انتخابات به شكل اصولگرايانه!
روزنامه اعتماد
شوراي نويسندگان
هرچه به رفتار انتخاباتي اصولگرايان نگاه ميكنيم، دچار تعجب و حيرت بيشتري ميشويم. نه فقط از چگونگي روابط داخلي خودشان، بلكه از جهت نوع رابطهاي كه ميان خودشان با مردم تعريف ميكنند نيز خيلي جاي تامل دارند. يكي از فعالان باسابقه اصولگرا اخيرا در گفتوگويي اعلام كرده است كه: «بحث اين است كه نامزد واحد بعد از مناظرات تعيين شود. يعني قرار است آن مناظرات تشكيل شود، افراد مواضع خود را بگويند، برنامههاي خودشان را بيان كنند، آسيبشناسي مشكلات مملكت را بگويند، راهحلهايشان را هم عنوان كنند تا بعد معلوم شود. بعد از اين مرحله است كه ميتوان نظرسنجي كرد. بعد از اينكه مناظرات انجام شد، احتمالا اين چهره (منظور چهره مورد نظر گوينده است) شناختهشدهتر ميشود آن وقت با نظرسنجيها احتمال زيادي وجود دارد كه جزو نفرات برگزيده باشند.» معناي روشن چنين سخني اين است كه اصولگرايان كاري را كه بايد درون حزب و جناح خود انجام دهند و از مدتها پيش سازوكار آن را پيشبيني و به اجرا در آورده باشند، ميخواهند از طريق منابع عمومي و در سطح ملي انجام دهند. مثل انتخابات كشورهاي ديگر كه نامزد يك جناح از طريق رقابتهاي داخلي همان جناح انتخاب ميشود و از امكانات و منابع خودشان براي آن رقابت استفاده ميكنند و نامزد نهايي آنان وارد رقابت ملي و كشوري ميشود. اين معنا ندارد كه رقابت درونگروهي را از طريق انتخابات ملي انجام داد. بگذريم كه از اين نظر نيز به نتيجه نخواهند رسيد. چنين رفتاري توهين آشكاري به مردم است. اينكه چند نفر از نامزدهاي اصولگرا بيايند و ثبتنام كنند و از امكان رايگان صداوسيما و در واقع از جيب مردم استفاده كنند، سپس در پايان به نفع يكي يا حتي هيچكس ديگري كنار بروند يا نروند. چنين كاري يك سوءاستفاده آشكار از منابع عمومي و نيز تخريب فضاي انتخاباتي است. براي نمونه وقتي كه يك مناظره تلويزيوني ميان دو نامزد اصلي برگزار شود و دو ساعت وقت باشد، هركدام از آنان ميتوانند برنامهها و نظرات خود را در يك ساعت بيان كنند، ولي وقتي كه اين تعداد به 8 نفر برسد، به هركدام از اين دو نفر فقط حدود 15 دقيقه وقت خواهد رسيد و بقيه وقتها نصيب نامزدهايي ميشود كه قرار نيست يا نبوده كه تا پايان در انتخابات حاضر شوند.
شايد گفته شود كه اگر اين منطق را بپذيريم، عملكرد اصلاحطلبان در سال 1392 نيز محل ايراد است. اين ادعا درست نيست. برخلاف آقايان حداد و قاليباف و ولايتي كه از پيش با يكديگر توافق كرده بودند تا به نفع يكديگر كنار روند، آقايان روحاني و عارف چنين توافقي را نداشتند و حتي آقاي عارف تا آخرين لحظه نيز كنار رفتن را نميپذيرفتند و اين استعفا به دليل درخواست نيروهاي ديگر انجام شد. آنان از ابتدا براي كنار رفتن نيامده بودند در حالي كه برخي نامزدهاي اصولگرا از ابتدا پذيرفته بودند كه به نفع يكديگر كنار روند. البته اين كار در اساس ايراد نداشت، مشروط بر اينكه پيش از مناظرهها انجام ميشد نه آنكه پس از مناظرهها انجام شود.
اين شيوه رفتار به دليل آنكه فاقد هرگونه صداقتي با مردم است، نه تنها نتيجهبخش نيست بلكه عوارض منفي آن بيشتر است. اينكه يك نفر وارد تمامي مناظرات شود و در حين مناظره به نفع يك نامزد و عليه نامزد ديگر موضعگيري كند و پس از مناظرات كنار رود، از نظر مردم سوءاستفاده از قانون و امكانات محسوب ميشود و نتيجه آن متفاوت از چيزي خواهد شد كه انتظارش را دارد. البته شايد از اين نظر به نفع نامزدي باشد كه عليه او تبليغ ميكنند، ولي مساله اين است كه فضاي انتخابات را آلوده به سوءاستفاده از امكانات عمومي صداوسيما ميكند. جالب اينكه گوينده اين ايده متوجه نيست وقتي مناظرهها انجام شد فرصت زيادي براي اجراي يك نظرسنجي معتبر باقي نميماند كه فوري هم همه به نتيجه برسند و به نفع يكي كنار روند.
اين نشان ميدهد اين نيروها با خودشان هم صداقت كافي ندارند چه رسد با مردم.
نكته بسيار مهم ديگري كه در روند انتخاباتي اصولگرايان وجود دارد اين است كه آنان به دليل ترس از وارد شدن به موضوع برنامه و سياستها، ميكوشند كه ذهن مردم را متوجه مساله نامزدي يكي از دهها نامزد خود كنند! آنان توجه ندارند صرف اينكه دهها نفر نامزد انتخابات رياستجمهوري در ميان آنان هست به اين معناست كه يك جبهه متشتت و بدون انسجام و از همه مهمتر اينكه بدون برنامه براي اداره كشور هستند و تنها در مقام اين هستند كه در يك باشگاه كسب قدرت حضور يابند، بلكه از اين طريق هركدام سهمي از كيك قدرت را به نفع خود مصادره كنند.