مجلس هشتم؛ تعميق شكاف، جدايي از احمدينژاد
خيلي قبلتر از روز 24 اسفند 86، يعني وقتي كه انتخابات مجلس هشتم برگزار شد، معلوم بود اكثريت آن در اختيار اصولگرايان خواهد بود. اصلاحطلبان تنها براي يك سوم از كرسيهاي آن مجلس امكان رقابت پيدا كردند. تركيب اصولگراي اين مجلس اما با تركيب اصولگراي مجلس قبلي تفاوت عمدهيي داشت. مهمترين آن ورود علي لاريجاني به مجلس بود كه جاي حدادعادل را گرفت. به اينترتيب غلامعلي حدادعادل نخستين رييس مجلسي شد كه بعد از رياست، نشستن بر صندلي نمايندگان عادي را تجربه كرد، آن هم براي مدتي بيش از مدت رياست. همچنين علي لاريجاني هم نخستين رييس مجلسي شد كه از حوزه انتخابيهيي غير از تهران توانسته به اين جايگاه برسد. ركورد ديگر اين مجلس، كمترين ميزان مشاركت تهرانيها با حدود 30 درصد مشاركت بود. بحران در روابط دولت مجلس در اين دوره به اوج خود رسيد. آن هم در حالي كه گرايش سياسي واحدي در دو نهاد حكمفرما بود. مجلس هشتم خيلي زود و تنها كمتر از چهارماه بعد از آغاز به كارش، استيضاح جنجالي وزير كشور محمود احمدينژاد يعني مرحوم
علي كردان را كليد زد. كسي كه تنها چند هفته قبل از همين مجلس راي اعتماد گرفته بود. در همين مجلس و همين استيضاح بود كه علي مطهري خود را اندك اندك به عنوان يك چهره منتقد اصولگرا مطرح كرد و نهايتا به جايي رسيد كه در پايان همين مجلس برخي اصولگرايان گفتند او بايد به جريان اصلاحات بپيوندد. به جز اين مجلس هشتم زمينه شكلگيري چهرههايي چون حميد رسايي، مهدي كوچكزاده و امثال اين نمايندگان شد كه در انتخابات مجلس نهم راهي كاملا متفاوت از اصولگرايان سنتي برگزيدند و شكاف جريان اصولگرايي را بهشدت تعميق كردند. انتخابات مجلس هشتم آخرين جايي بود كه جبهه متحد اصولگرايي، آنطور كه بزرگان آن انتظار داشتند مجالي براي عرض اندام پيدا كرد. اما زمينه فروپاشي اين اتحاد هم در همين مجلس ريخته شد؛ اتحادي كه بيش از هر چيز بر سر حمايت از محمود احمدينژاد به هم ريخت. در همين مجلس بود كه برخي اصولگرايان نزديكان محمود احمدينژاد را «جريان انحرافي» ناميدند و با اين كار خواستند حساب آنها را از اردوگاه خود جدا كنند. ابتداي تشكيل مجلس هشتم بود كه انتشار خبري مبني بر تخصيص مبلغ 100 ميليون تومان به هر نماينده مجلس از سوي هيات رييسه و با بهانه تامين مجلس اسكان و دفتر كار توسط نمايندگان، جنجال رسانهيي بزرگي را در حاشيه مجلس به وجود آورد. همچنين در همين مجلس مصوبهيي تصويب شد كه بر اساس آن نمايندگان از حقوق مادامالعمر برخوردار بودند، مصوبهيي كه نهايتا با فشار و انتقادات رسانهها لغو شد. اما بيش از هر چيز ديگر در اين دوره مجلس پيگيري طرح جنجالي سوال از رييس بود كه در آخرين روزهاي سال 90 انجام شد؛ جايي كه محمود احمدينژاد با پاسخهاي خود به نمايندگان بر دامنه حاشيهها افزود و برخي نمايندگان از آن به عنوان «به توپ بستن مجلس» به وسيله تمسخرهاي احمدينژاد ياد كردند. مجلس هشتم در حالي كار خود را به پايان رساند كه نمايندگان آن در دو جبهه درگير دعوايي جدي بودند، يكي جبهه اختلافات قسمت زيادي از آنها با دولت دهم و ديگري اختلافات داخلي آنها كه نهايتا باعث شد جريان اصولگرا در انتخابات مجلس نهم از رسيدن به وحدتي حداقلي نيز باز بماند و پروژه وحدت منجر به 13 ليست متفاوت شود.