توافق «مناسب» يا «خوب» يا «بد!»
نعل وارونه نزنيد!
قطار مذاكرات هستهيي 1+5 به ايستگاه پاياني خود در حال نزديك شدن است. فارغ از اينكه مذاكرات به چه نتيجهيي برسد به عنوان يك ايراني بايد موضع به نسبت مشخصي درباره آن داشته باشيم؛ موضعي كه متضمن حفظ منافع ملي ايران است و اين موضوع نيز نبايد در قالب نگاههاي سياسي و رقابتي داخل باشد ولي مايه تاسف است وقتي ميبينيم كه برخي گروههاي تندروي سياسي به جاي رعايت منافع ملي همچنان در حال كوك كردن ساز مخالف و زدن آن هستند. جالبتر اينكه اين مجموعه حتي به مواضع و دلايل ۹ گانه رهبري نظام درباره حمايت از مذاكرات توجه كافي ندارند. اگرچه ميكوشند خود را در خط ولايت نشان دهند! و رسانههاي فراگيرتر اين جناج نيز به جاي همراهي و حمايت از مذاكرات خط ويژهيي را در رابطه با زير سوال بردن فعاليتهاي گروه مذاكرهكننده باز كردهاند. در اين يادداشت به برخي موارد آنها اشاره ميشود. اين مجموعه برنامهيي را با عنوان «توافق خوب، توافق بد» تدارك ديده و طي آن به نكاتي اشاره كردهاند كه از منظر سياسي قابل تامل هستند. يكي از حاضران در اين نشست اظهار ميدارد كه: «متاسفانه جامعه را به جاي «توافق خوب، توافق بد» روي «توافق و عدم توافق» شرطي كردهاند.» ديگري اظهار داشته كه اين ذهنيت اشتباه را ايجاد كردهاند كه مشكل اقتصاد ايران تحريم است يا اينكه «براي دولت توافق هستهيي اصالت دارد و نه محتواي توافق». يا اين جمله كه: «دولت در شرايطي از آراي عمومي برخوردار شد كه شعار اصلياش حل مساله هستهيي بود پس ناچار است به توافق برسد.» يا اين جمله كه «توافقي خوب است كه همه تحريمهاي چهارگانه را فورا لغو كند»، ديگري تيتر زده است كه مذاكرات كجا منحرف شد؟! اصل انحراف را مفروض گرفته و فقط منتظر تعيين جا و زمان انحراف هستند!اين اظهارات از ذهنيتي منفي نسبت به مذاكرات تراوش ميكند. در حالي كه ميدانيم نگاه جهاني و مردم ايران چشمانتظار رسيدن به توافق هستند و آن را براي جامعه جهاني و اوضاع منطقه و شرايط ايران مناسب و مفيد ميدانند. «توافق خوب يا توافق بد» چه معنايي دارد؟ از نظر يك طرف توافق خوب اين است كه هر چقدر ميخواهند برنامه هستهييشان را مطابق ميلشان ادامه دهند و تحريمها هم لغو شوند. ما هم همين را خوب ميدانيم. از نظر طرف مقابل هم توافق خوب اين است كه تمام فعاليتهاي هستهيي تعطيل و چرخهاي سانتريفيوژها متوقف شوند و تحريمها هم پس از پاسخ دادن به ابهامات آژانس به مرور لغو شوند كه اين مرور نيز طولانيمدت خواهد بود و ايران هم ضمانتهاي كافي براي اطمينان آنان در اختيارشان قرار دهد. طبيعي است كه هر دوي اين توافقها هرچقدر براي يك طرف خوب است براي طرف ديگر بد است بنابراين چيزي به عنوان توافق خوب يا توافق بد وقتي محقق ميشود كه يك طرف تسليم كامل شود و براي طرف پيروز توافق خوب شكل بگيرد و براي طرف شكستخورده توافق بد. ولي مذاكراتي كه مبتني بر تفاهم و گفتوگو باشد توافقي كه شكل ميگيرد بيش از آنكه خوب يا بد باشد، توافق مناسب است. توافق مناسب بر اساس موازنه قوا شكل ميگيرد. قدرت طرفين در هر موضوعي نتيجه توافق را تعيين ميكند. توافق مناسب توافقي است كه هزينه و فايده بود و نبود آن با يكديگر مقايسه شود. در چنين حالتي مذاكرات سياه و سفيد نيست كه يك طرف پيروز ميدان باشد و يك طرف هم تسليم محض شده باشد.
همچنان كه در بازار خريد و فروش نيز خريدار و فروشنده در وضعيت ضرر مطلق قرار ندارند. وقتي به يك قيمت ميرسند به معناي آن است كه دو طرف از معامله خود سود خواهند برد. بنابراين طرح مسالهيي با عنوان توافق خوب يا بد از اساس ضد مفهوم توافق و درصدد است كه مذاكرات را مجددا به ستيز و رودررويي تبديل كند. ما توافق مناسب داريم و نه خوب يا بد. مگر آنكه توافق مناسب و متعادل را همان توافق خوب معرفي كنيم كه ديگر بد نيست. اينكه گفته ميشود دولت به توافق رسيدن را اصل كرده و نه خوب يا بد بودن آن را نيز غلط است. اگر براي دولت و مذاكرهكنندگان متناسب بودن توافق مهم نبود كه نيازي به اين همه گفتوگو نبود. در عرض يك روز ميشد هرچه را كه طرف مقابل ميگويد پذيرفت و توافق را عملي كرد! اين اتهام غيرمنطقي عليه گروه مذاكرهكننده است. رسيدن به توافق با 1+5 بسيار ساده است اگر دنبال توافق مناسب نباشند. البته دولت و مردم نيز بر اصل توافق تاكيد دارند چرا كه عدهيي از نيروهاي سياسي و طرفدران دولت گذشته توافق را مذموم ميدانند و آن را مترادف با شكست معرفي ميكنند به همين دليل است كه دولت نيز بر اصل توافق و گفتوگو به عنوان يك راهكار تاكيد دارد و به آن اصالت ميدهد ولي اصالت دادن به توافق و گفتوگو نافي محتواي آن نيست كه اگر چنين بود همان سال گذشته به نتيجه ميرسيدند و تمام ميشد. همچنين گفته شده كه دولت اين ذهنيت نادرست را ايجاد كرده كه مشكلات اقتصادي ما به دليل تحريمهاست. اين نيز نادرست و اتهام است. مشكل اقتصادي ايران فقدان مديريت عقلاني و علمي است كه در دولت گذشته كه مطلوب اين گروه تندرو بود عناصر عقلانيت و دانشمداري در حوزه اقتصاد كمتر يافت ميشد. به همين دليل است كه دولت كنوني با وجود ادامه تحريمها در ۱۶ ماه گذشته توانسته اقتصاد را از آن وضع ناخوشايند بيرون آورد. اتفاقا تحريمها هم ناشي از فقدان عقلانيت مذكور بود و چون اين عقلانيت بازسازي شده بايد بكوشد كه تحريمها را نيز حل كند. حل تحريمها نيز يكي از نشانههاي عقلانيت اين دولت است و مخالفت گروه بالا با توافق نيز ادامه فقدان عقلانيت گذشته است.
بنابراين بهتر است كه آقايان محترم از زدن نعل وارونه در موضوع مهم مذاكرات هستهيي جدا خودداري كنند. در حالي كه ميخواهند نشان دهند در حال نگاه به جلو هستند ولي در واقع جامعه را به بازگشت به گذشته تيره و تار دعوت ميكنند.