درباره افزايش قيمت «نان»
سعيد ليلاز
طبيعتا هر افزايش قيمتي ناخوشايند است. هيچ مصرفكننده و توليدكنندهيي در دنيا، تمايل به افزايش قيمت هيچ كالايي ندارد. اين عدم تمايل بهخصوص در مورد «نان»، كه جزو كالاهايي است كه در اصطلاح اقتصاددانان، كششناپذيري آن بسيار بالا بوده و قوت غالب مردم را تشكيل ميدهد، اهميت بسياري دارد؛ اهميتي كه در طول پنج سال اخير، فشارهاي تورمي بر دوش افراد كمدرآمد جامعه ايران تا آنجا زياد بوده كه هر يك درصد افزايش قيمت در هر حوزهيي، فشارهاي مضاعفي را بر مردم وارد ميكند. در شرايط عادي به هيچوجه قرار نداريم كه بگوييم نان چه قسمت از هزينه اين خانوارها را تشكيل ميدهد، اما چون خانوارهاي كمدرآمدي كه معتقدم در اين چند سال نيمي از قدرت خريد خود را از دست دادهاند، بخش مهمي از قدرت خريد خود را به نان اختصاص ميدهند، قطعا افزايش قيمت نان ضربه سختي را به معيشت و قدرت خريد اين دسته از خانوارهاي ايراني وارد خواهد ساخت. اما وقتي قيمت كالايي بالا ميرود، بايد بتوانيم به درستي به ريشهها و عوامل آن توجه كنيم. واقعيت اين است كه با توجه به همه اتفاقاتي كه طي چند سال گذشته روي داده، اگر قيمت نان افزايش پيدا نكند در عرضه نان تنها به اين دليل كه كسي ديگر حاضر به پخت نان نيست، دچار مشكل ميشويم. در حوزه نانواييها صرفه اقتصادي پخت نان به عنوان مشكلي بزرگ براي دولت وجود دارد كه اگر دولت به مشكل نانواها هم توجه نكند، نميتواند عرضه نان را به شكل درستي ادامه دهد. در عين حال آنهايي كه انتظار دارند كه دولت براي نان يارانه بپردازد -كه البته بجا هم است- بايد همواره به اين سوال هم بتوانند پاسخ دهند كه در محل درآمد يارانههاي نان، به خصوص در شرايط فعلي اقتصادي، اين مقدار از كجا بايد تامين شود؟ كساني كه ميگويند اين افزايش قيمت نبايد صورت ميگرفت، بايد پاسخ دهند كه يارانه مورد نظرشان كه عنوان ميكنند علاوه بر كشاورزان به نانواها هم تعلق بگيرد از چه محلي تامين شود؟ همه ما به درستي ميدانيم مشكلات بسيار بزرگي در بودجه دولت وجود دارد؛ مشكلات بزرگي كه دولت را مجبور به تهيه بودجهيي بسيار انقباضي و تعديل شده كرده است. اگر دولت تن به افزايش پرداخت يارانه نان براي جلوگيري از افزايش قيمت آن بدهد، يا بايد آن را از محل بودجه عمراني بپردازد كه به منزله كاهش اشتغال و كاهش رشد اقتصادي كشور است، يا بايد از محل كسري بودجه يا چاپ پول بدون پشتوانه آن را جبران كند. از آنجايي كه دولت حسن روحاني بنا ندارد از جيب مردم پول برداشته و روز بعد با فخرفروشي به آنها يارانه بپردازد، معتقدم كه شرافتمندانهترين راهحل را انتخاب و صادقانه اين مشكل را با مردم مطرح كرده است. نه توسعه كشور را به معيشت روز مردم فروخته و نه آينده اشتغال ملت را تاريك ساخته است. با وجود اينكه ميدانيم كه چقدر اين تصميم سخت بوده و دولت فشار بسياري را براي اين تصميمگيري تحمل كرده است اما چارهيي جز اين ندارد. پرداخت هر يارانهيي در حوزه اقتصاد اصولا بد نيست. ولي هر سياست يارانهيي بايد به سه سوال بتواند پاسخ دهد؛ چرا پرداخته ميشود؟ به چه كساني بايد پرداخته شود؟ تا چه زماني بايد پرداخته شود؟ ولي در مورد «نان» به طور خاص، كه پرداخت يارانه به آن كاملا توجيهپذير است بايد جواب دهيم كه از چه محلي بايد پرداخته شود؟ بايد چه بودجهيي را حذف كنيم تا دولت بتواند يارانه نان را بپردازد؟ اگر نتواند اين كار را انجام دهد چه كند؟ آيا منتقدين دولت توصيه ميكنند كه براي پرداخت يارانه بيشتر، دولت يازدهم هم اقدام به چاپ پول بدون پشتوانه كند؟