بررسي مجازي برخورد با خبرنگار در مجلس شوراي اسلامي
روا نبود
مجيد رضاييان
اين موضوع را از سه زاويه بايد بررسي كرد؛ زاويه اول: از نظر تكنيكهاي مصاحبه، حقوق مصاحبه كننده و حقوق مصاحبهشونده. ايشان خاطرنشان كرد: واقعيت اين است كه مصاحبهكننده حق دارد پرسشهاي خود را مطرح كند و مصاحبه شونده هم ميتواند به پرسشها پاسخ دهد با شرط حرفهاي كه براي هر دوطرف هيچ الزام و اجباري در كار نباشد. وقتي پذيرفتيم كه هيچ الزام و اجباري نيست، اگر مصاحبهشونده نخواهد پاسخ خبرنگار را بدهد، حق دارد كه مصاحبه را قطع كند، اين تنها واكنشي است كه از لحاظ حرفهاي پذيرفته شده است. با يك مراجعه اوليه به سند ميثاق حرفهاي خبرنگاران در كنفرانس پاريس ۱۹۸۳ ميلادي كه همه ما آن را مطالعه كردهايم و ميدانيم كه حق مصاحبهكننده و حق مصاحبهشونده به طور اصولي و حرفهاي چيست، اينكه ما نخواهيم پرسشي را پاسخ دهيم، اقدام فيزيكي يا هر برخورد ديگري را انجام دهيم، حتي اگر لحن خبرنگار مورد تاييد مصاحبهشونده نباشد، قطعا محكوم است و هيچ توجيهي براي آن نيست. زاويه دوم: اطلاعات در روزنامهنگاري است. كه به دو قسمت تقسيم ميشود: ۱- اطلاعات پنهان ۲- اطلاعات كتمان. با وجود اينكه خبرنگار ميتواند صريح سوال كند با در نظر گرفتن نهايت احترام، بايد وجه اخلاقي و فرهنگي از طرف خبرنگار و مصاحبه شونده رعايت شود. در مقابل پاسخها از نظر هر مصاحبه كنندهاي نميتواند همراه با هرگونه توهين، برخورد فيزيكي يا حتي واژگان غير اصولي باشد، اين قطعا غلط است. در كلاسهاي تكنيك مصاحبه من هميشه خاطرهاي را نقل ميكنم كه مربوط ميشود به مصاحبه آقاي الكاوش با آقاي ميتران. آقاي «الكاوش» كه مدير شبكه ۲ تلويزيون فرانسه است از آقاي «فرانسوا ميتران» رييسجمهور وقت فرانسه كه سوسياليست بود ميپرسد، آقاي «ميتران» ما شنيدهايم شما سرطان گرفتهايد، مردم فرانسه رييسجمهور سرطاني نميخواهند، چرا كاخ اليزه را ترك نميكنيد؟ جالب است بدانيد كه آقاي «ميتران» پاسخ دادند: بله من سرطان گرفتهام و سرطان من خوشخيم است، ولي برابر سوگندي كه به قانون اساسي فرانسه خوردهام، بايد ۸ ساعت در كاخ اليزه كار كنم، پزشكان من را از ۸ ساعت كار منع نكردهاند، چرا بايد كاخ اليزه را ترك كنم؟
ملاحظه ميكنيد كه چنين سوال صريحي و چنين پاسخ شفاف و صريحي هرگز همراه با هيچگونه توهين و بياحترامي طرفين نسبت به هم صورت نگرفته است. آنچه در قضيه آقاي قاضيپور، ما شاهد آن هستيم و رفتار قبلي ايشان هم، همين را نشان ميدهد، اين است كه اساسا آداب مصاحبه حداقل از نظر اخلاقي و فرهنگي، آن هم براي مجلس كه نيروهاي متعددي از جريانهاي مختلف سياسي در آن است و نسبت به قبل مجلس معتدلي است، اصلا روا نبود و بسيار برخورد غيراصولي و غيرحرفهاي بوده است. در واقع خلايي در زمينه دفاع از حقوق خبرنگاران و روزنامهنگاران در برابر برخوردهاي گهگاه نامتناسب و خلاف مبادي آزادي بيان وجود دارد ولي از طريق انجمنهاي صنفي و حرفهاي روزنامهنگاران حل ميشود. معناي اين سخن اين است كه اساسا دستگاههاي مختلف حكومتي از سه قوا مستقيما به اين موضوع ورود نميكنند، بلكه آنها زمينههاي حفظ آزادي بيان و دفاع از حقوق خبرنگاران را فراهم ميكنند، اما اين دفاع مستقيم از طريق به رسميت شناختن انجمنهاي صنفي و حرفهاي صورت ميگيرد.
پينوشت: دو شب بعد از برخورد نماينده اروميه با يك روزنامهنگار در مجلس، در يك گروه تلگرامي تخصصي، اساتيد روزنامهنگاري نشستي براي بررسي اين موضوع برگزار كردند. سوژه، «برخورد قاضيپور با خبرنگار بود» و كارشناسان اين نشست مجازي جالب هم مجيد رضاييان، قادر باستاني و اكبر نصراللهي از اساتيد مطبوعات و رسانه و فريد نيكپي حقوقدان بودند كه به بررسي اين اتفاق، جوانب پيگيري آن و راهكارهايي براي مقابله با چنين برخوردهايي پرداختند. آنچه خوانديد مجموع صحبتهاي مجيد رضاييان در اين نشست بود و پيش از او نيز اكبر نصراللهي در سخناني كوتاه گفت: «اين اتفاق از منظر حقوقي، اخلاقي و صنفي قابل پيگيري است. خبرنگار حق دارد هر سوالي را كه مرتبط با مردم است، بپرسد و نماينده مجلس هم حق دارد در مواردي پاسخ ندهد اما حق ندارد سوال را با برخورد فيزيكي و توهين پاسخ دهد. توهين جناب قاضيپور را توهين به يك خبرنگار نميدانم بلكه توهين به مجلس و رسانهها و مردم ميدانم؛ خبرنگاران هم نمايندگان مردم هستند آن هم نه نماينده يك شهر و بخش خاصي بلكه نماينده همه مردم».