تهران و گردشگري
محمدحسن كرماني
وجود كوير يا پيست اسكي در جنوب و شمال تهران، فرصتهاي گردشگري است كه در تمام دنيا هم مورد استفاده قرار ميگيرد اما مهم اين است كه تا چه حد براي استفاده از اين فرصتها فضا ايجاد ميشود يا براي استفاده از اين فرصتها، چه امكانات به روز و قابل اطمينان و استانداردي وجود دارد. اين موارد بايد بدون تعصب و بدون بستن فضاي صحبت و مذاكره و با ايجاد آزادي در اظهار عقيده، مورد بحث قرار بگيرد. بايد در اين باره بحث شود كه ما چه آزاديهاي اجتماعي براي استفاده از اين فرصتها ميتوانيم فراهم كنيم. اگر قرار است استفاده از اين فرصتها، در چارچوبها و قالبهاي موجود باشد، به درآمدسازي منجر نخواهد شد چون استفاده از چنين امكاناتي، نيازمند آزاديهاي اجتماعي است. در استفاده از اين فرصتها بايد ببينيم آيا اهل تسامح و تساهل هستيم يا ميخواهيم شرايطي كه خودمان صحيح ميدانيم را به مردم ديكته كنيم؟ امروز يك مديري سر كار است و ميخواهد براي خودش نام و نشاني درست كند. پس اقداماتي انجام ميدهد و هزينههاي اقتصادي و اجتماعي هم ايجاد ميكند و مطالبه در مردم به وجود ميآورد اما وقتي به اين مطالبات پاسخگو نيست، شرايطي پيش ميآيد كه همين مدير اسم اين شرايط را ناهنجاري ميگذارد. اين اتفاقات، در زمره امور اعتباري است به اين معنا كه هر وقت ما در مقام قدرت هستيم، هر چه برخلاف نظر ماست، آن را غيرقانوني و ناهنجاري ميخوانيم اما وقتي از قدرت ساقط ميشويم، به علت نيازهايي كه داريم دقيقا همين اقدامات را انجام ميدهيم و مطالبه ميكنيم و حالا، فردي كه جايگزين ما شده، دوباره، همين اقدامات و مطالبات را ناهنجاري و خلاف قانون ميخواند. بحث ديگر اين است كه من در اين سالها نفهميدم شهرداري تهران چه كاره است؟ آيا كاسب و مداخلهگر در منافع اقتصادي است يا خير؟ وقتي آقاي قاليباف، شهردار تهران بود من به ايشان گفتم شما آژانسهاي گردشگريات را آنقدر توسعه بده كه ما صاحبان آژانس گردشگري هم كارمان را تعطيل كنيم چون شما با اسامي مختلف، آژانس گردشگري داريد كه همه اينها هم از منابع عمومي است. چرا كسي كه قرار است به عنوان وكيل مردم، ميخواهد در اصطلاح، خدمتگزار و كارمند مردم باشد، به منافع مردم دستدرازي ميكند؟ اگر شهرداري تهران ميخواهد مردم را به پيست اسكي و كويرنوردي ببرد و سپر حفاظتي هم براي فعاليتهايش درست كند و در اين ميان، تمام بنگاههاي اقتصادي كوچك نابود شوند، اين هنر نيست. پول اين خدمات كجا خواهد رفت؟
وظيفه شهرداري تهران، بسترسازي است. شهرداري تهران بايد زيرساخت پيست اسكي و تلهكابين درست كند و به مردم اعلام كند كه بروند و استفاده كنند اما حالا، شهرداري تهران، هتلدار و آژانسدار و توردار شده و اين بيمعناست. كجاي دنيا چنين چيزي اتفاق افتاده؟ تعادل قدرت بين بخش خصوصي و شهرداري تهران چيست؟ وقتي شهرداري تهران، تمام امكانات را در دست دارد، نرخ خدمات را هم كاهش ميدهد و به سياستهاي اصل 44 هم اعتنا نميكند و البته موفق هم نميشود همچنان كه در بحث تهرانگردي، شهرداري تهران هيچ موفقيتي نداشته اما كار را به شكلي ويران و ضايع كرده كه ديگر براي آژانسدار هم قابل انجام نيست. بايد شهرداري تهران از مداخله در اجرا منع شود. در اين كشور، اسمها را تغيير ميدهيم و هر كاري خواستيم انجام ميدهيم. ميگوييم ما از بدنه دولت نيستيم و بخش عمومي هستيم و همهمان شتر مرغ ميشويم، هر جا حمل بار بود، ميگوييم مرغ هستيم، هر جا قرار بود تخم بگذاريم ميگوييم ما شتريم. شهرداري تهران چكار به كار اجرا و آژانسداري دارد؟ چرا به شهرداري تهران مجوز آژانسداري ميدهند؟ بايد در جلسهاي، تمام آنها كه فكر ميكنند ذيمدخل هستند، بيايند و بررسي شود كه چه كسي درست آمده و چه كسي جاي يك نفر ديگر را اشغال كرده كه فقط حق ماموريت بگيرد و در نهايت، آن 5 يا 4 نفري كه ذيمدخل هستند، در چارچوب سياستهاي كلي نظام، تصميم بگيرند كه آيا اين كار انجام شود و آيا متعرض كسي بشوند و در چه حدي و چطور اين فضا را امن كنند و چطور اطمينان خاطر ايجاد كنند كه در اين بازار اطمينان ايجاد شود و آن وقت اگر بازار، در مقابل اين امنيت و اطمينان ايستادگي كرد، دولت هم به جد مانع از ادامه فعاليتش شود. شهرداري تهران هم بايد پيست اسكي و امكانات كوير ايجاد كند تا نهادهاي اقتصادي كه بايد ماليات بدهند، بيايند و از اين اماكن بهرهبرداري كنند. اين كار بايد از صفر تا صد اصلاح شود. اينكه امروز شهردار ميخواهد اينطور اقدام كند و يك سري معترض ميشوند و فردا ساعت طرح ترافيك تغيير ميكند و روز بعد، مسير يك خيابان تغيير ميكند، اينها بازي كردن با مردم از موضع قدرت است و هيچ ارزشي ندارد و همين سبب ميشود كه دولت از اعتبار ميافتد.