ادامه جنگ ارادهها
محمد كاظمي
سخنان رييسجمهور محترم در مجمع عمومي سازمان ملل واقعا حقانيت ملت ايران را به نمايش گذاشت و مواضع منطقي كشور را به گوش جهانيان رساند. اگر در سياست گوشي براي شنيدن حرف حق وجود داشت، اين سخنان بايد تاثيرات فراوان ميگذاشت و حتي در مواضع كشورها تغيير ايجاد ميكرد ولي گوش و چشم اغلب سياستمداران متوجه قدرت و ثروت است و اگر روزي بر حقيقتي دست يابند از طريق فشار افكار عمومي است كه ايشان را مجاب به پذيرفتن ميكند. در واقع مخاطب اصلي سخنان رييسجمهور افكار عمومي ملتها و نخبگان و بيغرضان عالم است و اتفاقا اين مخاطبان ارزشمندترند و تاثيرات عميقتري بر مناسبات بينالمللي دارند هر چند تاثير آنان به سرعت اتفاق نميافتد. از اين موضوع كه بگذريم در صحنه سازمان ملل اين اميدواري وجود داشت كه پس از بروز تنشهاي مختلف در خليج فارس و در خطر قرار گرفتن جريان صدور نفت از اين منطقه عقلانيتي فراهم شود و از راه درست و اصولي آن راههاي كم شدن تنشها مورد بررسي جدي قرار گيرد و تصميمات مهم و راهگشايي بر اساس قاعده برد- برد اتخاذ شود. ولي امريكا همچنان بر طبل تحريمهاي خود كوبيد و اروپاييها هم متاسفانه به واشنگتن نزديك شدند و حتي ايران را مسوول حمله به آرامكو دانستند. اين معنا نشان ميدهد كه هنوز تا ايجاد يك عزم جدي براي درك واقعيتهاي منطقه خصوصا از سوي كشورهاي غربي راه طولاني وجود دارد و آنان ارادهاي در جهت كم كردن تنشها از طريق كاهش زيادهخواهيهاي بازيگراني چون امريكا و عربستان ندارند. به عبارت روشنتر اروپا ميخواهد كه آرامش و امنيت در منطقه خليج فارس ايجاد شود، ولي هزينهاي براي آن نميپردازد و نميتواند از دنبالهروي از امريكا استنكاف كند. اروپا خواستار ادامه برجام است ولي عامدانه و جفاكارانه فقط به اجراي تعهدات طرف ايراني نظر دارد و هيچ كوشش قابل ملاحظهاي براي بازگرداندن امريكا به برجام يا كم كردن اثر مخرب تحريمها از خود نشان نميدهد. مجموع رويدادها و حوادث فوق نشان ميدهد كه وضعيت ملتهب كنوني پيرامون منطقه همچنان ادامه خواهد داشت و تا موازنه موجود تغيير مهمي پيدا نكند، ثبات و امنيت و آرامش به دست نميآيد. تحريمها فعلا ادامه پيدا خواهند كرد و جنگ ارادهها به قوت خود باقي است و هر يك از طرفها در انتظار به سر ميبرند كه ديگري كم بياورد و بازي را به رقيب واگذارد. در اين ميان ملت ايران قرار دارد كه مسوولان از حكومتي تا دولتي بايد تمام همت و اراده و ظرفيت و توانايي خود را به كار گيرند تا مشكلات مردم را كم كنند و دوران سخت مقاومت سپري شود. بارها گفته شده است كه مردم كاملا متوجه اوضاع هستند و در دفاع از عزت و استقلال خود درنگ نميكنند، چيزي كه آنها را آزار ميدهد و شايد در مقاومتشان هم اثر بگذارد، تبعيضها و دوگانگيها و رانتخواريها و بياعتنايي به كرامت انساني آنهاست. متاسفانه هستند افراطيوني كه حساسيت شرايط را درك نميكنند و در مسالهسازي و اختلافافكني كوتاهي نميكنند!
آنان مانع اصلي انسجام ملي هستند و هرگاه ارادهاي به وجود ميآيد كه زخمهاي كهنه التيام يابند و موانع وحدت و همدلي برطرف شوند، معركهگردان صحنههاي افتراق و
دودستگي ميشوند. در مقابل بيگانگاني كه در مقابله با جبهه انقلاب اسلامي به هم نزديك ميشوند، جناحهاي سياسي ما چه راهي دارند جز اينكه اختلافها را كم كنند و تصويري از وحدت و يكپارچگي را به نمايش بگذارند. انتخاباتي كه در پيش است ميتواند تبلور انسجام و اراده ملي باشد و همه سلايق متعهد به قانون اساسي در آن شريك شوند و مردم را به مشاركت هر چه بيشتر دعوت كنند. حالا كه دولتهاي غربي نشان دادهاند كه نميخواهند بر حقوق حقه ملت ايران صحه بگذارند و تحريمهاي ظالمانه را برطرف كنند و مشكلات تحميلي فعلا ادامه پيدا خواهند كرد؛ نگاه به درون و فعليت يافتن ظرفيتهاي داخلي از اهميت حياتي برخوردار ميشود. آنچه ميتواند خداي ناكرده ما را زمين بزند و كشور را به انفعال بكشاند، اين است كه يك سليقه خاص و يك برداشت سياسي خود را محور همه چيز بداند و نه تنها جبههاي به بزرگي ملت ايران به وجود نياورد و مشاركت مردم در تعيين سرنوشت خود را به بالاترين حد خود نرساند كه تنگنظرانه و نامسوولانه همه كرسيهاي قدرت را براي خود بخواهد و رسيدن به حداكثر مناصب و پستها و مديريتها را هدف اصلي قرار دهد وآن را محدود به قيمتي و ملاحظهاي نكند. اگر اولويت همگان منافع ملي باشد و همه تمايلات و منفعتهاي شخصي و گروهي را فرع بر مصالح كشور بدانند، اراده مقاومت مردم ايران بر اراده بيگانگان و بدخواهان پيروز خواهد شد.