ايدئولوژي داعش چگونه مهار ميشود؟
نجات بهرامي / يك نظامي كرد عراقي كه در زمان اشغال انبار، به اسارت گروه داعش درآمده بود، در مراسم بيعت عشاير فلوجه با اين گروه اعدام شد. اعدام اين سرباز كرد در ملأعام و در حالي صورت گرفت كه شيوخ و افراد با نفوذ عشاير عرب كه با داعش بيعت كردند، با خونسردي نظارهگر اين صحنه بودند. (سايت الف، 18 خرداد 94) اگر چه اخبار مربوط به خشونتهاي داعش اين روزها عادي شده و اعدام يك سرباز از سوي اين گروه چندان عجيب و غيرعادي به نظر نميرسد اما آنچه خبر فوق را از ديگر اخبار مربوط به اين گروه متمايز ميكند، حضور شيوخ بلند پايه فلوجه در اين صحنه است. در تصاوير منتشر شده از اين مراسم تعداد زيادي از شيوخ و روساي قبايل، لباسهاي عربي سفيد و تميزي بر تن دارند و روي صندلي نشستهاند و با آب ميوه از آنان پذيرايي ميشود و همزمان مردي سياه پوش سرباز كرد را به محل مراسم آورده و در برابر ديدگان بيتفاوت و خونسرد اين شيوخ اعدام ميكند. اين اتفاق و موارد مشابه آن ميتواند نشانههايي باشد براي جامعه بينالملل و كشورهاي منطقه و حتي مردم عراق، تا رويكردهاي جاري و گذشته خود درقبال تحولات اين كشور را مورد بازنگري قرار دهند. چندي پيش وزير دفاع امريكا در جمع خبرنگاران از فقدان اراده و انگيزه در ارتش عراق براي نبرد با داعش سخن گفت كه واكنش نخست وزير اين كشور را به دنبال داشت. در سقوط شهر رمادي نيز درست همانند موصل صحنههايي باورنكردني از ترك ميدان جنگ توسط ارتش و فرار دسته جمعي نيروهاي عراقي و رها كردن ادوات جنگي و پيش كش كردن آن به داعش اتفاق افتاد كه نشان از عدم تمايل اين نيروها به جنگ با داعش دارد چرا كه اگر دليل اين هزيمتها را قدرت نظامي داعش بدانيم، آنگاه مقاومت كردها و شيعيان در برابر اين گروه و شكستهاي متعدد داعش در مناطق شيعه نشين و كردنشين را چگونه تفسير ميكنيم؟
نتيجهاي كه از پرسش فوق ميتوان گرفت اين است كه مردم مناطق سني نشين عراق به هر دليل كه شرح آن در اين يادداشت نميگنجد، برخلاف تصور ما چندان سر ستيز با گروه داعش ندارند و حتي افراد ذي نفوذ و شيوخ و روساي قبايل به اين گروه به چشم يك فرصت براي بازيابي اقتدار و شكوه گذشته خود در عراق نگاه ميكنند. در عمليات استان انبار و آزادسازي تكريت نيز شاهد بوديم با وجود دخالت موثر نيروهاي حشد الشعبي و آزادسازي اين شهر از دست داعش، تبليغات وسيع و تا حد زيادي دروغين از بدرفتاري شيعيان با مردم سني منطقه منتشر شد و نشان داد كه ظاهرا اين افراد اعدامهاي دستهجمعي و سختگيريهاي قرون وسطايي داعش را بر حضور شيعيان حتي براي كمك به آنها ترجيح ميدهند.
از سوي ديگر داعش در حال حاضر به شكل يك ايدئولوژي شيطاني افراد هم سنخ و همفكر فراواني را از گوشه و كنار جهان جذب ميكند و در تبليغات خود دم از مبارزه با اكثر قدرتهاي جهاني و منطقهاي ميزند و اين تبليغات به هر حال باعث اغواي تعداد زيادي از افرادي شده است كه در ممالك خود از فقر و فساد و بيكاري رنج ميبرند. وجود تعداد زيادي داوطلب عمليات انتحاري كه برگ برنده اين گروه در نبردهايش با ارتش عراق و سوريه هستند، نشان از كاميابي داعش در جذب نيرو و استعداد بالاي مردم منطقه براي كشته شدن در راه افراطگرايي است. نابودي ظاهري داعش در اثر حملات نظامي آينده را ميتوان يك راهحل موقت به حساب آورد و اين ايدئولوژي قادر است در اشكال و قالبهاي مختلف ديگري بازتوليد شود و همان مشكلات را در منطقه ايجاد كند.
با توجه به اين حقايق بسياري از استراتژيستها نيز بر اين باورند كه داعش را نميتوان با اقدام نظامي از بين برد و خروج از وضعيت مبارزه، سرعت متلاشي شدن اين گروه را بيشتر ميكند. دلايل و نيز نتايج حاصل از چنين اقدامي را ميتوان در چند سطر مختصر كرد:
الف ـ خروج داعش از وضعيت مبارزه خارجي و تلاش براي تثبيت جايگاه خود به عنوان يك حكومت، باعث فرسايش ايدئولوژي ستيزه جويانه آن شده و اين گروه را با مسائل و مشكلات اداره روزمره جامعه درگير ميكند. تامين نيازهاي اقتصادي و ايجاد بروكراسي اداري مورد نياز، عامل فراموشي بسياري از شعارهاي داعش خواهد شد و در بدبينانهترين حالت اين گروه را به سطح طالبان افغانستان سوق خواهد داد.
ب ـ اتفاق الف باعث از بين رفتن جذابيت گروه در چشم هوادارانش در خارج از مرزها شده و سيل جنگجويان سرازير شده از گوشه و كنار جهان به سمت اين گروه را متوقف ميكند.
ج ـ مديريت روزمره و مشكلات و مسائل مرتبط با آن باعث ايجاد شكافهاي عميق داخلي در بين گروه شده و جنگ قدرت را نيز برملا ميسازد. اين عامل نيز به افشاي ماهيت اعضاي بلند پايه و نااميدي هواداران كمك ميكند.