مجلس نهم؛ ميان دو دولت
مجلس نهم هرچند كه اصولگراتر از مجلس هشتم بود و تعداد اصلاحطلبانش كمتر اما با يك تجربه جديدتر نيز مواجه بود. تجربهيي به نام كار با يك «دولت جديد و داراي رويكرد فكري غيراصولگرا» همين شرايط مجلس نهم را به خودي خود ويژهتر كرد. رييس مجلس بازهم لاريجاني و آغاز مجلس با قدرتگيري اصولگرايان معتدل حامي او همراه بود. فراكسيون رهروان ولايت تبديل شد به محلي براي جمع شدن همين حاميان. در مقابل اما اصولگراهاي غيرميانهرو در فراكسيون اصولگرايان جمع شدند. جبهه پايداري هم كه در انتخابات همين مجلس اعلام حضور كرده بود كار خود را جلو ميبرد تا اينكه انتخابات دولت يازدهم برگزار شد. انتخاباتي كه با تفرقه ميان اصولگرايان آغاز شد و همين تفرقه محلي شد براي اختلافات بعديشان در مواجهه با دولت. دولت يازدهم آن چيزي نبود كه ميخواستند و همين باعث اختلافات شد. حلقه حاميان علي لاريجاني هر روز كم جمعيتتر ميشد و حلقه حاميان تندروها پر جمعيتتر. وزير دولت را كمتر از يك سال پس از روي كار آمدن دولت، استيضاح كردند. ساير وزرا هم در خطر استيضاح قرار داشتند و اگر همان مقاومتهاي هيات رييسه نبود نيمي از وزراي دولت استيضاح ميشدند. منازعات تندروهاي مجلس با دولت زياد بود و دست معتدلين مجلس هر روز بستهتر. اين روزها كه تنها يك سال و نيم تا پايان عمر مجلس نهم مانده است با بازگشتي كه اصلاحطلبان به عرصه سياست داشتهاند موجب شده است كه تركيب مجلس آينده هم در كنار روابط دولت و مجلس در اين زمان باقي مانده بيشتر مبهم شود.