مقدمه‌اي آموزنده و متين
درآمدي بر فلسفه و ادبيات
نويسنده: اوله مارتين اسكيلاس
مترجم: مرتضي نادري دره شوري
نشر اختران
«مقدمه‌اي آموزنده و متين بر مناسبات ميان فلسفه و ادبيات كه به نحوي دلنشين-و اغلب بديع- و از ديدگاه فلسفي منسجم بيان شده است»
«مارتين وارنر، گروه فلسفه، دانشگاه واريك»
اين جمله‌اي است كه در توصيف كتاب «درآمدي بر فلسفه و ادبيات» گفته شده است. واقعيت اين است كه نسبت ميان فلسفه و ادبيات و بحث در تعريف و ماهيت اين دو تاريخي طولاني دارد. از دوره باستان تا امروز اين جدل در محافل ادبي و فكري ادامه داشته است. از افلاطون كه ادبيات را از آرمانشهر خود بيرون مي‌گذارد تا دريدا كه مرز ميان اين دو را نفي مي‌كند. ضرورت اين امر از آنجاست كه در دهه‌هاي اخير و گسترش مرزهاي ادبيات و فلسفه، اين پرسش و بحث بيش از پيش خود را پيش روي اهالي فلسفه و ادبيات قرار مي‌‌دهد.
«درآمدي بر فسلفه و ادبيات» نيزكتابي است كه با هدف پرداختن به اين پرسش و پاسخ‌هايش. چاپ دوم آن روانه بازار كتاب شده و با ويرايشي جديد چاپ شده است. اين كتاب نوشته «اوله مارتين اسكيلاس» است كه با ترجمه مرتضي نادري دره شوري و توسط نشر اختران روانه بازار شده است. درپشت جلد اين كتاب آمده است: فلسفه و ادبيات بر آن است تا نه‌تنها مسائل بنيادين فلسفي راجع به خوانش و تفسير ادبيات، بلكه بارورسازي‌هاي متقابل ميان فلسفه و ادبيات را نيز به نحوي موجز روشن مطرح سازد. اين كتاب شيوه‌هايي را مي‌كاود كه فلسفه از طريق آنها به كنكاش در مورد مسائل مربوط به ماهيت و ارزش ادبيات مي‌پردازد. از سوي ديگر، تحليل‌هاي ادبي نيز مي‌توانند نشان دهند كه چگونه شيوه‌هاي اقناع فلسفه با تعريف فلسفه از خود به عنوان انديشيدن ناب و بي‌خدشه در تعارض آشكار هستند. نمونه‌هايي هم از فلسفه و هم از ادبيات محمل اصلي پيشبرد بحث هستند.
مهم‌ترين وجوه حوزه فلسفه و ادبيات به اجمال مطرح شده‌اند و ما مي‌بينيم كه چرا افلاطون فلسفه را از ادبيات جدا و ادبيات را از حكومت آرماني خويش طرد كرد، و چگونه ارسطو به انتقادات افلاطون درباره ادبيات پاسخ گفت. ويژگي فلسفي اشتياق به تعريف چيزها ما را به شيوه‌هاي مختلف تعريف ادبيات رهنمون مي‌شود. اين كتاب همچنين ماهيت تفسير و منابع اقتدار اين تفسيرها را بررسي مي‌كند، و نيزاينكه چگونه صورت‌هاي ادبي را مي‌توان محمل‌هايي براي پيشبرد مسائل فلسفي دانست، و اينكه چگونه مي‌توان به تحليل دريافت كه فلسفه براي اقناع خوانندگان به شيوه‌هايي نوعا ادبي متوسل مي‌شود. اين پرسش مطرح مي‌شود كه آيا اعتقاد به تمايز ميان فلسفه و ادبيات موجه يا مفيد است يا نه.
نوسنده اين كتاب مدرس ارشد گروه فلسفه در دانشگاه برگن است و ترجمه فارسي كتاب در هشت فصل به چاپ رسيده است. «فلسفه و ادبيات» چيست؟، فلسفه و ادبيات در دوران باستان، تعريف ادبيات، مولف: روانش شاد؟!، هرمنوتيك و تفسير، ادبيات در فلسفه؟، فلسفه و ادبيات؟، فلسفه/ادبيات عنوان‌هاي اين هشت فصل هستند.
اين كتاب در پشت جلد با اين ويژگي‌ها معرفي شده است:
- نخستين و تنها مقدمه بر فلسفه و ادبيات
- كه فلسفه و ادبيات را با مثال‌هايي روشنگر مقايسه و مقابله مي‌كند
- با نوشتاري روشن و دلنشين