• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱ خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3481 -
  • ۱۳۹۴ پنج شنبه ۱۳ اسفند

نشست بررسي «مكتب ‌نشانه‌شناسي امبرتو اكو» برگزار شد

اكو و طرحي نو در نشانه‌شناسي

اعتماد| آخرين نشست شهر كتاب در سال جاري با موضوع تحليل و بررسي «مكتب نشانه‌شناسي امبرتو اكو» و با حضور اميرعلي نجوميان و پيروز ايزدي روز سه‌شنبه در مركز فرهنگي شهر كتاب برگزار شد.
در آغاز اين نشست علي‌اصغر محمدخاني، معاون فرهنگي شهركتاب، با ارايه گزارشي از كتاب‌هاي ترجمه‌ شده اكو در ايران، توضيح داد: «با اينكه تاكنون نزديك به 20 اثر اكو با ترجمه‌هاي مختلف به فارسي منتشر شده است و كتابخوانان ايراني به‌خوبي با آثار و انديشه‌هاي او آشنا هستند، اما آثار نظري او هنوز به‌طور‌كامل به فارسي منتشر نشده است و مناسب است كه نظريه‌هاي اكو در حوزه‌هاي مختلف فلسفي، ادبي و تاريخي تحليل و بررسي شود.»پيروز ايزدي، مترجم و زبان‌شناس به عنوان نخستين سخنران اين نشست با اشاره با توضيح اينكه اكو به توليد نشانه‌هايي مي‌پردازد و شيوه‌هاي توليد نشانه را تبيين مي‌كند، گفت: «اكو براي نشانه‌شناسي طرحي نو درانداخته كه تا حدودي با آنچه قبلا در اين حوزه بحث شده متفاوت است. قبلا نشانه‌شناسان نشانه‌ها را به سه دسته تقسيم مي‌كردند كه يكي از آنها، نمادها هستند. در نمادها دال و مدلول بر اساس قرارداد و رابطه اختياري با يكديگر ارتباط پيدا مي‌كنند. دسته دوم شمايل‌ها هستند كه در اينها رابطه دال و مدلول براساس قياس، شباهت و نزديكي شكل مي‌گيرد و به‌طور‌كلي رابطه بين آنها بر اساس شباهت فيزيكي برقرار مي‌شود. گروه سوم هم نمايه‌ها هستند كه اينها بر اساس نزديكي و حالت‌هاي اشاره‌اي تعريف مي‌شوند. اما اكو مي‌گويد كه اين شيوه، اشتباه است و ما براي اينكه بياييم از نشانه‌شناسي تفسير جديدي ارايه بدهيم كه بهتر از عهده‌ تبيين اين پديده‌هاي نشانه‌اي بربيايد، بايد به نقش نشانه‌اي توجه كنيم.»به گفته ايزدي، اكو براي اينكه مدل نقش نشانه‌اي را تبيين كند، از مدل مكتب كپنهاگ استفاده مي‌كند. در اين مكتب نشانه‌ها و چگونگي شكل‌گيري آنها در دو سطح بررسي شده است: يكي سطح لفظ و بيان و ديگري هم سطح محتوا. هر‌كدام از اين دو سطح از سه جزو ماده، صورت و جوهر تشكيل شده‌اند؛ «اگر به سطح بيان توجه كنيم، ماده، يك توده پيوسته بي‌شكل است كه يك‌سري رمزگان عناصر معتبر را از اين توده بي‌شكل جدا مي‌كنند. با جدا شدن اين عناصر معتبر، يك صورت به دست مي‌آيد و آن صورت مي‌تواند آن بيان را در قالب جوهر توليد كند. در سطح محتوا هم همين حالت اتفاق مي‌افتد. ماده‌اي كه در محتوا هست، ميدان تجربه يا فرهنگ خاص است كه در آن هم با جدا شدن عناصر معتبر، صورت پديد مي‌آيد و آن صورت مدلي مي‌شود كه بتواند جوهري از آن توليد شود. اينجا صورت و جوهر، مترادف است با مدل يا نوع و رخداد. ما مدلي داريم كه بر اساس آن رخدادها توليد مي‌شوند؛ صورتي كه جوهر توليد مي‌كند. نقش نشانه‌اي كه اكو از آن صحبت مي‌كند و آن را به عنوان مفهوم محوري يا كليدي نظريه‌اش مي‌گيرد، رابطه بين صورت بيان و صورت محتواست كه اين رابطه هم بر اساس قرارداد شكل مي‌گيرد.»مترجم كتاب «نشانه‌شناسي» اكو در ادامه توضيح داد: «اين سيستم نشانه‌ها تنها حالت ارجاعي ندارد و از آن هم مي‌توان براي دروغ گفتن استفاده كرد و هم براي ساختن جهان خيالي يا جهاني غير از جهان موجود. اكو در ادامه به رابطه مدل و رخداد مي‌پردازد و مي‌خواهد بداند چه حالات مختلفي در ايجاد رابطه بين اين دو وجود دارد. گاهي رخدادي مثل كلمه مي‌تواند بي‌نهايت تكرار شود. واژه مي‌تواند بي‌نهايت تكرار شودبه اين دليل كه ما مدلي قراردادي داريم. اما گاهي اوقات فرآيند بازتوليد دشوار است و اگر بخواهيم بازتوليد را انجام دهيم، نياز به فنون تخصصي پيچيده‌اي پيدا مي‌كنيم. اكو مجسمه ميكل‌آنژ را مثال مي‌زند. بعد بحث همانندها را مطرح مي‌كند. براي توليد همانند بايد خصوصيات مدل را به‌همان ترتيب اوليه بازتوليد كنيم. براي اين كار بايد بتوانيم قاعده حاكم بر توليد مدل را شناسايي كنيم. اگر بتوانيم قاعده را شناسايي كنيم، توليد رخداد، كاري ساده خواهد بود.»
در ادامه اين نشست اميرعلي نجوميان، نشانه‌شناس با تاكيد بر اينكه اكو در عرصه نشانه‌شناسي، يك‌تنه صاحب مكتبي ويژه بود، توضيح داد: «بعضي مواقع اكو را با مكتب امريكا همراه دانسته‌‌اند و مكتبش را به اصطلاح مكتب ايتاليايي امريكايي اكو ناميده‌اند. او در نشانه‌شناسي، از ميان «پرس» و «سوسور»، براي پرس اهميت زيادي قايل است. اكو مي‌گويد تمام آنچه انجام داده‌ام درباره يك چيز است: تلاشي سرسختانه براي درك سازوكاري كه از آن طريق به جهان اطراف‌مان معني مي‌دهيم. اينجا اكو نشان مي‌دهد كه نه‌تنها يك نشانه‌شناس است، بلكه بيشتر نظريه‌پردازي است كه به ‌معنا و شكل‌گيري اين معنا در حوزه فلسفه علاقه دارد. پس به‌گونه‌اي اكو فقط نشانه‌شناس نيست و در واقع بيشتر نظريه‌پردازي در حوزه تفسير و معنا و دلالت است. به‌تعبير ديگر بايد ديد كه چگونه انديشه سوسور اين قابليت را نداشت كه درباره فرآيند ساخت معنا توضيح دهد و انگار پرس مي‌توانست اين را بيشتر شرح و بسط دهد.»
به گفته نجوميان براي بررسي آراي اكو، بايد از پرس شروع كرد. شيوه نقد اكو، استفاده از ابزارهاي ساختگرايي در تحليل متن است. اكو ساختگرا نيست، ولي از ابزار ساختگرايي در توليد متن استفاده مي‌كند؛ «اكو معني‌شناس ساختگراست، نظريه‌پرداز رمزگاني است و از نظريه‌هاي ارتباطات و اطلاعات بهره مي‌گيرد. او در عين اينكه انسان‌شناس فرهنگي است فيلسوف و داستان‌نويس هم است و از همه مهم‌تر نظريه‌پرداز است. اكو در نوشته‌هايش به نقاط ضعف ساختگرايي مي‌پردازد و مي‌نويسد: وقتي ساختگراها در مورد ساختار صحبت مي‌كنند، آنچنان ساختارها براي‌شان ملموس و محكم است كه انگار اينها واقعيت‌هاي بيروني‌اند و فراموش مي‌كنند كه ساختار، امري است ذهني. يعني ساختارها چيزهايي نيستند كه در جهان بيرون وجود داشته باشند. اينها در واقع مدل‌هاي فكري يا ذهني‌اي هستند كه ما براي سامان دادن به پديده‌ها يا رويدادها يا رخدادهاي اطراف خودمان، درواقع از آنها استفاده مي‌كنيم. اكو تصريح مي‌كند كه اگر ساختار نهايي‌اي هم وجود داشته باشد، اين ساختار فقط در حوزه زبان قابل‌شناسايي است و خارج از اين حيطه ساختگرايي دچار نوعي دگماتيسم مي‌شود. در اينجا اكو ساختگرايي را به‌مثابه روش مورد توجه قرار مي‌دهد و به آن باور دارد. او ساختگرايي متدولوژيك يا روش‌شناختي را قبول دارد و اين ساختگرايي متدولوژيك يعني ما از الگوهاي ساختاري استفاده مي‌كنيم فقط براي انجام تحليل و فرآيند آن.» نجوميان در توضيح اين گفته اكو كه مي‌گويد  نشانه‌شناسي برنامه پژوهشي است كه تمام فرآيندهاي فرهنگي را به عنوان فرآيندهاي ارتباط مطالعه مي‌كند، عنوان كرد: «حرف او اين است كه نشانه‌شناسي وقتي وارد گود مي‌شود كه ما هر پديده فرهنگي را نوعي ارتباط رمزگاني ميان يك فرستنده و يك دريافت‌كننده فرض كنيم. هر پديده‌اي كه به اين شكل اتفاق بيفتد، وارد حوزه نشانه‌شناسي مي‌شود.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون