• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3614 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۱۰ شهريور

«مرد و نامرد» در صف‌بندي سياسي

علي شكوهي

عصر يكشنبه اين هفته شهيد رجايي توانست دو تن از ياران خود را بعد از 35 سال در كنار هم بنشاند و خاطرات مشترك آنان را زنده كند. در نشست «محمدعلي رجايي؛ مردمي يا پوپوليست» آقايان بهزاد نبوي و احمد توكلي حاضر شدند و ضمن دادن پاسخ به اين پرسش، خاطراتي را از آن شهيد بزرگوار بيان كردند. به خواست دوستان «انجمن انديشه و قلم» قرار شد كه مجري‌كارشناس اين برنامه بنده باشم كه با اين دو چهره سرشناس سياسي، رفاقت ديرينه دارم و طبعا در كنار هم نشستن آنان را در اين وضعيت هم مي‌پسندم و هم براي تلطيف فضاي سياسي كشور و نزديك كردن قلوب انقلابيون ديروز به يكديگر موثر تلقي مي‌كنم.
در ابتدا گفتم كه در آغاز انقلاب، غالب كساني كه اكنون در احزاب و گروه‌هاي مختلفي فعالند، در كنار يكديگر بودند و برادرانه در كنار هم عمل مي‌كردند. اكنون هم خوشحاليم كه دو چهره سياسي سرشناس و داراي سابقه مبارزاتي، در كنار هم مي‌نشينند و با وجود اختلاف مشرب سياسي و فكري موجود، درباره شهيد رجايي سخن مي‌گويند. در وسط جلسه هم تاكيد كردم كه «احمد و بهزاد» براي من «حسن و محبوبه» دكتر شريعتي هستند. توضيح دادم كه مرحوم شريعتي در كتاب «قصه حسن و محبوبه» از معلمي سخن مي‌گويد كه در يك روستا از ارزش‌هاي انساني و انقلابي تبليغ مي‌كند اما الگويي براي ارايه ندارد. مدتي بعد «حسن و محبوبه» به اين روستا مي‌آيند در حالي كه همه خوبي‌ها را با هم دارند و از آن پس آن معلم با نشان دادن اين دو نفر، الگوي زن مسلمان و مرد انقلابي را در چهره اين دو نفر به ديگران نشان مي‌داد. گفتم متاسفانه آن حسن و محبوبه در ماجراي تغيير ايدئولوژيك دروني سازمان مجاهدين خلق، از مسلماني بريدند و الگوهاي شريعتي در واقع آني نبودند كه او توصيف كرده بود. به احمد توكلي و بهزاد نبوي گفتم كه شما دو تن براي من الگوي ساده‌زيستي و سلامت فردي و حفظ بيت‌المال و مجذوب قدرت نشدن و بسياري از ارزش‌هاي ديگر هستيد و اميدوارم همين‌گونه بمانيد و دنياگرا نشويد تا ما به روز دكتر شريعتي نيفتيم و دست ما خالي نشود.
احمد توكلي همشهري‌ و از دوستان قبل از انقلاب ما است و از كساني است كه ديندار ماند و به الگوي زيست مسلماني مورد نظر خودش وفادار ماند و ازجمله در تمام سال‌هاي بعد از انقلاب، در زيست فردي و در سلوك حكومتي ساده و بي‌آلايش و مردمي باقي ماند و هنوز هم مبارزه با فساد و رانت و نقب زنندگان به بيت‌المال را از اهداف خود مي‌داند. وي البته به نسبت سال‌هاي اول انقلاب، تغييرات فكري تدريجي كرده- ولو آنكه خودش اين امر را قبول نداشته باشد - و دست‌كم اولويت‌هايش عوض شده است. او اكنون مخالف را بهتر از گذشته تحمل مي‌كند و گفت‌وگو را ولو با كساني كه قبول ندارد مطلوب مي‌داند و به آزادي بيش از گذشته معتقد شده و نقش رسانه و افكار عمومي در پيشبرد امور را بهتر درك مي‌كند. وي اكنون باور دارد كه بايد از حق مخالف دفاع كرد و اين امر در خاطراتي كه از شهيد بهشتي و شهيد رجايي در همين جلسه نقل كرده بود، كاملا مشهود بود.
بهزاد نبوي هم از مبارزان قبل از انقلاب و هم‌بندي شهيد رجايي بود و به تعبير خودش در دولت آن شهيد «آچار فرانسه» و وزير مشاور بود. وي در تمام سال‌هاي بعد از انقلاب به عنوان يك چهره سياسي و تشكيلاتي و صاحب تحليل‌هاي استراتژيك شناخته مي‌شود و تجربه مديريتي زيادي دارد. بهزاد نبوي هم از مديران سالم و پاك‌دست ما است كه به سبك زندگي مورد قبول خودش پايبند است و الگوي بسياري از كساني كه در جست‌وجوي يك انسان روشنفكر متعادل منصف باتجربه و تشكيلاتي هستند و استقامت و ايستادگي او را مي‌ستايند. به بهزاد نبوي ظلم زيادي شد زيرا سال‌هاي زيادي از عمر خود را در قبل و بعد از انقلاب در زندان گذراند و اين غير از ده‌ها تهمت و دروغي است كه به او نسبت داده‌اند و قطعا روزي بايد فرصت دفاع از خود را پيدا كند.
بايد فرصت اين‌گونه جلسات در كشور ما به‌وفور ايجاد و ارتباطات ميان كساني كه در گذشته در كنار هم بودند، دوباره احيا شود. با قطع ارتباط تشكيلاتي و كاري ميان نيروهاي يك مجموعه، به تدريج فاصله‌ها زياد شده و زمينه رشد فرصت‌طلباني فراهم مي‌شود كه خدا را بنده نيستند و براي تامين منافع و تثبيت موقعيت خودشان در شكاف ميان نيروهاي انقلاب زندگي مي‌كنند و در تشديد تعارضات نقش دارند. نيازي نيست كه همه مانند هم فكر كنند و مي‌توان با وجود اختلاف مشرب فكري و تفاوت مواضع سياسي و حتي گوناگوني تشكيلات، با هم كار كنيم و براي پيشبرد اهداف انقلاب و سازندگي كشور در كنار هم قرار بگيريم و به قول امام خميني در «منشور برادري» مواضع خدمت نيروهاي انقلاب را به يكديگر نزديك كنيم.
بگذاريد اين مختصر را با يك خاطره از بهزاد نبوي ختم كنم. در سال 74 مباحث مربوط به صف‌بندي سياسي درون جبهه انقلاب داغ بود و بهزاد نبوي و دوستان‌شان در نشريه «عصر ما»، تقسيماتي مانند «راست سنتي»، «راست مدرن»، «چپ جديد» و... را ارايه كرده بودند. در همين باره گفت‌وگويي را با بهزاد نبوي داشتيم. وي بعد از تشريح اين مباحث و به صورت خصوصي گفت: ما اين صف‌بندي را براي ديگران ارايه مي‌كنيم و الا من افراد را به «مرد و نامرد» تقسيم مي‌كنم. هستند كساني كه در جبهه ما هستند اما مرد نيستند و ما در كنارشان احساس خوبي نداريم و بالعكس كساني در جبهه مقابل هستند كه مردند و من يقين دارم كه جوانمردند و براي امثال من به دروغ پرونده نمي‌سازند. اميدواريم خداوند عمر «مردان» ما را زياد و آنان را به يكديگر نزديك كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون