چهره واقعي ايران
سيدحسين موسوي٭
1- بعد از شروع انقلاب اسلامي در سال 1357، وحتي دهها سال قبل از آن سابقه نداشته كه ايران عليه كشور يا همسايهاي حمله كرده باشد، بلكه برعكس اين خود ايران است كه همواره مورد هجوم دشمنيها و جنگها قرار گرفته است؛ مشهورترين آنها جنگ صدام حسين بعد از دورهاي كوتاه از شروع انقلاب است؛جنگي كه هشت سال به طول انجاميد و صدام و حاميان وي همچون دولتهاي عربي، امريكا و اسراييل خواستار برافكني انقلاب و زنده به گور كردن آن در همان گهواره بودند، چرا كه هدف آنها تنها دور ساختن بعد انقلابي از اسلام نبود بلكه هدف، از بين بردن اراده و استقلال و حكم آزادي براي هر كشوري است كه تلاش ميكند از پيروي و بندگي سياستهاي استعماري غرب خارج شود.
به دنبال آن ايران با تحريم اقتصادي و حتي سياسي سختي مواجه شد تا از اين طريق او را به زانو در آورند آن هم بعد از اينكه از به پاي درآوردن آن به وسيله زور و آتش نااميد شده بودند.
با اين وجود ايران استقامت كرد و اين وضعيت فرصتي مهيا كرد تا زمينههاي توليد و ابتكار را به دست آورد بهطوري كه به كشور و جامعهاي خودكفا تبديل شد كه اين امر به محافظت بيشتر از اراده و تصميمات آينده منجر شد.
2- پس از اينكه غرب از رسيدن به اهداف خود در خاورميانه نااميد شد، زمام امور را به دست گروهكهاي افراطي و تروريستي با ظاهري اسلامي سپرد تا از اين طريق استقرار و ثبات جوامع اسلامي را متزلزل سازد؛ جوامعي كه به جنگهاي داخلي خونبار و بيسابقهاي كشيده شدند و خونريزيهاي بيسابقهاي در آنها به وقوع پيوست. در اين ميان، هدف ازتخريب چهره اسلام در جهان، ريشهدار ساختن تنشهاي مذهبي از يكسو و عاري ساختن عناوين انقلاب اسلامي از محتواي واقعي آن يعني ارزشهاي اخلاقي و انساني، از سوي ديگر است.
به هر ترتيب، تعهد دولت ايران به عدم حمله و تجاوز به ديگر كشورها، اين كشور را از دفاع از حقوق ملتهاي مظلوم در رويارويي با سياستهاي هژموني غرب و ابزار آن در دو سطح منطقه عربي و اسلامي بازنميدارد.
3- هنگامي كه گروهك داعش به عراق هجوم آورد، كردهاي شمال عراق كشوري جز ايران نيافتند تا براي راندن حمله و حمايت اربيل، آنها را با اسلحه و تجارب انساني ياري دهد. علاوه بر آن، زماني كه تروريستهاي داعش به بغداد رسيدند ايران در رأس كشورهايي قرار داشت كه براي بازپسگيري عراق و بهبودي ارتش آن و آغاز آزادسازي شهرهاي عراق يكي پس از ديگري اعلام آمادگي كرد. در اين ميان، نيرنگ غرب و برخي كشورهاي عرب هنگامي آشكار شد كه ائتلافي ضد داعش تشكيل دادند؛ در حالي كه آنها از نخستين مخالفان آزادسازي تكريت و امكان آزادسازي موصل بودند.
4- به هر حال، جهان هيچ كس جز قدرتمندان را به عنوان صاحبان تصميمات و اراده و بلندپروازي براي آينده موعود قبول ندارد. از اين نگاه ميتوان به گفتوگوهاي هستهاي ايران و گروه 1+5 و در رأس آن امريكا اشاره كرد. پايداري ايران از يكطرف و محور مقاومت از طرف ديگر به توقف گسترش آنچه به عنوان بهار عربي نام گرفته است منجر شد، بهطوري كه امريكا اعتراف كرد هر گونه موافقت يا ثبات در منطقه بدون موافقت ايران امكانپذير نيست. ايران قدرتمند، ايراني كه با نيروهاي نظامي و علمي و اخلاقي خويش قدرتمند شده است، ايران قدرتمندي كه داراي همپيمانان و متحدان قوي در منطقه و جهان است. به هر شكل، تحولات منطقه به جايي رسيد كه شكستهاي پياپي براي محور غربي و ابزار آن، و عدم توانايي در كنترل بازگشت هرج و مرج نابودكننده كه امريكا در پي آن بود كه جهان عرب و اسلام را در آن غرق سازد، بر وضعيت حاضر غرب با هر آنچه با نام جهاديون به ويژه از مليتهاي غربي نامگذاري شده است، به وجود آورد.
5- توافق هستهاي بين ايران و غرب، به ويژه امريكا نوعي پيروزي براي پايداري ايران و منطقه است. اين توافق پيامدهايي خواهد داشت؛ از جمله اين پيامدها اعتراف به نقش ايران نه در راستاي تسلط بر منطقه بلكه در جهت ثبات و استقرار منطقه و تاكيد بر گرايش مسالمتآميز سياست خارجي ايران است كه نميخواهد و نميتواند بر منطقه مسلط شود. ايران خواستار آن است كه منطقه براي تمام اجزاي خويش باشد. در اين ميان، لغو تحريمها بر آشكار شدن چهره مسالمت آميز و سرزنده انسان در ايران و گرايش صادقانه او براي زندگي در جهاني مملو از همكاري و مشاركت مثبت با تمام اقوام عرب، ترك و كرد كمك خواهد كرد. هر نگاهي به توافق هستهاي بين ايران و غرب خارج از اين زاويه، بهتان باطلي است بر نيت خالصانه ايران كه به سوي بسته شدن صفحات گذشته و رهايي از توهمات خطر ايراني و شروع صفحهاي جديد از برادري اسلامي و انساني دعوت ميكند.
٭ رييس مركز پژوهشهاي علمي و مطالعات استراتژيك خاورميانه