منابع انساني، عامل اصلي توسعه پايدار
علياصغر فاني
انقلاب اسلامي با رهبري امام خميني(ره) در بهمن 57 به پيروزي رسيد و توجه و رسيدگي به مناطق كمتر توسعهيافته در اولويت همه دولتها قرار گرفته است. دولتها اعم از اصولگرا يا اصلاحطلب و اعتدالي اعتبارات قابل ملاحظهاي را صرف آباداني مناطق محروم كردهاند اما اين اقدامات خيلي موثر نبوده و ميتوان گفت: «مناطق محروم هنوز محرومند.»
بانك جهاني: سرمايه هر كشور از سه جزء تشكيل شده است؛ سرمايه انساني، سرمايه طبيعي و سرمايه فيزيكي. منظور از سرمايه انساني كميت و كيفيت نيروي متخصص آن كشور است. سرمايه طبيعي، سرمايهاي است كه خداوند عطا كرده مثل نفت و گاز و... و سرمايه فيزيكي مستحدثاتي است كه به دست انسان به وجود آمده مانند كارخانجات، جادهها و.... بانك جهاني به عنوان يك شاخص، توسعهيافتگي را در گروه توسعه سرمايه انساني جوامع ميداند. فرض كنيم در يك منطقه محروم دولت يا شخص خيري يك دبيرستان احداث ميكند. براي راهاندازي اين مدرسه نيازمند دبير متخصص هستيم هر چه بيشتر ميگرديم كمتر مييابيم. به ناچار از اولين شهري كه نيروي مورد نياز مدرسه را دارا باشد، مثلا دبير فيزيك را استخدام ميكنيم. اين نيرو كه از رديفهاي استخدامي منطقه محروم استفاده كرده با تلاشها و پيگيريهاي فراوان خود را به زادگاهش منتقل كرده است و روز از نو و روزي از نو. دوباره منطقه محروم بيمعلم ميشود يعني در مناطق محروم هميشه يا نيروي متخصص نيست و يا معلمين موجود با سابقه خدمتي كم بوده و در نتيجه معلمين اين مناطق كمتجربهاند. اين تجربه هم در مورد بيمارستان و يا هر نهاد ديگري كه خدمات عمومي ميدهد صادق است. راه برونرفت ما تربيت نيروي متخصص بومي است كه اين نيرو در دبيرستان تدريس و در بيمارستان به خدمت درماني بپردازد و در نهادهاي خدماتي ديگر، ارايه خدمات دهد. در حال حاضر بسياري از مناطق محروم متوسطه 2 يا هنرستان ندارند و يا هنرستان آنها رشتههايي را عرضه ميكنند كه مورد نياز منطقه نيست. دبيرستانها هم فقط رشته علوم انساني با كادر آموزشي بعضا غيرمرتبط دارند. معناي اين وضعيت اين است كه اين منطقه محروم كه فاقد رشتههاي رياضي و فيزيك و تجربي هستند در آينده مهندس و پزشك بومي نخواهند داشت. زيرساخت نيروي انساني را آموزش و پرورش تامين ميكند، خروجيهاي آموزش و پرورش وارد دانشگاه شده و فارغالتحصيلان دانشگاهي نيروي متخصص را تشكيل ميدهند.
در كشور 750 منطقه آموزشي وجود دارد كه همگي اختيارات يك اداره مستقل را دارند. بعضي از شهرستانها داراي 5 منطقه آموزشي هستند. در سال 97 اين 750 منطقه با 14 شاخص (از جمله ميانگين معدل امتحانات نهايي و قبولي در دانشگاه، گذر تحصيلي از ابتدايي به متوسطه اول، از متوسطه اول به متوسطه دوم، آموزش دختران، آموزشهاي فني و حرفهاي و...) امتيازدهي و مرتب شد. 110 منطقه آموزشي از انتهاي ليست به عنوان مناطق محروم آموزشي شناسايي شد. اين 110 منطقه محروم آموزشي بوده و ارتباطي به محروميت معيشتي ندارد. يك سازمان مردمنهاد (NGO) با اخذ مجوز از وزارت كشور، 43 منطقه از 110 منطقه مزبور را به قسمي كه در هر استان حداقل يك منطقه را دربرگيرد، فعاليت خود را در كنار و همراه آموزش و پرورش و نه به جاي آموزش و پرورش آغاز كرد.
اعم برنامههاي اين نهاد مردمي عبارتند از:
1- آموزش معلمين ابتدايي و توانمندسازي آموزگاران
2- در متوسطه اول، تقويت دروس رياضي و علوم با هدف توسعه رشتهاي رياضي، تجربي در متوسطه دوم
3- برگزاري آزمونهاي مرحلهاي با هدف سنجش توان علمي دانشآموزان پايه دهم و يازدهم. صدور كارنامه و ارايه خدمات مشاورهاي
4- برگزاري كلاس كنكور براي دانشآموزان پايه دوازدهم به همراه برگزاري حداقل 10 نوبت آزمون و ارايه كارنامه و خدمات مشاورهاي
شايسته است وزارت آموزش و پرورش به نمايندگي از دولت با استفاده از انگيزه و پتانسيل NGOها بقيه مناطق محروم آموزشي (57= 43-110) را نيز تحت پوشش حمايتي قرار دهد.