كشاورزي و راهكارهاي سه وزير سابق
عبدالحسين طوطيايي٭
تنشهاي اقليمي كه از سالها قبل هرازگاه به عرصه توليد و حيات كشورمان سرك ميكشيد اينك به نظر ميرسد براي مدتها و بيش از عمر چند دولت در كشورمان خيمه خواهد زد. مديريت اجرايي بخش كشاورزي در حال حاضر بايد براي دگرگوني در ساختار و مناسبات سنتي موجود و نيز بازنگري در چگونگي توليد متناسب با اين چالش بزرگ و درازمدت خشت اول را به درستي بگذارد تا مبادا همان طور كه حاضران بر كجيهاي گذشته تكيه زدهاند آيندگان نيز از اين وراثت آسيب ببينند. وزيران گذشته كشاورزي كشور با مجموع 21 سال مديريت در اين بخش، اين روزها در معرض مصاحبه و گفتوگوهاي رسانهاي در خصوص چالشهاي پيش رو و راههاي برونرفت از اين بحران، نقطه نظرات خودرا بيان ميكنند. با اندك توجه به فاصله و جهت ديدگاههاي اين وزيران محترم كه هر سه در يك نظام، يك كشور و در يك حوزه واحد مديريت داشتند بيش از هر چيز اين نتيجه را به مخاطبان ميدهد كه كشاورزي كشورمان فاقد يك راهبرد و چارچوب مشخص و جايگاه تعريف شده در چرخه اقتصاد كشور بوده است. در يكساله اخير هشدارهاي دكتر عيسي كلانتري همراه با صراحت ذاتي كه ايشان دارد از چشمانداز بسيار نگران كنندهاي نهتنها در بخش كشاورزي كه حتي در عرصه حيات و عمدتا به دليل زوال منابع آب حكايت ميكند. چشماندازي كه اگر تنها 10درصد آن به وقوع بپيوندد ميتوان آن را در قامت يك فاجعه ديد. منتقدان اين نظرات صريح هرگز از شدت بحران پيش رويي كه ايشان پيش بيني ميكنند خرده نميگيرند. آنان تنها به راهحلهاي ساختار شكنانه و بسيار متفاوت وي ايراد دارند. ايشان معتقد است كه با توجه به كمرنگ بودن سهم كشاورزي در درآمد عمومي كشور و براي جلوگيري از فاجعه انساني در سالهايي كه در انتظار آن هستيم بهتر است فعاليتهاي توليدي را تعطيل كنيم. آقاي دكتر كلانتري بيش از بسياري ميدانند كه هر چقدر هم فاجعه بزرگ باشد اما ساختار موجود توانايي تصميمگيريهاي اين گونه بزرگ (ولو اگر درست هم باشد) را براي پيشگيري ندارد. اساسا اگر بسياري از مديران بيش از دوره زماني خود به آينده چشم ميدوختند هرگز اين گونه با بحران منابع آبي روبهرو نميشديم. ايجاد انبوه سازيهاي بيتوجيه از جمله در شهر پرديس در شمال شرقي تهران، بزرگراه همت و كلانشهر ايجاد شده در هشتگرد و تخريبهاي حيرتانگيز در تمامي نوار باريك شمال كشور و صدها موارد بيآمايش به عنوان مسكن مهر آيا در يك روز رخ داد؟ بنابراين حال كه مديريت پيشگيري از بحران در ساختار اجرايي و قانونگذاري ما ناكارا است نبايد كه انتظار داشته باشيم صداي اين آژير تند نيز به خوبي شنيده شود و بايد كه طرحي ديگر درانداخت. آقاي دكتر عباسعلي زالي (در گفتوگو با خبرگزاري تسنيم) نيز بدون مخالفت با عمق بحران كمآبي اما با راهكار ارايه شده توسط دبيركل خانه كشاورز موافق نبوده و معتقد است كه تعطيلي كشاورزي آسيب زيادي بر ساختار اقتصادي كشور و ديگر ابعاد اجتماعي و... وارد ميكند. نظرات آقاي خليليان، وزير جهاد كشاورزي دولت دهم در گفتوگو با خبرگزاري تسنيم در خصوص هشدارهاي دكتر كلانتري اما از جنس و نگاه ديگري است. ايشان در اين مصاحبه به جاي پرداختن به مباحث فني، آنان را كه تعطيلي يا كاهش فعاليتهاي كشاورزي را چاره رويارويي با مشكلات كمآبي كشور ميدانند به خيانت متهم ميكند. آقاي خليليان با اين اتهام و نيز سايرنكات مطرح شده نشان داد كه گرچه در دوران وزارت خود در سكوتي حيرتانگيز و از مصاحبه طفره ميرفتند اما اگر براي دستيابي مجدد به آن كرسي، نه تنها واردات بيمهار دوره خودرا فراموش كرده بلكه اساسا نگاهش به حوزه كشاورزي كشور از عدسي مرزبنديهاي جناحي شكل ميگيرد. سرانجام آقاي خليليان نتيجه ميگيرد جز در دولتهاي نهم و دهم در ساير سالها همهچيز در جهت تخريب بوده است (نقل به مفهوم). جالب آنكه وزير جهاد كشاورزي دولت نهم اذعان كرد از اشتباهات عمده در دوران وزارتش بهكارگيري آقاي خليليان به عنوان معاونت برنامهريزي بوده است. اي كاش در ادامه اين مصاحبه از ايشان پرسيده ميشد هنگامي كه رييس جمهور وقت همه خانوادههاي ايراني را به داشتن هزار متر باغ شهر مژده داد به عنوان مسوول كشاورزي و منابع طبيعي چه موضعي از خود نشان دادند؟ آنچه كه در برآيند اين نظرات بعضا ناهمسو نتيجهاي را براي مديريت حال حاضر بخش كشاورزي به دست ميدهد آن است كه اكنون پنجره گشودهاي براي دستيابي به مبرمترين برنامهها وجود دارد. ديگر آنكه هنوز اين حوزه فاقد يك نگاه كلان و فراگير در چرخه اقتصادي كشوراست. فوريتي كه اگر هر چه زودتر و با مشاركت تمامي صاحبنظران دلسوز و بيعنايت به مرزهاي جناحي تدوين و پايدار نشود ناگزير كه بايد تن به پيشبينيهاي دبيركل خانه كشاورز بدهيم.٭ پژوهشگر كشاورزي