شش نوامبر ۲۰۱۴ روزنامه «كريستين ساينس مانيتور» مقالهيي را با اين عنوان منتشر كرد كه ۸۴ درصد يهوديان امريكا در مخالفت با نتانياهو از توافق هستهيي با ايران حمايت كردهاند كه اين امر نشان ميدهد با وجود همه هياهوها، بازيهاي تبليغاتي و طرح و عكس بمب كشيدن و تمام تبليغات و تلاش نتانياهو كه حتي در سخنراني خود در مجمع عمومي تلاش كرد با خواندن قسمتهايي از كتاب آقاي سفير بگويد ظريف فرد معتدلي نيست، جامعه يهودي امريكا معتقد است كه راهحل، مذاكره با جمهوري اسلامي ايران است
گروه ديپلماسي: روز گذشته دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبايي ميزبان هشتمين همايش سالانه انجمن علوم سياسي ايران با عنوان ديپلماسي هستهيي بود. در اين مراسم محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه كشورمان براي نخستينبار پس از تمديد توافقنامه ژنو در وين در ميان اهالي رسانه، اساتيد دانشگاه و دانشجويان حاضر و به مدت نيم ساعت به بيان تازهترين وضعيت پرونده هستهيي ايران و رويكرد تيم مذاكرهكننده هستهيي كشورمان در يك سال گذشته و هفت ماه آتي پرداخت. حضور محمد جواد ظريف در اين همايش بيست و چهار ساعت پيش از آغاز آن اعلام شد و مجيد تخت روانچي، معاون وزير امور خارجه كشورمان و مذاكرهكننده ارشد تيم هستهيي و مرضيه افخم سخنگوي وزير امور خارجه نيز محمد جواد ظريف را در اين همايش همراهي كردند. مشروح سخنان وزير امور خارجه كشورمان در اين همايش به شرح زير است :
براي بنده باعث افتخار است كه در آستانه 16 آذر در بزرگترين دانشگاه علوم انساني كشور در محضر اساتيد و دانشجويان محترم باشم. از همكاران خوبم در برگزاري اين همايش سپاسگزاري ميكنم. براي دولت تدبير و اميد ارتباط با محيطهاي علمي و پژوهشي امري ضروري، غيرقابل اجتناب، بسيار پسنديده و لازم براي طراحي و اجراي صحيح سياستهاي مختلف اين دولت به ويژه سياست تعامل سازنده در عرصه بينالملل است. حوزه سياست خارجي بيش از حوزههاي ديگر نياز به همانديشي و ارتباط مداوم و پيوسته ميان محيط سياستگذاري، دانشگاهي و اجرايي سياست خارجي داريم كه بتواند اين سه حوزه را هم با طراحي و هم نقد و نظارت سازنده به سمت اهداف عالي نظام جمهوري اسلامي سوق دهد و از اين جهت اين اقدام كه نه تنها سياست جمهوري اسلامي بلكه نظام بينالملل براي رسيدن به توافق است، طليعه خوبي براي همكاري سازنده است. همه ما اذعان داريم ديپلماسي هستهيي در يك سال و نيم گذشته نهتنها يكي از موضوعات مهم سياست خارجي ما، كه يكي از مهمترين موضوعات روابط بينالملل پس از جنگ سرد است. موضوعي كه در مقاطع مختلف توانسته شش وزير خارجه از كشورهاي مختلف جهان را به يك شهر بياورد تا در مقابل نمايندگان مردم ايران به مذاكره بپردازند و شايد براي نخستين بار سه مقام ارشد وزارت خارجه امريكا در تاريخ اخير به صورت همزمان در واشنگتن نيستند و در يك شهر مشغول مذاكرهاند و اگر تاريخ روابط خارجي امريكا را مشاهده كنيد، كمتر ديده ميشود كه وزير خارجه، قائممقام و معاون سياسي وي همزمان در واشنگتن نباشند؛ چه برسد به اينكه در جاي ديگر مشغول مذاكره باشند كه اين نشاندهنده اهميت جمهوري اسلامي ايران و اهميت اين مذاكرات در روابط بينالملل به ويژه در روابطي كه كشورهاي جهان را به خود مشغول كرده است.
دستاورد يك سال و نيم مذاكره چيست
فكر ميكنم در طول جلسه امروز با پرسشهاي زيادي دست و پنجه نرم خواهيد كرد و شايد پرسشي كه توقع داشته باشيد بنده امروز به آن بپردازم اين است كه دستاورد يك و نيم سال مذاكره هستهيي چيست؟ اين پرسشي است كه به صورت خلاصه در چهار گزاره به آن جواب ميدهم. گزاره اول اين است كه مذاكرات به پايان موفقيتآميز خود بسيار نزديك شده است و ما در هيچ زماني در ۱۰ سال گذشته تا اين حد به حل و فصل مساله هستهيي نزديك نبودهايم. گزاره دوم اينكه جمهوري اسلامي ايران يك الگوي رفتاري نشان داده كه برخورد و مواضع منطقي و مسوولانه، ويژگيهاي اين الگوي رفتاري است. گزاره سوم اين است كه شرايطي كه به صورت ظالمانه از سوي برخي بازيگران در صحنه بينالمللي در دنيا بر جمهوري اسلامي تحميل شده و ما آن را به صورت كلي پروژه ايرانهراسي و اسلامهراسي معرفي ميكرديم بهشدت خدشهدار شده و رو به زوال است و رنگ و بوي خود را از دست داده است. گزاره چهارم اينكه افق آينده در عين همه چالشها و فراز و نشيبها، بسيار روشن است و شرايط به هيچوجه به يكسال و نيم پيش، قابل بازگشت نيست. در توضيح نخستين گزاره بايد بگويم شايد اگر موضوع هستهيي ايران در سطح بينالمللي را در طول ۱۰ سال گذشته دنبال كرده باشيد با من همعقيده هستيد كه در اظهارات و اعلامها و در واقعيت مذاكرات، هيچگاه طرفهاي اصلي مذاكره به خوشبيني پايان مذاكرات دور دهم نبودند. امروز دنيا به اين قناعت رسيده كه تنها راه برخورد با موضوع هستهيي ايران، مذاكره است. يعني هيچ روش ديگري نميتواند موضوع هستهيي ايران را حل و فصل كند. شش نوامبر ۲۰۱۴ روزنامه «كريستين ساينس مانيتور» مقالهيي را با اين عنوان منتشر كرد كه ۸۴ درصد يهوديان امريكا در مخالفت با نتانياهو از توافق هستهيي با ايران حمايت كردهاند كه اين امر نشان ميدهد با وجود همه هياهوها، بازيهاي تبليغاتي و طرح و عكس بمب كشيدن و تمام تبليغات و تلاش نتانياهو كه حتي در سخنراني خود در مجمع عمومي تلاش كرد با خواندن قسمتهايي از كتاب آقاي سفير بگويد ظريف فرد معتدلي نيست، جامعه يهودي امريكا معتقد است كه راهحل، مذاكره با جمهوري اسلامي ايران است. اين مساله در شرايطي است كه در ۱۸ مي سال ۲۰۱۲ موسسه پيو امريكا نظرسنجي را منتشر كرد كه بر آن اساس، ۶۳ درصد كل مردم امريكا معتقد بودند تنها راه برخورد با موضوع هستهيي ايران جنگ است كه اين امر نشان ميدهد تمام دنيا حتي جامعه امريكايي كه بيشترين تاثيرپذيري را از تبليغات و سياهنماييهاي نتانياهو دارد به اين نتيجه رسيده كه راه برخورد با ايران، راه مذاكره و گفتوگو است. آنها ميدانند كه با ملت ايران با تهديد و جنگ نميتوان صحبت كرد اما ملت ايران اهل گفتوگو، مذاكره و رسيدن به راهحل هستند و اين يك تقابل سياسي است، البته مذاكره كار دشواري است و فراز و نشيب دارد. مذاكره بين دو طرف همفكر صورت نميگيرد، مذاكره بين دو طرف صورت ميگيرد كه ديدگاههاي متفاوتي دارند.
به توافق بسيار نزديك هستيم
با ۱۰ دور مذاكره كه شايد تنها در دور پاياني شخص بنده متجاوز از ۷۰ تا ۸۰ ساعت مذاكره رو در روي دوجانبه، سهجانبه، پنججانبه و ششجانبه داشتم اين فراز و نشيب زياد بوده است، اما در پايان مذاكرات اگر به بيانيه وين و مصاحبهها توجه كنيد همه طرفها اعلام كردند به توافق بسيار نزديك هستيم، يعني افقي كه در پيشرو داريم بسيار روشن است. حتي يكي از مذاكرهكنندگان كه پيش از اين معمولا نظرات بسيار منفي داشت و حتي نزديك به توافق ژنو نيز نظرات منفي داشت در وين گفت كه براي نخستينبار احساس كردم راهحل در پيشروي ماست. بسياري از مذاكرهكنندگان ميگفتند اگر مذاكرات حتي دو، سه روز ادامه داشت اين امكان وجود داشت كه به يك چارچوب كلي دست پيدا كنيم. البته مفهوم چارچوب كلي اين نيست كه ميتوانستيم به نگارش جزييات بپردازيم. به هر حال نياز به تمديد براي نگارش جزييات داشتيم، در غير اين صورت بعد از ۲۴ نوامبر به شرايط قبل از توافق ژنو بازميگشتيم و ما نياز داشتيم كه فرصتي را فراهم كنيم كه جزييات را بنويسيم، لذا تصميم داشتيم و نياز بود كه اين جزييات در يك زماني تمديد شود. اميد اين بود و خيلي نزديك شديم به اينكه چارچوب توافق به تفاهم برسد و اين مساله هنوز كاملا در دسترس است و فرصت هفتماههيي كه براي رسيدن به توافق در نظر گرفته شده - همان طور كه در متن بيانيه وين نيز منتشر شده - تنها فراهم كردن يك زمان است با اين شرايط كه اكثر مذاكرهكنندگان اعلام كردهاند كه زمان و لوازم براي رسيدن به تفاهم بسيار كمتر از اين زمان مشخص شده است. بر اين اساس، ما بعد از يكونيم سال مذاكره در وضعيتي كه دنيا فكر ميكرد هيچ راهحل سياسي براي حل و فصل موضوع هستهيي ايران وجود ندارد و اينكه برخي فكر ميكردند هيچ راهحل عزتمندانهيي براي حل مساله نيست، امروز به اين نتيجه رسيدهاند كه راهحل مبتني بر احترام و بزرگداشت دستاوردهاي هستهيي مردم و شناسايي حقوق اين مردم تنها راهحل رسيدن به توافق است.
تغيير تصور غرب در خصوص نحوه مذاكره ايران
درباره گزاره دوم، يعني تغيير نگاه رفتاري به مذاكرهكنندگان كه از زاويه تحليل درازمدت به موضوع نگاه ميكنند، دستاوردشان اين است كه ما در اين مذاكرات توانستيم تا حد بسيار زيادي تصور طرفهاي مذاكره - البته نه واقعيت را چراكه واقعيت رفتار ايران همواره منسجم بوده است - از الگوي رفتاري جمهوري اسلامي ايران را تغيير دهيم. اين امر براي آينده كشور بسيار ضروري است و از موضوعاتي است كه به عنوان يك ناظر علوم سياسي و روابط بينالملل براي بنده هميشه از ارزش بسيار بالايي برخوردار بوده است. غربيها هميشه تصور غلطي از نحوه مذاكره كردن مقامات ايراني در قبل و بعد انقلاب داشتهاند كه به اين موضوع عناويني مانند وقتكشي، تعارف، دو پهلويي، چانهزني بازاري، فرشفروشي و امتيازدهي در آخرين لحظات اطلاق ميكنند و اين تصور باعث ميشد كه در هر دوره از مذاكره ما نتوانيم به اهداف خود از آن مذاكره برسيم. موسسه صلح امريكا، كتابهايي در مورد روش مذاكره در كشورهاي مختلف منتشر ميكند كه يك كتاب با عنوان «روش مذاكره ايرانيها» نيز منتشر كرده است كه يكي از گروگانهاي سابق امريكا در ايران به نام آقاي وينبر آن را نگاشته است كه اين كتابها تصوراتي از فرهنگ مذاكراتي ايراني بيان ميكند كه روش مذاكره را، روش معاملات فرشفروشهاي ايراني عنوان ميكند و آن را روش مذاكراتي ايران ميداند. مقالهيي كه چند روز قبل از مذاكرات دوره گذشته در مجله نيوريپابليك منتشر شد مشاهده كنيد، عنوان اين مقاله تلگراف بيادبانهيي بود كه ميتواند كليد مذاكرات ايران و امريكا باشد. اين تلگراف بيادبانه متني بود كه در دهه ۷۰ سفارت امريكا در تهران به واشنگتن مخابره كرده بود با عنوان مذاكره با ايران و در آن انواع گزارههاي غلط و تا حد قابل توجهي نژادپرستانه را به عنوان روش مذاكراتي ايرانيها مطرح كرده بود. ما توانستيم در اين مذاكرات اين ادراك غلط را از نحوه مذاكرات از بين ببريم؛ چراكه اگر اين تصور باقي ميماند، در همه شوون رفتار ما با جهان خارج تاثيرگذار بود.
مواضع نا منسجم نداشتيم
اما ما در مذاكرات چه نمونه رفتاري نشان دادهايم؟ من لازم است كه از حمايتهاي مقام معظم رهبري در طول يك سال و نيم گذشته از تيم مذاكرهكننده تشكر كنم. همان طور كه مقام معظم رهبري در سخنراني اخير خود نيز فرمودند ما از روز اول حرف منطقي زديم، راجع به موضوع صحبت كرديم، فرار از بحث در موضوعات نداشتيم و در مواضع منسجم بوديم، پايين و بالا و حركت زيگزاگي و نامنسجم در مذاكرات از ما ديده نشد، از ابتدا نشان داديم كه ميخواهيم به راهحل برسيم و وقت نميكشيم. اصرار بر شش ماه و يك سال را ما داشتيم و ما گفتيم كه مذاكرات بايد پايان داشته باشد و اعلام كرديم كه مذاكره براي مذاكره بيمعناست، لذا نشان داديم كه جمهوري اسلامي يك طرف مذاكرهكننده جدي است، همه برخوردهاي ما مسوولانه و روشنگر بود و با زبان بينالمللي صحبت كرديم، با زباني كه براي طرف مقابل قابل فهم باشد. چراكه ما با خود صحبت نميكنيم بلكه با طرفي مذاكره ميكنيم كه ميخواهيم ديدگاه و منطق و حقانيت و مظلوميت و مقاومت ملت بزرگوار را درك كند و اين كار در اين مذاكرات به خوبي انجام شد، اين همان الگويي است كه مقام معظم رهبري فرمودند كه هر قرار عادلانه و عاقلانه را قبول ميكنيم، اما زير بار حرف زور و زيادهخواهي نخواهيم رفت و اين موضوع اكنون براي طرفهاي مذاكرهكننده ما كاملا به عنوان الگوي مذاكراتي دولت تدبير و اميد و جمهوري اسلامي ايران جاافتاده و مشخص شده است. نتيجه اين رفتار و بزرگترين افتخاري كه براي بنده و دوستانم و تيم مذاكرهكننده كه بيشترين زحمت مذاكرات بر دوش آنها بود، اين بوده است كه از حمايت مردم ايران برخوردار بودهايم. مردم خوب ما در تمامي لحظات مذاكره همراه ما بودند و من يقين دارم كه حتي منتقدان ما براي ما دعا كردند و شك ندارم آنهايي كه تندترين انتقادات را به ما داشتند، در لحظات حساس مذاكرات، در شبهاي قدر ماه مبارك رمضان و شبهاي ماه محرم براي ما دعا كردند و اين بزرگترين دستاورد تيم مذاكراتي ما است. اينكه آقا فرمودند تيم مذاكرهكننده حقا و انصافا پايداري ميكند، منطقي حرف ميزنند و جدي هستند، بزرگترين دستاورد است و من اميدوارم اين اجماع ملي كه در حول مذاكرات هستهيي فراهم شده بتواند ما را به سرمنزل مقصود برساند و در همه حوزههاي جامع سياسي كشور موثر باشد.
ساختار برنامه هستهيي ايران حفظ خواهد شد
ما توانستيم در اين مذاكرات دستاوردهاي خود را حفظ كنيم و تاكنون هيچ عقبگردي نداشتهايم. ساختار برنامه هستهيي ايران در هر تفاهمي حفظ خواهد شد و اين تنها يك شعار نيست و همه اكنون اين موضوع را ميدانند كه حركت روبهجلوي برنامه هستهيي ايران تا رسيدن به مرحله صنعتي ادامه خواهد داشت، غنيسازي ايران ادامه پيدا ميكند، برنامههاي ما در اراك و ساير موارد به صورت جدي، با اختيار جمهوري اسلامي، همكاري جامعه بينالمللي و دسترسي به جديدترين فناوريهاي روز پيگيري خواهد شد و ما ثابت كردهايم كه امروز ميتوانيم بدون هيچ كمكي روي پاي خود بايستيم، اما امروز علاوه بر اينكه روي پاي خود ميايستيم، ميتوانيم از بهترين دستاوردهاي جامعه بينالمللي نيز استفاده كنيم و ميتوانيم از فناوري پيشرفته جهاني نيز استفاده كرده و همزمان براي كشور نيز توليد احترام كردهايم. مردم دنيا امروز به ايران و به روش ما احترام ميگذارند و محاسبات دشمنان ما و بدخواهان اين مردم، كشور و نظام به هم ريخته است و ديگر تيغ آنها برش ندارد و من بار ديگر تاكيد ميكنم ۸۴ درصد جامعه يهودي امريكا، به نتانياهو يك نه بزرگ گفتهاند كه نشان ميدهد با همه تبليغات و بازيهاي سياسي چنين روشي پاسخگو خواهد بود. نكته سوم توليد امنيت، اقتدار، نفوذ و كاهش آسيبپذيري جمهوري اسلامي ايران در اثر اين مذاكرات و تغيير فضاي بينالمللي به نفع جمهوري اسلامي است. من ادعا ميكنم كه بر اثر اين مذاكرات ديگر كسي نميتواند بر طبل جنگ عليه مردم بكوبد و ما را تهديد كند. تمام فضاسازيهاي خصمانه عليه اين مردم فروريخته و دنيا فهميده است كه ميتوان با اين مردم بر اساس منطق، احترام، درك متقابل و منافع مشترك به تفاهم رسيد و براي رسيدن به تفاهم ديگر كسي نميتواند بهانهتراشي كند، ديگر براي توهين به مردم ايران كسي مبناي منطقي ندارد و تصور چنين ادعايي امروز در جامعه بينالمللي بيمعنا و بيمحتواست. فضاي امنيتي عليه جمهوري اسلامي ايران از هم پاشيده و پروژه امنيتيسازي ايران كه صهيونيستها هزينه بسيار بالايي براي آن داشتند، از دست آنها خارج شده است. به همين دليل بعضي از همسايگان و صهيونيستها تلاش ميكنند مذاكرات به نتيجه نرسد؛ چراكه ميدانند چقدر سرمايهگذاري كردهاند و ميترسند تلاششان به نتيجه نرسد و ميدانند كه شيعههراسي و ايرانهراسي ديگر فايده ندارد. امروز بر اثر يك سال و نيم مذاكره گذشته و حمايت مردم ايران، ما توانستهايم مقاومت مردم ايران را تبديل به يك كالاي قابل عرضه كنيم و احترام ايران افزايش پيدا كرده است. اين كالا امروز براي ايران امنيت ميآورد و قدرت و نفوذ ميخرد و تاثيرپذيري مردم و نظام ما را نشان ميدهد كه اين دستاورد بسيار بزرگي است. امروز با هر ايراني در سرتاسر جهان صحبت كنيم ميگويد كه از ايراني بودن خود احساس غرور ميكنم. ايراني كه ممكن بود با توهين مواجه باشد، امروز با تكريم و ديد منطقي مواجه است و اين تغيير تصورات و به هم ريختن فضاسازيهاي دشمنان ايران و انقلاب بسيار مهم است.
فضاي گفتوگو با ايران باز شده است
آثار عملياتي كه امروز مشاهده ميكنيد، اين است كه قدرت منطقهيي ايران افزايش پيدا كرده و دشمن در منطقه نميتواند عليه منافع ايران وارد شود. در يك سال گذشته در كشورهاي مختلف منطقه مشاهده كرديد سياستهاي جهاني دنبالهرو سياستهاي ضد ايراني به آن شكل كه برخي تلاش ميكردند آن را جهتدهي كنند، موفق نبود و اين سياستها در سوريه و عراق شكست خورد و مشاهده كرديد كه جبهه داعش و تكفيريها با وجود حمايتهايي كه داشتند، به عنوان يك تهديد جهاني شناخته شدند و اين همان جبههيي بود كه تا سال گذشته در سوريه از آن حمايت ميشد. مگر ماهيت داعش فرقي كرده است؟ اين داعش، همان داعش سالهاي قبل است، پس تحول ايجاد شده در نحوه نگريستن به ايران و نگرش به اسلام، شيعه و منطقه در جهان است. اين تحول است كه باعث ميشود بازيهاي امنيتسوز و اطمينانسوز براي ايران ديگر نتوانند وارد عرصه شوند و رنگ و لعاب اين سياستها از بين برود. ايرانهراسي اكنون يك پروژه شكستخورده است. فضاي رفتوآمد و گفتوگو و معامله با ايران بسيار باز شده است و بنگاههاي اقتصادي براي آمدن به ايران صف كشيدهاند. شركتهايي كه سال گذشته در نمايشگاه دوبي، شركتهاي ايراني را به غرفه خود راه نميدادند امروز خواهان صحبت با شركتهاي ايراني هستند. انديشمندان نيز خواهان رفتوآمد به ايران هستند. هفته ديگر سمينار بينالمللي جهان عليه خشونت و افراط در ايران برگزار ميشود و خواهيد ديد كه چه تعداد از انديشمندان و سياستمداران برجسته دنيا براي اين اجلاس به تهران ميآيند. فضاي صحبت درباره ايران و با ايران تغيير اساسي پيدا كرده و اين به نظر من در يك كلام به اين مفهوم است كه امروز ايران قدرتمندتر، پرنفوذتر و آسيبناپذيرتر از گذشته است و اميدواريم اين روند با مقاومت و ايستادگي مردم ايران و با منطق، تعامل و گفتوگو و رسيدن به فهم مشترك به شكل تصاعدي افزايش يابد. چهارمين گزاره، نگاه به آينده است. آينده به سمت بهتر شدن است و هيچگاه به شرايط گذشته باز نخواهيم گشت. شرايط فاقد بازگشت به گذشته است و ساختار مفهومي كه در دنيا عليه ايران با عنوان پروژه ايرانهراسي ساخته بودند درهم شكسته است. ساختمان تحريمها به هم ريخته و اين شرايط قابل تكرار مجدد نيست و نميتوان اين شرايط را به وضعيت قبلي بازگرداند. سياست مقام معظم رهبري مبتني بر اقتصاد مقاومتي نيز ايران را آسيبناپذيرتر كرده و برندگي تحريمها عليه اين مردم را كم كرده است و انشاءالله با اين سياست كه يكي از اولويتهاي دولت است، فشار بر طرفهاي مذاكرهكننده براي رسيدن به تفاهم افزايش خواهد يافت. ضمن اينكه اعتقاد داريم طرفهاي مذاكره ما به اين درك رسيدهاند كه بايد با ايران مذاكره كنند. در مذاكرات اخير شاهد بوديم كه در مدت پنج روز، سه مقام عالي وزارت خارجه امريكا حضور داشتند. در همين مذاكرات شاهد حضور سه روزه وزير امور خارجه آلمان بوديم و دو بار هم وزراي خارجه انگليس و فرانسه براي شركت در آن به وين سفر كردند. البته هر مذاكرهيي مخصوصا مذاكرهيي كه طرف مقابل نخواهد در آن به ما امتياز دهد و حتي در مذاكره بدهبستان، مذاكره به مفهوم يك گفتوگوي يكطرفه و تحميل نظرات نيست، به هر حال مذاكره فراز و نشيب دارد و اين طبيعي است و نبايد كسي نگران باشد كه مذاكرات داراي فراز و نشيب است و كسي هم نبايد زيادي خوشحال باشد، اين موضوعات در مذاكره طبيعي است. كسي كه اين مسائل را مطرح ميكند و نگران و خوشحال ميشود، مذاكره را نميشناسد چراكه اگر قرار باشد بيانيه بخوانيم و اگر بخواهيم صحبتهاي طرف مقابل را قبول كنيم، مذاكره يك روزه به نتيجه ميرسد اما اگر قرار باشد در مذاكره به تفاهم برسيم و به آنچه محيط درك مشترك و توافق است برسيم بايد بدانيم كه فراز و نشيب و بالا و پايين دارد و دشوار است و شما يقين داشته باشيد كه هيات مذاكرهكننده شما در برابر زيادهخواهيها ميايستد و با مقاومت و منطق ايستادگي ميكند.
بازدارندگي هستهيي مبناي ديوانگي دارد
ما هيچ چيز بيش از حقوقمان نميخواهيم و معتقديم چون سياست هستهيي جمهوري اسلامي ايران بر اساس بيانات و فتواي مقام معظم رهبري و محاسبات استراتژيك ما صددرصد صلحآميز بوده، هست و خواهد بود، نگراني براي رسيدن به تفاهم نداريم چراكه ما چيزي نداريم كه در تفاهم از دست بدهيم. ما به دنبال سلاح هستهيي نيستيم، نگرانيها را رفع كردهايم، ما هيچگاه براي كسي خطر هستهيي نداشتهايم و معتقد نيستيم كه سلاح هستهيي براي كسي امنيتزاست بلكه امنيتزداست. بازدارندگي هستهيي مبناي ديوانگي دارد و بحمدالله ما ملتي عاقل هستيم و انشاءالله با يك چشمانداز روشن و حمايت و دعاي مردم و حمايت رهبري و حمايتهاي رياست محترم جمهوري و توكل به خدا كه تنها قدرقدرت جهان است، دوستان بدانيد امريكا قدرقدرت نيست و تنها قدرقدرت جز خدا نيست، پيروز خواهيم شد.