• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3167 -
  • ۱۳۹۳ چهارشنبه ۸ بهمن

معلمان قرباني خشونت‌هاي پنهان

شهين‌دخت مياندشتي٭


وقتي اين خبر در شبكه‌هاي اجتماعي دست به دست مي‌شد كه «يك معلم به دست دانش‌آموزش كشته شد» ابتدا باورش براي مردم سخت بود، حتي كساني كه از معلم‌ها دل خوشي نداشتند باز هم متاثر شدند و تاسف خود را از اين حادثه دلخراش اعلام كردند و اين جمله واكنش قريب به اتفاق مردم بود كه «چرا معلم؟»
ديگر حتي اين خشونت‌ها به تهران هم رسيده كه معلمي توسط دانش‌آموزان يا اولياي آنها مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند و اين خبرها، جامعه به ويژه معلمان و كارشناسان را حساس كرد كه چه شده است كه معلمان مورد خشونت قرار مي‌گيرند؟
ترديدي وجود ندارد كه خشونت عليه معلمان محدود به مواردي كه رسانه‌اي شده است نيست و از طرفي ترديدي هم وجود ندارد كه از طرف معلمان هم نسبت به دانش‌آموزان خشونت ابراز مي‌شود اما چه در نظام تربيتي سنتي و چه در نظام مدرن معلم همواره جايگاه ويژه‌اي داشته است، حتي بي‌احترامي و خشونت عليه والدين شايد در افكار عمومي آنقدر تعجب‌آور و تاسف‌انگيز نبوده كه دانش‌آموزان نسبت به معلمان خشونت بورزند.
تحليل‌ها و تفسيرهاي پديده خشونت دانش‌آموزان نسبت به معلمان با وجود تنوع و تكثر، يك وجه اشتراك دارد و آن وجه اشتراك اين است كه «جامعه به دلايل مختلف مستعد ابراز خشونت است و معلمان قرباني اين خشونت پنهان شده‌اند».
اين مقدمه و نتيجه‌گيري دو جمله‌اي بهترين و رساترين دفاعيه براي معلماني است كه هدف خشونت عريان دانش‌آموزان يا اولياي آنان قرار گرفته‌اند.  
متاسفانه اين‌بار غده چركين در چند مدرسه سر باز كرده و برخي معلمان مظلوم را هدف قرار داده است، كمتر كسي مي‌تواند بپذيرد كه معلم مستحق اين خشونت است هر قدر هم معلم سختگير باشد يا سهل‌انگاري كند يا حتي نسبت به دانش‌آموزان خشونت بورزد، ولي باز هم انتظار مي‌رود دانش‌آموزان و اوليا براي جايگاه ويژه معلم احترام قايل شوند.
هر كسي خاطرات دوران دانش‌آموزي خود را مرور كند به طور حتم تلخي‌هايي از معلمان به ياد دارد و شايد هم مورد تنبيه بدني قرار گرفته باشد اما باز هم با لبخند از آن تنبيه ياد مي‌كند. بي‌جهت نبوده كه در ادبيات سنتي گذشته از چوب معلم به گل تعبير مي‌شده است و حتي بي‌جهت نيست كه در تفسير كلمه تنبيه به آگاه كردن تاكيد ورزيده مي‌شود.
اينكه تنبيه بدني امري غيرتربيتي، غيراخلاقي و مغاير با قانون است ترديدي وجود ندارد و مورد توافق هيچ كس حتي نقض‌كنندگان آن نيز نيست اما نكته اصلي اين است كه مقصر شرايط خشونت‌زا در جامعه معلمان نيستند و محرك‌هاي خشونت‌آميز هم فرهنگيان نيستند، لذا چرا بايد كساني هدف خشونت قرار گيرند كه نه به وجود آورنده آن هستند و نه محرك آن؟!!
اگر از منظر جامعه‌شناختي و روانشناختي خشونت‌هاي ابراز شده نسبت به معلمان مورد تحليل و تفسير دقيق‌تر انجام گيرد و هدف‌هاي واقعي خشونت‌هاي نهفته در جامعه تعيين شود شكي نيست كه معلمان اگر هم در ليست اين اهداف باشند در آخرين رده‌ها قرار خواهند گرفت.
افراد، نهادها و سازمان‌هايي كه در زمينه پاسخگويي به نيازهاي مختلف كودكان و نوجوانان و جوانان مسووليت دارند در رده‌هاي نخستين اين اهداف قرار دارند، در واقع چاقويي كه رگ گردن معلم را هدف قرار مي‌دهد يا سيلي‌اي كه بر صورت معلم نواخته مي‌شود يا تيغي كه بر بدنه خودروي معلمي كشيده مي‌شود يا ناسزايي كه به او ابراز مي‌شود، همه اينها به ناحق بر معلمان مظلوم تحميل مي‌شود در حالي كه هدف‌هاي واقعي، افراد، نهادها و سازمان‌هاي ديگر غيرقابل دسترس هستند كه محرك‌هاي اصلي و مقصرهاي واقعي را بايد شناخت و به پاي ميز محاكمه كشاند.
٭مسوول گروه مدرسه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون