يك مورد مشابه و دو رفتار متفاوت
سيد علي ميرفتاح
خبر ملوانهاي امريكايي خاطرهاي را در ذهنم زنده كرد. زمان دكتر احمدينژاد خاطرتان باشد تعدادي ملوان انگليسي را گرفتند و خبرش را در بوق و كرنا كردند و قصهاش را سر زبانها انداختند و با يك انرژي عظيمي ماجرا را در حد مسائل ملي بالا بردند. چند روز بعد كت و شلوار سه سايز بزرگتر از باب همايون خريدند و تن اينها كردند و با گز اصفهان و پشمك يزد و صنايع دستي خيابان ويلا با سلام و صلوات و با بدرقه شخص رييسجمهور راهي شان كردند به مملكتشان. بعدها يك عده مدعي شدند كه دولت بريتانيا رسما عذرخواهي كرده و عده ديگري گفتند نكرده. بحث آنقدر داغ شد كه بعضي انگليسيدانها هم داخل شدند و مترادفهاي عذرخواهي را با متن نامه مقايسه كردند. هر چه بود ختم به خير شد و به جاهاي باريك نكشيد. يك بخش ماجرا البته امنيتي و محرمانه بود و عامه از آن بيخبر بودند. اما آن بخش عيانش سوالهاي بسياري را در ذهن ملت پديد آورد بهطوري كه كسي نفهميد چرا گرفتند و چرا آزاد كردند. حتي پاي ملوانها و كت و شلوارها و سوغاتيهايشان به مناظرات كشيده شد و به عنوان نقطه ضعف دولت نهم مطرح شد. ضمن اينكه يكي دوتا از ملوانها نمك خوردند و نمكدان شكستند و همين كه پايشان به جزيره رسيد شروع كردند به بدگويي ايران. راست و دروغ سرهم كردند و چهره رسانهاي ما را مكدر جلوه دادند. البته از ناوي انگليسي توقع بيش از اين هم نميرفت. بعيد ميدانم كسي خيال خام در دلش پخته بود كه اين ملوانها تبديل به سفراي صلح ميشوند و بابت چند روز مهماننوازي دولتمردان هر جا صحبتش بشود از جمهوري اسلامي دفاع ميكنند و بد دولت خودشان را ميگويند. آنها سرباز بودند و در هر شرايطي حرف فرمانده خود را بر ديگر حرفها ترجيح ميدادند كه دادند. نه تنها دستور ارشد خود را اطاعت كردند بلكه به خواهش چند خبرنگار دو به هم زن هم گوش دادند و حرف باب ميل آنها را زدند.
از اين ماجرا چند سالي ميگذرد. دولت ديگري در جمهوري اسلامي سر كار آمده و رفتار ديپلماسي ما فرق كرده. نسبت ما هم با دنيا عوض شده. حالا با پنج به علاوه يك سر غائله هستهاي به توافق رسيدهايم و در آستانه روزي هستيم كه برجام عملياتي شود و ديوار تحريمها تمام و كمال فرو بريزد. البته وضع و حال اقتصادي مردم چندان مطلوب نيست و اين حرف در بين عوامالناس پراكنده شده كه اين دولت هم فرقي با قبلي ندارد و در عمل ناگزير است به همان روش عمل كند. گاهي اين حرف را نه عوام كه خواص ميزنند و دانسته و ندانسته به مخاطبان خود القا ميكنند كه همه سر و ته يك كرباسند و بين دهم و يازدهم فرقي نيست و نبايد گول ظاهر و لبخند و ادبيات را خورد. اين حرف علاوه بر القاي شبهه، خطرناك هم هست و باعث ميشود همه فكر كنند كه منشأ اثر نيستند و راي دادن و ندادنشان فرقي نميكند... حال آنكه فرق ميكند، خيلي هم فرق ميكند. اتفاقا نه فقط در كليات و سمت و سوي كلي كه در جزييات هم فرق ميكند. اگر ميخواهيد تفاوت را ببينيد به رفتار و گفتار ديپلماتيك دولت حاضر با قبلي نگاه كنيد. بله اگر ديديد تن اينها هم كت و شلوار كردند و اگر راهيشان كردند و بيآنكه سودي ببرند يك طرفه ضرر كردند و «از اين طرف كه منم همچنان صفايي هست» و از آن طرف نامردي و بيمرامي است، بله، حق با شماست فرقي ندارند. اما دارند. نديديد اخبار را پي بگيريد ببينيد فرق ديپلماسي با ديپلماسي از كجاست تا به كجا. حواسم هست كه در اين مصداق دولت فعال مايشاء نيست و همه كار به او مربوط نميشود. بحثهاي امنيتي و نظامي فراتر از اراده و توان دولت است و سپاه و نهادهاي ديگر هم در قصه دخيلند. اما كسي كه از طرف مملكت بايد با مقامات امريكايي گفتوگو كند ظريف است و او خوب بلد است كه اتفاقات را مصادره به مطلوب كند.
دولتها چه بخواهند و چه نخواهند ملتهايشان را نمايندگي ميكنند. رييسجمهور يا وزيري كه در مجامع بينالمللي سخنراني ميكند در اصل نماينده يك كشور است و ديگران او را به عنوان يك كشور ميبينند و ميشناسند لذا رفتار و گفتار دولتمردان به حساب ملت نوشته ميشود و توي ذهن مخاطبان به عنوان رفتار و گفتار يك كشور نقش ميبندد. دولتمردان دايم بايد از خود مراقبت كنند كه يك وقت خدايي نكرده، شأن و منزلت و موقعيت يك كشور را پايين نياورند و سر خود كاري نكنند كه ملتشان سرافكنده شود. در قصه ملوانهاي انگليسي كه گفته ميشد متجاوزند، يكباره تغيير رويه داديم و آنها را تا حد سفراي صلح و دوستي بالا برديم. اين قصه نه به مهمان نوازي مربوط ميشود و نه به حسننيت. آزاد كردن متجاوز -چه متجاوز عمدي و چه متجاوز سهوي- قاعده دارد و در پاي ميز مذاكره امتياز ميگيرند و امتياز ميدهند و سرانجام آزادشان ميكنند. من نميخواهم پيشبيني كنم كه چه اتفاقي ميافتد اما ميخواهم بگويم اخبار را پي بگيريد و يك مورد مشابه را در دو دولت و دو رويكرد مقايسه كنيد تا ببينيد راي دادن و مشاركت دموكراتيك براي تغيير چقدر مهم و ارزشمند است.