• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3167 -
  • ۱۳۹۳ چهارشنبه ۸ بهمن

خشونت؛ سم فضاي آموزشي

پرنسیلا جهانگیری٭

اگرچه به دليل رشد و گسترش فناوري اطلاعات، آموزش و پرورش غيررسمي بر آموزش و پرورش رسمي چربيده است و در نتيجه تحولات جهاني، دهكده آموزشي مناسبات ويژه‌اي يافته كه داد و ستدهاي اطلاعاتي تجربي، اين دهكده را به مدرسه‌اي شبانه‌روزي تبديل ساخته اما هنوز هم در نظام تعليم و تربيت رسمي معلم و استاد محور فرآيند آموزشي است.
البته اين محوريت در نظام مدرن آموزشي معناي محوريت در نظام آموزشي سنتي را ندارد چرا كه در نظام سنتي معلم علامه دهر محسوب مي‌شد و دانش‌آموز جاهل مطلق كه معلم وظيفه‌اش در يك كنشگري سلطه‌گرانه انتقال دانش به دانش‌آموز منفعل و صرفا پذيرنده بود، اما در يك نظام مدرن آموزشي يك فرآيند است و در اين فرآيند معلم و دانش‌آموز يا استاد و دانشجو در كنشگري متقابل به دادوستد مي‌پردازند و محوريت معلم واستاد به معناي هدايت و راهنمايي يا دقيق‌تر مديريت فرآيند آموزشي است. در اين نظام، پويايي شرط نخست و خلاقيت هدف اصلي است.
از آنجا كه در آموزش و پرورش رسمي كودكان و نوجوانان 12 سال از عمر خويش را در اين سيستم و تحت عنصر آموزش يعني «معلم» پشت سر مي‌گذارند؛ وي مهم‌ترين و عميق‌ترين تاثير را مي‌گذارد و به تحقيق يكي از موثرترين متغيرها در شكل‌گيري شخصيت و آرزوها و سمت‌گيري استعدادها و تلاش‌هاي دانش‌آموزان، معلمان هستند به ويژه در دوره ابتدايي كه يك دانش‌آموز تمام ساعات آموزشي خود را با يك معلم سپري مي‌كند.
وقتي از مدرسه به عنوان خانه دوم ياد مي‌شود يا از معلم به مثابه پدر و مادر دوم، هرچند اين يك گزاره سنتي است اما در ساخته باشند تنها الگوي محسوس و ملموس آنها معلم است؛ كسي كه پدر و مادر او را به وي مي‌سپارند و هر گاه از مدرسه باز مي‌گردد ساعت‌ها در منزل از آقا معلم يا خانم معلم سخن مي‌رود و اينكه او امروز چه كرد و چه گفت.
نوجوانان هم بيش از والدين به معلمان خود احساس نزديكي مي‌كنند و اگر معلمان روابط خوبي را برقرار سازند محرم اسرار و نقطه اميد و اعتماد آنها خواهند شد به طوري كه در فضاي ايجاد شده علاقه و انگيزه براي يادگيري در دانش‌آموز و ياددهي در معلم افزايش مي‌يابد و اين رابطه مبتني بر عشق و علاقه و اعتماد و اطمينان، تضميني براي موفقيت متقابل دانش‌آموز و معلم است.
حرفه معلمي بدون اين رابطه، خشك و بي‌روح است و معلم و شاگرد بيگانه از هم، در فرآيند آموزشي جايگاهي ندارند. آموزش تحميل و اجبار نمي‌پذيرد و هر گاه و هر جا چنين بوده از آن تنفر و خشونت روييده است.
بنابراين خشونت هم تهديدي است براي يك فضاي آموزشي مطلوب و هم نتيجه‌اي است از يك فضاي آموزشي نامطلوب، به عبارتي همچون سمي است كه فرآيند آموزشي را آلوده مي‌سازد و به جاي اينكه استعدادها شكوفا شوند و بذر اميد، علاقه و تلاش كاشته شود كينه و كدورت همچون آتشي همه‌چيز را مي‌سوزاند.
وجود خشونت در مدارس آن هم در رابطه معلم و شاگرد نشانه تاسف‌باري از يك نظام آموزشي است چرا كه اين نظام در تهيه محتواي آموزشي و فضاي آموزشي جذاب و رضايتبخش براي دانش‌آموزان ناتوان بوده و از طرفي نتوانسته معلماني توانمند، با انگيزه، علاقه‌مند و اميدوار را جذب سيستم كند و آنها را در اين فرآيند نگه دارد، بنابراين در جامعه‌اي كه به دلايل مختلف خشونت انباشته شده است چنين شرايط آموزشي با اين ويژگي‌هاي نظام آموزشي به طور طبيعي ايجاد‌كننده و محرك خشونت است. اين زنگ خطر و هشداري است براي مسوولان و دست‌اندركاران تا ديرتر نشده چاره‌اي اساسي بينديشند.
٭ كارشناس  مسائل آموزش و پرورش

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون