ايران و قطعنامه شكستخورده
ابوالقاسم دلفي
چند روزي از ناكامي بزرگ ايالات متحده امريكا در عدم كسب آراي لازم براي تصويب قطعنامه پيشنهادي در شوراي امنيت سازمان ملل متحد درخصوص موضوع عدم لغو تحريم تسليحاتي جمهوري اسلامي ايران مبتني بر مفاد موافقتنامه هستهاي ايران و گروه كشورهاي پنج به علاوه يك وقت كه بايد پس از پنج سال از امضاي آن در اواخر مهر ماه آينده لغو شود، ميگذرد. نگاهي به تحولات متعاقب اين شكست امريكا در شوراي امنيت سازمان ملل متحد كه برخي آن را به شكست سيزده بر دو ترامپ در مقابل جامعه جهاني و در خصومتش با جمهوري اسلامي ايران تشبيه كردهاند، حكايت از واقعياتي دارد كه چنانكه مورد توجه قرار نگيرد ممكن است باز هم فرصتي به تهديد بدل شود. اولين عكسالعملي كه پس از اين رخداد مهم و بيسابقه در تاريخ و سوابق تحولات شوراي امنيت ميتواند مورد توجه باشد، نگاه به نوع عملكرد بازيگران اصلي اين مبارزه جانانه شوراي امنيت و آمادهسازي براي مراحل پيشروي بعدي در سامانه تداوم اين روند است. عناصر اصلي ديپلماتيك ايالات متحده از شخص ترامپ تا تمامي بازيگران اين حوزه مهم در سياست خارجي امريكا در آستانه انتخابات نوامبر اين كشور، اولين عكسالعمل شديد خود را عليه همپيمانان غربي به ويژه اروپاي يكپارچه مخالف با نظر و عملكرد امريكا در خروج از برجام، ابراز و آراي ممتنع آنان را معارض با منافع ايالات متحده تفسير كردند. اعضاي اروپايي شوراي امنيت اعم از دايم و غيردايم بلافاصله پس از اعلام راي در اولين اقدام خود با انتشار بيانيههاي جداگانه به تشريح آرايشان كه با سياستهاي امريكا در برخورد با موافقتنامه هستهاي همسو نبود، پرداختند جالب آنكه بريتانياي كبير هميشه متحد با امريكا نيز در اين مسير كمترين همراهي و مساعدت را با ترامپ به عمل نياورد.
مهمترين بخش از عملكرد بازيگران شوراي امنيت در برخورد با قطعنامه امريكا، آراي مخالف و به اعتباري وتوي مسكو و پكن، دو عضو دايم شوراي امنيت با اين قطعنامه بود كه ميتواند در صورت تداوم در اين مسير پر تلاطم، نقش و جايگاه با اهميتي را در آينده آن ايفا كند.
امريكا و وزير خارجه سرشكستهاش در يك اقدام نمادين و به بهانه شركت در مراسم تحليف رياستجمهوري با سفر به دومينيكن به قدرداني و تمجيد از تنها كشوري كه با قطعنامه امريكا همراهي كرده بود، مبادرت كردند. با هر نگاه و عينكي كه به ماجراي تلاشهاي امريكايي ترامپ براي ممانعت از پايان يافتن تحريم تسليحاتي جمهوري اسلامي ايران در پرتو برجام و ترتيباتي كه براي طرح قطعنامه در شوراي امنيت فراهم شده، نگاه كنيم، توفيقي است بيبديل براي وجهه بينالمللي كشور در چيدمان آراي شوراي امنيت سازمان ملل متحد در قبال موضوعي بسيار مهم و حياتي در نمايشي خلاف همه روندهاي تحميلي بر افكار عمومي جهان كه همانا منزويسازي جمهوري اسلامي ايران بوده است، بروز كرد.
برخي روايتهاي رسانهاي كه ناشي از نوع عكسالعمل بازيگران صحنه تقابل امريكا و ايران بوده بر اين فرض و ادعاي اثبات نشده متكي است كه ماجراي تلاشهاي امريكا و عدم توفيق آن در شوراي امنيت همگي طراحي شده و جلوه بيروني و آشكار سناريويي است كه پشت پرده آن حكايت از داستانهاي ديگري دارد.
اگرچه نگارنده درصدد رد و اثبات هيچكدام از اين فرضيات كه متعدد هم هستند، نبوده و حتي اظهارات روز گذشته آقاي جبران باسيل، وزير خارجه پيشين داماد ميشل عون رييسجمهور لبنان و رييس حزب «جريان ميهنپرستي آزاد» و همراه اصلي حزبالله لبنان در روندهاي جاري سياسي اين كشور كه گفته است «توافقي بين ايران و امريكا در جريان بوده و اين توافق و عاديسازي مناسبات، طراحي يك خاورميانه جديد را تصوير ميكند» را تنها به عنوان يكي از ملاحظات موجود در فضاي پر ابهام فعلي قلمداد ميكند همچنان در انتظار ورود صحنهگردانان اصلي اوضاع جاري و روشنگري آنها در خصوص شايعات بيپايان در اين زمينه خواهد ماند.
اما آنچه به نظر ميرسد ضرورت تام و قويتر از هر اقدامي براي ديپلماسي كشور محسوب ميشود، دقت و توجه به روند است كه ايستگاه كليدي آن در روز پاياني تحريم تسليحاتي جمهوري اسلامي ايران و نقشآفريني مجدد اعضاي شوراي امنيت فعلي است كه تا اينجاي كار هم حق بزرگي در سيلي خوردن ترامپ در شوراي امنيت به عهده داشتهاند.
اينكه چگونه بايد اين اقدام 13 مخالف امريكا در شوراي امنيت را كه همگي از يك وزن و جايگاه مساوي هم برخوردار نيستند پاسخ داد، ديپلماسي كشور تشخيص و عملياتي خواهد كرد اما ترديدي نيست كه تاخير در اقدام نميتواند آرامش روند فعلي در تامين اهداف علني كشور را در جلوگيري از اقدامات امريكا محقق كند به ويژه آنكه ابتكار پوتين، رييسجمهور روسيه براي برپايي اجلاس سران كشورهاي عضو دايم شوراي امنيت به علاوه آلمان و جمهوري اسلامي ايران نيز با رويكرد موافق فرانسه و بدخلقيهاي هميشگي امريكا روبهرو شده و شايسته توجه و محاسبه سود و زيان براي اعلام نظر در مورد آن نيز هست.