رنسانس عربستاني با دلارهاي نفتي!
جعفر گلابي
اين سوال مهمي است كه چرا عربستان در اوج تحريمهاي امريكا عليه ايران و پس از ناآراميهاي پاييز سال گذشته به سوي ايران گام برميدارد و با تصور به زانو در آمدن جمهوري اسلامي صبر پيشه نميكند تا زير فشارهاي داخلي و خارجي در شرايط ايدهآل رابطهاي از موضع بالا با تهران داشته باشد؟ آيا اين كشور به بيثمري تحريمها و استحكام داخلي ايران رسيده است؟ نگاهي به رفتار جديد رياض نشان ميدهد كه گويا بن سلمان در سياست خصوصا بعد بينالملل آن به بلوغ رسيده و خوب فهميده است كه مثلا فتح يك هفتهاي يمن شدني نيست و حتي در صورت موفقيت تبعات سنگينش دامان اين كشور را رها نخواهد كرد. عربستان بيش از آنكه نيروي نظامي با انگيزه براي نبرد داشته باشد، پول براي رقابت دارد.اگر در اقتصاد «پول» حرف اول را ميزند در جنگ عوامل متعدد ديگري وجود دارد كه رياض فاقد آنهاست. پس وليعهد عربستان روي اسب برنده خود سرمايهگذاري كرده و براي قطب اقتصادي شدن كشورش خيز برداشته است. امارات متحد عربي كه از هر نظر قابل مقايسه با عربستان نيست، الگوي خوبي براي استفاده از اقتصاد در جهت قدرتمند شدن است و رياض در بعدي كلان و بعضا خيرهكننده در همين راستا گام برميدارد. اگر چنين تحليلي درست باشد در ايران هر شرايطي حكمفرما باشد تخاصمش با عربستان ميتواند همه محاسبات آقاي بن سلمان را برهم زند و ضروريترين عنصر رونق اقتصادي يعني امنيت سرمايه را مخدوش كند. كشوري كه ميخواهد مدرنترين شهر جهان را بدون استفاده از سوختهاي فسيلي بسازد و شهر ديگري به صورت شناور در دريا ايجاد كند، خوب ميداند كه يك موشك از طرف يمن همه چيز را برهم خواهد زد و ميلياردها دلار سرمايهگذاري را به باد خواهد داد. اگر رياض بتواند رفع تنش با ايران را به نقطه قابل اتكايي برساند در واقع ديگر از هيچ سو تهديدي متوجهش نخواهد بود و
زمينه براي اجرايي شدن طرحهاي بلندپروازانهاش كاملا آماده ميشود. عربستان رسما اعلام كرده است كه طي 30 سال آينده خاورميانه اروپاي جديدي خواهد شد و اينبار رنسانس از اين منطقه سر بر خواهد آورد.هر چند سخن از رنسانس با كمك دلارهاي نفتي نوعي مهملگويي است و اساس آن فكري و فرهنگي بوده است ولي اين كشور طوري رفتار ميكند كه در دعواي ميان امريكا و چين و حتي در جنگ روسيه با اوكراين پايش به ميان نيايد.اگر اتفاق غيرمنتظرهاي نيفتد محاسبات رياض درست است و براي همين هم ما بايد موقعيت خود را در منطقهاي كه عربستان در پي ايجاد آن است، بازتعريف كنيم.اگر در جنگهاي نيابتي عربستان از ايران شكست خورد يا نتوانست كاري از پيش ببرد در رقابت اقتصادي برگهاي برنده نقدي دارد كه فعلا ما نداريم.
صندوق ذخيره ارزي بالاي 460 ميليارد دلاري، درآمد 150 ميليارد دلاري از مراسم حج، موقعيت جغرافيايي مهم خصوصا دسترسي گسترده به آبراههاي استراتژيك جهان و از همه مهمتر ارتباط مستحكم با اقتصادهاي درجه يك جهان ميتواند با مديريت صحيح از اين كشور غول اقتصادي بسازد كه در منطقه كسي ياراي رقابت با او را نخواهد داشت. چنانچه تا فعليت رسيدن طرحها و برنامههاي اقتصادي عربستان ما در درون و برون مشكلات خود را حل نكنيم در رقابت ديرينه خود با اين كشور فاصله زيادي پيدا ميكنيم و در بازي اقتصاد كه در عصر كنوني بازي اصلي جهان است از او ميبازيم.كاش تصميمگيران كشور اوضاع را آنچنانكه هست و نه آنچنانكه دوست دارند، بنگرند و دريابند كه كشور ساعتي و روزي براي از دست دادن ندارد و موانع سياسي را برطرف كنند.
سواحلمان در جنوب از اروند تا بندر گواتر كه بيش از 2000 كيلومتر است، ميتواند سرمايهگذاران گردن كلفت جهان را به سويمان بكشد و تازه نازمان را هم بخرند. ما ميتوانيم با بهترين موقعيت جغرافيايي، با مستعدترين نيروي انساني، با انواع منابع بكر طبيعي و از همه مهمتر با فرهنگ غني خود كه فردوسي و سعدي و مولوي و حافظ و خيام فقط 5 قله رفيع آنند در همه عرصهها بدرخشيم و در اقتصاد انفجار شكوفايي ايجاد كنيم. در فرهنگ هم چنانچه فضاي باز تضارب فكرها و انديشهها را ايجاد كنيم حرفهاي گفتني فراوان داريم. جهان در حال تغيير است و با اقتصاد پويا و لوازم ضروري آن حتي آرمانهاي انقلابي هم بهتر به ثمر ميرسند. پس از رفع شر شنيع فقر از كشور و ايجاد رفاه شايسته براي مردم خود ميتوانيم به ملل فقير جهان كمك كنيم و از اين طريق انسانيت و مهرباني و ارزشهاي متعالي را جلو روي تشنگان خوبي بگذاريم. ما از آرمانهايمان بد دفاع ميكنيم در حالي كه بضاعت خلق آرمانهاي بلند انساني و اشاعه آنها را داريم.كافي است واقعيات و تغييرات داخلي و خارجي را بشناسيم و متناسب با آنها تصميمات عقلايي و كارشناسانه و بهروز و شجاعانه بگيريم.