نگاهي به استيضاح ترامپ
كوروش احمدي
با پايان «نشستهاي علني» در كنگره، روند استيضاح ترامپ وارد مرحله جديدي شده است. در اين مرحله كميته اطلاعات مجلس نمايندگان گزارشي حاوي اهم يافتهها تهيه و تسليم كميته قضايي ميكند. اين كميته ضمن بررسي گزارش، در مورد تدوين «مواد استيضاح» و تصويب آن تصميم خواهد گرفت. در صورت تدوين و تصويب اين مواد در كميته مذكور و سپس تصويب مصوبه اين كميته توسط كل مجلس نمايندگان، استيضاح قطعيت خواهد يافت و محاكمه ترامپ در مجلس سنا آغاز خواهد شد. صرفنظر از مراحل و ابعاد حقوقي استيضاح، برخي جنبههاي سياسي اين تحول به شرح زير حائز اهميت هستند: استيضاح ترامپ را ميتوان شكل ديگري از تقابل بين پوپوليسم امريكايي به رهبري ترامپ و نخبگان سياست داخلي و خارجي اين كشور بهشمار آورد. كساني كه تاكنون عليه ترامپ شهادت دادهاند، تقريبا همگي از نخبگان حرفهاي ساختار سياست خارجي امريكا بودهاند. قيام اين نخبگان و در راس آن بدنه حرفهاي نهادهايي چون وزارت خارجه، وزارت دفاع، سازمان سيا، افبي آي و... همزمان قيامي عليه تلاش ترامپ براي به حاشيه راندن اين ساختار است. كسي كه در رابطه با تماس تلفني ترامپ با زلنسكي، رييسجمهور اوكراين و مرور پيامكها و گزارشهاي نزديكان ترامپ زنگ خطر را به صدا درآورد، يك مامور دون پايه سيا است. تقريبا همه كساني كه عليه ترامپ شهادت دادند از جمله سفير سابق امريكا در كييف، كاردار موقتي كه جانشين سفير شد و دستيار وزير خارجه در امور اروپاي شرقي، همگي طي ماههاي گذشته در مقابل اقدامات تيم ترامپ براي تمركز بر اوكراين با هدف واداشتن زلنسكي به انجام دو تحقيق مقاومت كرده بودند. در مقابل تيم ترامپ كه سعي در ايجاد يك كانال غيررسمي و غيرعادي براي تامين نظر ترامپ داشت، شامل كساني غيرحرفهاي و خارج از بدنه اجرايي دولت امريكا بودند. جولياني، وكيل شخصي ترامپ، در راس اين تيم قرار داشت. ساندلند، ميليونري كه به خاطر كمك به كمپين ترامپ سفير او در اتحاديه اروپا شد، ولكر، ديپلمات مستعفي در 2009 كه در دوره ترامپ نماينده ويژه در امور اوكراين بود و ريك پري، وزير انرژي كه معتقد است ترامپ برگزيده خداست، سه عضو ديگر اين تيم بودند كه ماموريت داشتند تا زلنسكي را وادار به تحقيق در مورد پسر بايدن و دخالت اوكراين (و نه روسيه) در انتخابات 2016 امريكا كنند. حتي جان بولتون در اين روند دخالت داده نشده و غيرخودي محسوب ميشد.
آنچه امروزه در قالب استيضاح ميگذرد در واقع اوج تقابل بين بدنه حرفهاي دولت امريكا و تيم ترامپ است. در همان روزهاي اول شروع به كار ترامپ، حدود 1000 ديپلمات امريكايي نامهاي را در «كانال اعتراض» در داخل وزارت خارجه امريكا در انتقاد از سياست منع سفر اتباع برخي كشورهاي مسلمان امضا كردند و آن را به رسانهها درز دادند. اين تقابل بعدا به اشكال مختلف ادامه يافت و يكي از ضدحملههاي ترامپ كاهش 30درصدي بودجه وزارت خارجه بود. مشابه اين روند كم و بيش در ديگر دواير فدرال امريكا مانند وزارت دفاع، سيا، افبياي و... نيز در جريان بوده است. بر همين اساس طرفداران ترامپ استيضاح او را اقدامي با هدف سلب حق ترامپ به عنوان رييسجمهور در اعمال سياست خارجي موردنظر خود ميدانند. در مقابل و صرفنظر از اينكه آيا امريكا بايد از اوكراين در برابر روسيه دفاع كند يا خير، طرفداران استيضاح مدعياند كه ترامپ نه در قالب يك سياست مشخص ملي، صرفنظر از سمت و سوي آن، بلكه با هدف پيشبرد منافع صرفا شخصي و سياسي خود، برخي اهرمهاي دولتي مانند كمك امنيتي 391 ميليون دلاري و ملاقات با زلنسكي را مورد استفاده قرار داد و انجام برخي امور در ارتباط با اوكراين را مشروط به اعلام علني انجام دو تحقيق موردنظر ترامپ كرد و به اين ترتيب رابطه با يك متحد امنيتي ارزشمند در برابر روسيه را فداي منافع شخصي نمود. در مورد اينكه آيا ميتوان روند استيضاح در امريكا را نمونهاي از نقش بازي كردن «دولت عميق» deep state در برابر يك منتخب مردم دانست يا خير، به باور نگارنده به دو دليل نميتوان: نخست اينكه «دولت عميق» بهطور معمول اجازه تغيير سياست را به منتخبين نميدهد. حال آنكه در موضوع استيضاح تغيير سياست مدنظر نيست، بلكه ترامپ متهم به استفاده از امكانات دولتي براي پيشبرد منافع شخصي خود است. در جاهايي كه صرفا تغيير سياست مدنظر بوده، مانند برجام، ساختار اگرچه عمدتا مخالف بوده، اما تبعيت كرده است. دوم اينكه «دولت عميق» معمولا مركب از مقامات قدرتمندي مانند نظاميان ارشد، مقامات ارشد قضايي، باندهاي مافيايي و... است. در حالي كه در قضيه استيضاح نشانهاي كه حاكي از دخالت مقاماتي از اين دست باشد، وجود ندارد؛ بلكه علاوه بر حزب مخالف، تنها مقامات مياني و پايين حرفهاي درگير مقاومت و شهادت عليه ترامپ بودهاند.