بذر انديشه زمين حاصلخيز ميخواهد
چرا چهرههاي ماندگار ديگر در ادبيات ايران پديد نميآيند؟ اين سوالي است كه روز گذشته و يك روز بعد از سالگرد درگذشت احمد شاملو، محمد بقايي ماكان در مواجهه با آن قرار گرفته و در گفتوگويي كوتاه با ايسنا، به آن پاسخ داده. اين پژوهشگر و جامعهشناس فرهنگي در ابتداي صحبتهايش توضيح ميدهد كه جهان امروز، جهان تفكر صنعتي است و همين تفكر باعث ميشود تا فرهنگ و هنر در حاشيه قرار بگيرد. ماكان با اين پيشزمينه به ايران ميرسد و بعد از اينكه ميگويد اين اتفاق كه ديگر امثال دهخدا، مينوي، هشترودي و... در حوزه فرهنگي نميبينيم، معلول علتي است كه از بيتوجهي به فرهنگ خبر ميدهد. از نگاه ماكان، انديشه فرهنگي شبيه يك بذر است و در وضعيت فرهنگي اينروزهاي جامعه ايراني، زميني حاصلخيز نيست: « وقتي وضعيت فرهنگي يك جامعه را در نظر ميگيريد، ميبينيد اين پرنده قابل پرواز و اوجگيري يك بالش به سبب مميزي بسته شده و بال ديگرش به مسائل اقتصادي و يك پايش به سنگهاي سياسي و پاي ديگرش به واپسنگريها بسته شده و بالاتر از اينها مسالهاي هم به نام ترس و دلهره از بيان واقعيتهاي اجتماعي وجود دارد، بنابراين چنين پرندهاي هر چقدر هم بلندپرواز باشد نميتواند زيبايي استعداد خود را در اوج گرفتن نشان دهد». به اين ترتيب محمد بقايي ماكان و بعد از داريوش شايگان دومين چهرهاي ميشود كه در اين هفته خبري درباره وضعيت فرهنگي هشدار ميدهد و تلاش ميكند تا با آسيبشناسي منطقي و معتدل گره پيچ در پيچ مشكلات فرهنگي را اندكي واضحتر ببيند و راهي براي باز شدن آن در دست مديران و آنهايي كه نگران اين وضعيت هستند، قرار دهد.