربع قرن پس از فروپاشي اتحاد شوروي بود، آرامآرام و به موازات موفقيت اين كشور در حفظ دولت بشار اسد و تضمين اهداف راهبردي خود در سوريه، شروع به تاثيرگذاري بر رويكرد كلي روسيه نسبت به منطقه خاورميانه كرد. از سال 2017 و با آغاز روند آستانه، روسيه تلاش كرد دستاوردهاي نظامي خود در سوريه را با همكاري دو قدرت منطقهاي كه از قضا هر دو نيز از روابط مساعدي با مسكو برخوردارند - يعني ايران و تركيه - به دستاوردهاي سياسي و ديپلماتيك تبديل كند. برگزاري «كنگره گفتوگوي ملي سوريه» در ژانويه 2018، نقطه اوج تلاشهاي روسيه در اين عرصه بود كه هنوز هم چه در قالب روند آستانه و چه از طريق تعامل با سازمان ملل در جريان است. به عبارت ديگر روسيه از پيگيري همزمان دو مسير نظامي و ديپلماتيك در بحران سوريه در پي القاي اين مطلب بوده كه نه تنها قادر است با حضور مستقيم نظامي، معادلات منطقهاي را در خاورميانه تغيير دهد، بلكه در عرصه ديپلماتيك نيز قادر به انجام كاري است كه كشورها و نهادهاي مختلف از انجام آن درماندند؛ يعني عبور دادن سوريه از مرحله جنگ به مرحله پساجنگ؛ آن هم از طريق برقراري تعامل ميان طرفهاي رقيب و بعضا معارض داخلي و منطقهاي. به نظر ميرسد طي ماههاي اخير و به ويژه در پي اوجگيري تنشها ميان ايران از يك سو و امريكا و متحدان منطقهاي اين كشور از سوي ديگر- كه بهطور خاص در قالب افزايش خطر بيثباتي در منطقه خليج فارس بازتاب يافته- روسيه به فكر تكرار الگوي سوريه در سطحي گستردهتر، اين بار در عرصه منطقه خاورميانه افتاده است. اين بار نيز روسيه با مجموعهاي از طرفهاي منطقهاي روبهروست كه اگر چه با يكديگر در رقابت و بعضا تخاصم به سر ميبرند، اما هركدام جداگانه داراي روابطي مساعد با مسكو هستند. به اين ترتيب و در شرايطي كه تهاجمي شدن روزافزون رويكرد آمريكا در دوران رياستجمهوري دونالد ترامپ، فضاي منطقه را بيش از هر زمان ديگر قطبي كرده است، روسيه تلاش دارد خود را در جايگاه يك قدرت خارجي بيطرف كه علاقهمند به حفظ ثبات در منطقه بوده و از هيچ يك از طرفهاي درگير نيز حمايت بيقيد و شرط نميكند، نشان دهد. با انجام اين كار، روسيه ميتواند چندين هدف را بهطور همزمان تامين كند. از يك سو، مسكو همواره دغدغه حفظ موازنه قوا در خاورميانه را داشته، زيرا بر اين باور است كه به واسطه مجاورت جغرافيايي اين منطقه با روسيه و سرزمينهاي سابق شوروي، هر گونه بر هم خوردن موازنه ميتواند سبب بروز جنگ يا بيثباتي، سرايت آن به داخل مرزهاي روسيه و در نتيجه، تهديد مستقيم امنيت ملي اين كشور شود. همزمان، روسيه در تلاش است با پيگيري رويكرد همكاريجويانه در قبال همه كشورهاي منطقه از يك سو جلوي تضعيف محور ضد امريكايي در منطقه را گرفته و از سوي ديگر، شركاي منطقهاي واشنگتن را نيز به سوي خود جلب كند. اين رويكرد تاكنون در قبال تركيه به طور نسبي موثر و موفق بوده و به نظر ميرسد روسيه اينك در حال آزمون آن بر عربستان سعودي و امارات است.